آمریکا، سیم اسرائیل را از برق میکشد؟
تعداد زیادی از امریکاییها (حدود ۴۱ درصد) معتقدند که بایدن جنگ را بد مدیریت میکند.
به گزارش تازهنیوز، اکونومیست نوشت: آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، چند روز گذشته را صرف سفر به خاورمیانه کرد. این دومین سفر او به این منطقه از زمان آغاز جنگ غزه در 7 اکتبر بود و با استقبال گرمی نیز مواجه نشد، البته جای تعجب چندانی هم نداشت. ایمن صفدی، همتای اردنی بلینکن در امان به او گفت، «به این دیوانگی پایان دهید». لحن صحبت هایی که بلینکن در جلسات خصوصی در سراسر منطقه می شنید، از این تندتر بود. دیدار وی با محمود عباس، رئیس دولت فلسطین، کمتر از یک ساعت به طول انجامید و بدون بیانیه مشترک پایان یافت. و در سفر بلینکن به ترکیه، رجب طیب اردوغان اصلا به خود زحمت ملاقات با او را نداد.
به نقل از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: استقبال سرد منطقه از بلینکن، یکی از نشانه های افزایش خشم از جنگ اسرائیل و غزه است. این جنگ اکنون در دومین ماه از آغازش، موجب کشته شدن بیش از 10 هزار فلسطینی شده و بیش از 11 درصد از ساختمان های این منطقه را تخریب یا ویران کرده است. این وضعیت، جهان عرب را خشمگین کرده، پایتخت های غربی را ملتهب ساخته و بسیاری از رهبران جهان را به محکوم کردن آن، واداشته است.
ژنرال های اسرائیلی همچنان از راه اندازی یک کارزار طولانی صحبت می کنند که تا یک سال ادامه خواهد داشت. بنیامین نتانیاهو، در 7 اکتبر به ABC News گفت، اسرائیل برای «مدت نامعلومی» مسئول امنیت غزه خواهد بود. با این حال، در عمل، آنچه افسران اسرائیلی «پنجره مشروعیت» خود می نامند، احتمالا بسیار کوتاهتر است. سرعت بسته شدن این پنجره تا حد زیادی به امریکا بستگی دارد که اسراییل را با تامین مهمات، پشتیبانی دیپلماتیک و ارائه بسته کمکی به ارزش 14 میلیارد دلار، حمایت می کند. اگر جو بایدن بخواهد جنگ پایان یابد، اسرائیل در صورت نادیده گرفتن چنین درخواستی، سخت تحت فشار قرار خواهد گرفت.
البته بایدن تا این لحظه، این کار را نکرده است. اگرچه او اکنون از «وقفه های بشردوستانه» برای اجازه ورود کمک های بیشتر به غزه حمایت می کند، اما درخواست ها برای آتش بس کامل را رد کرده است. با این حال، مقامات دولت بایدن در یک سری از افشاگری ها به صراحت اعلام کرده اند که شک دارند اسرائیل استراتژی منسجمی برای خروج از غزه داشته باشد. آنها از اینکه نتانیاهو چندان حاضر نمی شود در مورد این موضوع صحبت کند، گلایه دارند. اینکه فکر کنید یک جنگ ریسک تبدیل شدن به باتلاق را دارد و با این حال از آن حمایت کنید، یک موضوع غیرقابل قبول است؛ به خصوص زمانی که رأی دهندگان امریکایی نیز چنین نظری داشته باشند.
نظرسنجی اکونومیست و شرکت مطالعات بازار بریتانیایی«یوگاو» (YouGov)، نشان داد که تعداد زیادی از امریکایی ها (حدود 41 درصد) معتقدند که بایدن جنگ را بد مدیریت می کند. نظرسنجی دانشگاه کوینیپیاک از رای دهندگان ثبت نام شده نیز نشان داد که 66 درصد از افراد 18 تا 34 ساله با سیاست های او درباره این موضوع، مخالف هستند. محبوبیت او در میان رای دهندگان عرب-امریکایی به شدت کاهش یافته است و این می تواند سال آینده در ایالت های نوسانی حیاتی مانند میشیگان به سبد رای او آسیب برساند. برخی منابع در واشنگتن بر این باورند که هنوز چندین هفته باقی مانده است تا بایدن در مورد آتش بس صحبت کند، اما شک نکنید که او چنین تغییری را انجام خواهد داد.
کشورهای عربی نیز امیدوارند که بایدن این کار را انجام دهد. ترس از جنگ چند جبهه ای که در روزهای پس از حمله حماس به صورت جدی مطرح بود، کاهش یافته است. حزب الله، گروه شبه نظامی شیعه لبنان، به شلیک روزانه موشک به اسرائیل ادامه می دهد، اما حسن نصرالله، رهبر این گروه، در یک سخنرانی در 3 نوامبر اعلام کرد که هنوز علاقه ای به جنگ همه جانبه ندارد. حوثی ها، گروه شبه نظامی یمنی نیز هواپیماهای بدون سرنشین و موشک هایی را به سمت اسرائیل شلیک کرده اند، اما فاصله آنها با اسرائیل برای اینکه بتوانند تهدید استراتژیکی ایجاد کنند، بسیار زیاد است.
برخی از حاکمان خاورمیانه خوشحال خواهند شد که اسرائیل حماس را در هم بکوبد، اما آنها همچنین نگران هستند که جنگ، مردم آنها را بسیج کند. این موضوع سبب می شود فشارها بر امریکا که هفته هاست اظهار نگرانی آنها را شنیده و همچنین بر اسرائیل که مشتاق حفظ دستاوردهای دیپلماتیک اخیر خود در جهان عرب است، افزایش یابد.
تاکنون بیشتر این کشورها به سرزنش نمادین اسرائیل بسنده کرده اند. در دوم نوامبر، مجلس نواب بحرین اعلام کرد که این کشور سفیر خود را از اسرائیل فرا خواهد خواند. این مجلس، قدرت کمی دارد و فراخواندن سفیران در حوزه اختیاراتش نیست. فرستادگان بحرین و اسرائیل از هفته ها قبل به پایتخت های خود برگشته بودند. در واقع پارلمان، برای اجرای یک سیاست پوپولیستی، سعی کرد اینطور به نظر برسد که قانونگذاران حکم بازگشت آنها را صادر کرده اند. مقامات بحرین و اسرائیل می گویند که روابط دیپلماتیک دست نخورده باقی مانده است.
چهار روز بعد، ملک عبدالله، پادشاه اردن اعلام کرد که نیروی هوایی این کشور یک محموله کمک های پزشکی را به غزه رسانده است. اردن بدون جلب موافقت اسرائیل، چنین اقدامی انجام نمی دهد و ارتش اسرائیل نیز بعداً تأیید کرد که اجازه آن را صادر کرده بوده است. اما پادشاه اردن با انتشار این اعلامیه و عدم ذکر کسب موافقت تل آویو، می تواند طوری رفتار کند که گویی محاصره غزه را به چالش کشیده است.
با این حال، چنین ژست هایی چندان هم در کشورهای عربی موجب کسب محبوبیت نمی شود. حتی امارات متحده عربی، نزدیکترین متحد عرب اسرائیل، به طور فزاینده ای لحن انتقادی را (حداقل در ظاهر و به صورت علنی) افزایش یافته است. انور قرقاش، مشاور سیاست خارجی رئیس امارات، در کنفرانسی در 4 نوامبر گفت، امریکا باید برای اجرای آتش بس فشار بیاورد، «هر چه سریعتر، بهتر».
به نظر می رسد اسرائیلی ها حاضر به پذیرش تلفات بسیار بیشتر از حد معمول هستند (34 سرباز اسرائیلی تاکنون کشته شده اند). اما مردم از نخست وزیری که بیشتر نگران بقای سیاسی خود است تا استراتژی میدان جنگ، خشمگین هستند. معترضان در 4 نوامبر در مقابل خانه نتانیاهو تجمع کردند و خواستار استعفای او شدند.
مساله دیگر درباره این جنگ، موضوع اقتصاد است. جنگ یک ماهه لبنان در سال 2006 حدود 9.5 میلیارد شِکِل (2 میلیارد دلار در آن زمان) هزینه داشت و درگیری بزرگ غزه در سال 2014، حدود 7 میلیارد شِکِل خرج روی دست اسرائیل گذاشته است. این یکی حتی ممکن است پر هزینه تر باشد. بانک مرکزی اسرائیل پیش بینی کرده است، کسری بودجه دولت در سال آینده به 3 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد، در حالی که در سال 2022 مازاد 0.6 درصدی داشت. برخی از تحلیلگران خارجی این تخمین را بالای 5 درصد می دانند. بسیج 360 هزار نیروی ذخیره نیز بخش هایی از اقتصاد اسرائیل را با کمبود نیروی کار مواجه کرده است.
مقامات اسرائیلی امیدوارند که بمباران شدید ماه اول جنگ، اکنون جای خود را به مرحله جدیدی داده است. شهر غزه توسط ارتش اسرائیل محاصره شده و نیروهای زمینی و زرهی به منطقه ای نزدیک می شوند که ارتش اسرائیل می گوید حماس در آنجا مقرهایی دارد و هسته ای از جنگجویان و رهبری این گروه در زیر زمین پنهان شده اند. برخی از افسران بر این باورند که اگر ارتش اسرائیل بتواند به زودی این تأسیسات را نابود کند و تعداد زیادی از شبه نظامیان را از میان بر دارد، تا حدی به مأموریت خود در کاهش توانایی حماس برای اداره غزه عمل کرده است و بعد از آن، جنگ به یک کارزار محدودتر حملات زمینی تبدیل می شود.
چنین وضعیتی می تواند فشار بین المللی بر تل آویو را کاهش دهد، فشاری که هر بار که جت های اسرائیلی یک نانوایی یا اردوگاه پناهندگان را بمباران می کنند، افزایش می یابد. علاوه بر این با مرخص کردن برخی از نیروهای ذخیره، فشار بر اقتصاد اسرائیل کاهش پیدا می کند. اسرائیلی ها همچنین می دانند که کمتر شدن بحران انسانی در غزه می تواند زمان بیشتری را برای آنها بخرد. در 6 نوامبر، امارات متحده عربی اعلام کرد که یک بیمارستان صحرایی 150 تختخوابی در غزه ایجاد خواهد کرد، اقدامی که با اسرائیل هماهنگ شده است. نتانیاهو اکنون میگوید که برای «توقف های کوتاه تاکتیکی – مثلا یک ساعت اینجا یا یک ساعت آنجا» آماده است تا کمک های بشردوستانه بیشتری وارد غزه شود.
با این حال، می توان گفت که بزرگترین چالش برای مشروعیت بین المللی اسرائیل، خود نتانیاهو است. دولت او مملو از رادیکال هاست. آمیچای الیاهو، وزیر میراث، اخیرً گفته بود که استفاده از بمب اتمی علیه غزه یکی از گزینههاست. زوی سوکت، رئیس جدید یکی از کمیسیون های پارلمانی که بر کرانه باختری اشغالی نظارت می کند، یک ایدئولوژیست راست افراطی است که توسط سرویس امنیت داخلی اسرائیل(شاباک)، به دلیل فعالیت های افراطی اش مورد بازجویی قرار گرفته است.
محمود عباس در دیدار با بلینکن در رام الله گفت، تشکیلات خودگردان فلسطین که بخش هایی از کرانه باختری را کنترل می کند، می تواند پس از جنگ به غزه بازگردد و بر این منطقه محصور حکومت کند. چنین نتیجه ای هم ارتش اسرائیل و هم امریکایی ها را خوشحال می کند.
اما محمود عباس افزود که این امر تنها «در چارچوب یک راه حل سیاسی جامع» قابل انجام است. به عبارت دیگر، به عنوان گامی به سوی «راه حل دو دولتی»، که نتانیاهو تمام عمر سیاسی خود را صرف مبارزه با آن کرده است. اگر او در سمت خود باقی بماند، گفتگوی جدی درباره یک پروسه نهایی برای حل مسائل در غزه، وجود نخواهد داشت. صبر امریکا تمام می شود و فضای مانور اسرائیل به طور فزاینده ای محدود خواهد شد.