بیاعتمادی بازیکنان پرسپولیس به مدیریت
مدیرعامل پیشین پرسپولیس در واکنش به اتفاقات پیش آمده در این باشگاه میگوید: اگر من بودم، یحیی گلمحمدی را به جلسه هیئتمدیره باشگاه پرسپولیس دعوت کرده و یک بار برای همیشه تکلیف مدیرعامل، باشگاه و هواداران را با سرمربی روشن میکردم.
به گزارش تازهنیوز، مدیرعامل پیشین پرسپولیس، با کوله باری از تجربه این روزها خانهنشین شده اما هنوز با وسواس و دقت خاصی اخبار این باشگاه و فوتبال ایران را تعقیب میکند. زمان مدیدی است که قلمرو ورزش این مرز و بوم عرصه تاخت و تاز کسانی شده است که از جنس ورزش نبوده اند! گویی ما ورزش را آچار فرانسهای دیدهایم که برای پر کرد خلاء مدیریتی اشخاصی است که پست و مقامیآنچنانی به آنها نرسیده و حال باید حیطه ورزش را کیت آزمایشگاهی خود قرار دهند!
این در حالی است که در گفتمان خود دم از اهمیت ورزش و نقشهای رنگ وارنگ آن میزنیم اما در منش خود تنها چیزی که اهمیت ندارد مدیریت این ورزش است! سالهای سال است که مدیرانی برای ورزش انتخاب میشوند که نه تنها از جنس ورزش نبوده بلکه صاحب نگاهی ورزشی هم نبودهاند تا امروز به جای مدیرانی قوی، گاهی شاهد سیاسی بازی برخی مدیران ضعیف ورزشی باشیم. این موضوع به سبب ورود افراد غیر ورزشی در راس ورزش است که نتایج سوء آن گریبانگیر ورزشکاران و هواداران در جامعه شده است. مدیرانی که قادر به مدیریت زیرمجموعه خود نبوده و باعث ترویج بازیکن سالاری و … میشوند!
آری، تیم پرسپولیس این روزها، شرایط مناسب و نرمالی را سپری نمیکند. آتش اختلافات بین درویش و گلمحمدی به اردوی این تیم رسیده و شرایط قرمزها در آستانه بازی حساس مقابل النصر اصلا خوب نیست و کار به جریمه، اعتصاب، نامه نگاری علیه مدیرعامل و… کشیده شده است.
با شنیدن و دیدن چنین اخباری به یاد مهندس امیر عابدینی افتادیم. مدیری که هم از جنس ورزش بوده و در بالاترین سطح، فوتبال بازی کرده بود و هم به لحاظ مدیریتی اعتبار زیادی داشت تا پرسپولیس در دوران حضورش کمترین مشکل مالی و حاشیهای را تجربه کند. شاید کمتر کسی بداند اما مهندس امیر عابدینی نیز چالشهایی با علی پروین یکی از محبوبترین فوتبالیستها وحتی ورزشکاران این مرزو بوم داشته اما توانسته بود آن را مدیریت کند. فرصتی دست داد که دقایقی با مهندس امیر عابدینی مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیسی گپ و گفتی دوستانه بزنیم. عابدینی مثل همیشه صحبتهای جالبی را مطرح کرد و آنچه در پی میآید محصل همین گفتوگوی ۳۰ دقیقهای است.
بدون مقدمه میخواهیم سراصل مطلب رفته و از شما بپرسیم شرایط کنونی پرسپولیس را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت امر را بخواهید نگران شده ام. من هم فقط اخبار را شنیدم و خیلی درجریان ریز مسائل نیستم اما همین اخبار نگران کننده است و بوی خوبی نمیدهد.
زیرسئوال بردن نقل و انتقالات باشگاه از سوی سرمربی، جریمه ۱۰ درصدی بازیکنان توسط مدیریت و در ادامه اعتصاب بازیکنان و نامه سرگشاده علیه مدیریت باشگاه، نشان دهنده چیست؟
به اعتقاد من مدیریت در فوتبال و اصولا ورزش، آمرانه صرف نیست، عارفانه است. در فوتبال رابطه عاطفی ایجاد میشود که بخش عمدهای از آن تمنای یک مجموعه به اسم هوادار است که آن را به عواطف گره میزند. هرگاه یکی از ارکان باشگاه این رابطه عاطفی و معرفتی را نادیده بگیرد یا بخواهد تک روی کند، لجام گسیخته میشود. هرجایی هم گسیختگی پیش آید طبعا آفت رشد میکند. در چنین شرایطی ما باید ببینیم هوادار یا همان ولینعمت باشگاه چه میگوید یا چه میطلبد؟
منظور شما این است که نظرسنجی انجام شود تا ببینند نظر هوادار چیست؟
نظر سنجی به شکل مشهود را نمیدانم اما برند پرسپولیس بی تعارف متعلق به مردم است و حتی به دولت هم تعلق ندارد. باید نقطه نظرات هواداران لحاظ شود چرا که صاحب اصلی آنها هستند.
بحث برند باشگاه پرسپولیس شد. این برند یا برند سایر باشگاههای پرطرفدار گاهی خدشه دار میشود. قبول دارید؟
به نظر من مدیریت اصل است. مدیریک باشگاه ممکن است با سوء مدیریت برند یک باشگاه را پایین بکشد و هم قد خود کند یا اینکه از اعتبار آن دفاع کند. منظور من پرسپولیس نیست اما واقعا مدیرانی در حال حاضر در فوتبال و ورزش ما دیده میشوند که باشگاهها را به دلیل ضعف خود پایین میکشند. امروز به شما میگویم که جامعه به هزار و یک دلیل شاداب نیست و ناهنجاریهای زیادی دیده میشود. گرانی، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، بیکاری و … وجود دارد و یکی از هنجارها فوتبال است که با اشتباهات تبدیل به ناهنجاری میشود.
چرا شکاف میان مدیریت و سرمربی باشگاه پرسپولیس عمیق شده است؟
رضا درویش خیلی زحمت کشیده و میکشد و من میگویم دم او گرم! الان شرایطی به وجود آمده که بازیکن نسبت به مدیریت کمیبی اعتماد شده است. این یک مسئله عادی نیست و باید بررسی و موشکافی شود. من یک مثالی برای شما میزنم که شاید کمکی شود. در تاریخ فوتبال و زمان اوج آقای علی پروین فکر نمیکنم کسی از ایشان کاریزماتیکتر بوده باشد. محبوبیت علی آقا در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ بی بدیل بود چون یکی از بهترین بازیکنان تاریخ این مرز و بوم بود. کاپیتان و سرمربی پرسپولیس یکی از پرطرفدارترین تیمهای قاره آسیا بود و … خلاصه آن که به جایی رسید تا سطح توقعاتش از مدیریت زمان بنده غیر منطقی شد!
(حرف عابدینی را قطع میکنم) آرش لبجویی همکار و دوست قدیمیما خاطرهای تعریف میکرد از دوران مدیریت شما که برسبیل اتفاق در دفتر باشگاه پرسپولیس بوده است. روزی که علی پروین در اوج محبوبیت به عنوان سرمربی پرسپولیس به شما گفت خسته شده و با این وضعیت قادر به ادامه کار نیست! شما هم به عنوان مدیرعامل با خونسردی کامل برگهای جلوی علی پروین گذاشته و از او خواستید رسما نامه استعفا و کناره گیریاش را بنویسد و حتی از آرش لب جویی میخواهید تیتیر بزند که پروین استعفا داد و عابدینی موافقت کرد! علی پروین که میبیند شما خیلی در این موضوع جدی هستید کوتاه میآید و …
علی آقا که اسطوره باشگاه پرسپولیس است اما به جرأت میگویم اسم آقای پروین، امیر عابدینی، رضا درویش یا یحیی گلمحمدی از اسم باشگاه پرسپولیس که بزرگتر نیست. من آن روز برای حفظ پرستیژ مدیریت و باشگاه جلوی صمیمیترین دوستم علی آقا پروین ایستادم. ایشان هم قبول کرد و پذیرفت که باید در چارچوب باشگاه فکر و کار کند. امروز هم معتقدم نباید یحیی گلمحمدی هر روز یک حرف بزند. او یا هر سرمربی دیگری باید در قالب باشگاه قرار بگیرد و مصاحبه کند. برخی مسائل درون خانوادگی باشگاه نباید در رسانهها مطرح شود یا بازیکن جلوی مدیریت بایستد و در چنین شرایطی سنگ روی سنگ بند نمیشود. هرچند طرف مقابل هم خیلی حائز اهمیت است که چه امکانات و شرایطی را فراهم کرده است.
خوب به خاطر دارم برنامه تلویزیونی ۹۰ تازه شروع به کار کرده بود و رویارویی شما به عنوان مدیرعامل و علی باغمیشه به عنوان بازیکن پرسپولیس، یکی از اولین رویاروییهای تاریخ این برنامه بود ! شما و علی فتحاللهزاده مدیران سرخابی در آخرین روزهای فصل ۷۸ لیگ، میهمان برنامه ۹۰ در اولین سال حیاتش بودید و علی باغمیشه هم تلفنی به انتفاد از عملکرد شما پرداخت. شدیدا ناراحت شدید و قرار صحبت با باغمیشه را در باشگاه گذاشتید! شما به عنوان مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس از این شیوه برنامه و عادل فردوسیپور نیز انتقاد کرده و گفتید: کجای دنیا یک بازیکن را رودرروی مدیر قرار میدهند. وقتی من صحبت میکنم، این بچه اصلا نباید به خودش اجازه دهد که حرف بزند. امروز اما کار به کجا رسیده که بازیکن و مدیرعامل به راحتی روبروی هم میایستند؟
میدانستم که از جایی به عادل فردوسی پور خط داده بودند که امیر عابدینی را در برنامهاش بزند! میخواست به اصطلاح با روی خط آوردن علی باغمیشه من را به چالش بکشد اما متوجه شدم و محکم هم ایستادم. آن روز هدف دیگری هم داشتم و آن درس دادن به بازیکن تیم خودم و سایر بچههای پرسپولیس بود. ما به عنوان مدیرعامل یک نقش پدری یا برادر بزرگ تری هم داریم. علی باغمیشه مشکلی داشت و با شناسنامه برادرش و صغر سن به باشگاه آمده و بازی میکرد. من این موضوع را فهمیده و بسیار ناراحت شدم. با این وجود بعد سالها این موضوع دیگر حل شده و به تاریخ پیوسته است. اتفاقا عادل فردوسی پور هم بعدا عذرخواهی کرد.
بی تعارف میخواهم بپرسم که اگر شما جای رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بودید چه اقدامیانجام میدادید یا تصمیمیاتخاذ میکردید؟
به نظر من جریمه ۱۰ درصدی بازیکنان اشتباه بزرگی بود. من اگر جای رضا درویش بودم اول جریمه ۱۰ درصدی را لغو کرده و آن را رسما اعلام میکردم. این بچهها فصل گذشته ۳ جام گرفته اند و حالا یک شکست هم مقابل تیم مدعی سپاهان در اصفهان تجربه کرده اند. با یک باخت یا دو، سه تساوی که بازیکن تیم قهرمان را جریمه نمیکنند. این گافی بود که مدیریت داد و دلیلش را حتما خود دوستان بهتر میدانند. در فوتبال مگر میشود همه مسابقات را برد و اصلا شکست نخورد؟ شما کدام تیم را سراغ دارید که نبازد؟ رئال مادرید، بایرن مونیخ، منچسترسیتی یا هر تیم دیگری هم میبازد و این ماهیت فوتبال است. اصالت و فلسفه فوتبال در همین برد و باختها خلاصه میشود و اتفاقا مدیریت در زمان باخت باید بهتر و منطقیتر رفتار کند. با یک باخت نباید همه چیز زیر سئوال برود و حتی بر این باور هستم که ریکاوری روحی و روانی به مراتب مهمتر از ریکاوری جسمیو بدنی است. گاهی یک اشتباه و به هم ریختن روح و روان و اعصاب بازیکنان ممکن است یک تیم را نابود کند. من اگر به جای درویش بودم اصلا و ابدا این تیم را جریمه نمیکردم.
و دومین اقدام شما چه بود؟
رُک و پوست کنده بگویم یحیی گلمحمدی را به جلسه هیئتمدیره باشگاه دعوت کرده و یک بار برای همیشه تکلیف مدیرعامل، باشگاه و هواداران را با سرمربی روشن میکردم. به او در جلسه هیئت مدیره باشگاه یادآوری میکردم این بساطی که راه انداخته،هارمونی و نظم تیمی و باشگاه را به هم ریخته است. اگر میخواهی بمانی و کار کنی، بمان و با مصاحبههایت، چالش ایجاد نکن. البته به نظر میرسد معیارهای مدیریتی رضا درویش هم بالانس نباشد. مدیرعامل باید آرامش ایجاد کرده و خون به دل هواداران نکند. رضا درویش نباید خودش آتش بیار معرکه شود و با اقدام احساسی و جریمه ۱۰ درصدی بازیکنان آن هم در آستانه دیدار حساس با النصر عربستان، شرایط را بحرانیتر کند. باید در جلسه هیئت مدیره باشگاه باید این مسائل حل و فصل شده و به رسانهها نباید کشیده شود.
یکی از اعتراض و انتقادات اصلی یحیی گلمحمدی به مدیریت رضا درویش، فصل نقل و انتقالات تابستانی بوده است. به نظر شما نقد سرمربی پرسپولیس به مدیرعامل این باشگاه وارد است؟
من همین قدر بگویم که پرسپولیس با همین بازیکنان قهرمان سه جام در فصل گذشته شد. اغلب بازیکنانی هم که جدا شدند با نظر یحیی گلمحمدی بود. حالا شاید یک باشگاه بازیکنان بیشتری گرفته باشد اما تنها ۱۱ بازیکن به زمین میروند که با تعویضها ۱۶ بازیکن میشود. این اعتراض بعد از مصدومیت مرتضی پورعلیگنجی و یاسین سلمانی بیشتر شده که باز هم به نظر من باید آرامتر باشد. همین بازیکنانی که هستند باید تا نیم فصل و حتی پایان فصل به پرسپولیس کمک کنند و تکرار بحث کمبود بازیکن ممکن است به این گروه آسیب بزند. هر چند معتقدم این تیم یک مهاجم گلزن و ششدانگ نیاز دارد.
شاید عیسی آلکثیر در پرسپولیس میماند، شرایط تغییر میکرد. قبول ندارید؟
باز ناچارم یک مثال بزنم. یک زمانی ما در پرسپولیس دو مهاجم نوک سرزن و به قول معروف سنترفروارد داشتیم. علی دایی فیکس بازی میکرد و جمشید شاه محمدی هم ذخیره او بود. یک روز مهدی دادرس نزد من آمد و گفت که شما دو مهاجم سرزن و نوک دارید که یکی بازی میکند و دیگری نیمکت نشین است و کلی مقدمه چینی کرد که پرسیدم حرف آخرت چیست؟ او درخواست کرد که جمشید شاه محمدی را به او بدهیم که پرسیدم نظر خودش چیست؟ اگر اشتباه نکنم ما به جمشید شاه محمدی سالی ۳ میلیون تومان میدادیم اما مهدی دادرس پیشنهاد ۶ میلیون تومانی داده بود. از خودش پرسیدم که دوست دارد برود یا نه؟ گفت که متأهل است و به شدت به پول نیاز دارد و من هم رضایت دادم برود. بازیکنی میرود و بازیکن دیگری میآید و این رفت و آمدها در فوتبال طبیعی است. من علی دایی را داشتم اما بعد از جدایی جمشید شاه محمدی رفتم و ادموند بزیک را آوردم. او و مهدی مهدوی کیا را به پرسپولیس آوردم که خیلی جوان بودند و شاید انتقاداتی هم به جان خریدم. آن روز که جمشید رفت من به روزی فکر کردم که علی دایی برود و به همین خاطر بزیک را به پرسپولیس آوردم. علی دایی هم ابتدا به قطر و سپس آلمان ترانسفر کردم و خیلی هم دچار مشکل نشدم. عیسی آلکثیر مهاجم تأثیرگذاری بود اما پرسپولیس باید بدون او هم راه خودش را برود.
در شرایط کنونی و اتفاقاتی که رُخ داده است چه توصیهای به یحیی گلمحمدی دارید؟
چند هفته پیش از آقا یحیی خواهش کردم یک مقدار بیشتر روی کارهای فنی تیمش تمرکز کند. او مربی بادانشی است و کارنامه مشخصی هم دارد. از طرفی مردم هم دوستش دارند و به احترام همین مردم باید خواستههایش را کمتر و بیشتر کار کند. شما هنگام رانندگی هم همیشه جاده صاف و یکدست پیش رو ندارید. گاهی جاده ناهموار یا با دست انداز همراه میشود و نمیتوانید ماشین را کنار زده و بگویید رانندگی نمیکنید! باید شرایط را مدیریت کرد و از یحیی گلمحمدی باز خواهش میکنم روی کارفنی تمرکز کرده و از مصاحبههای تنش زا پرهیز کند. همین تیم پرسپولیس پتانسیل زیادی دارد و با آرامش، خیلی بهتر میتواند به اهدافش برسد.