چین و روسیه در صف آمریکا و اروپا علیه ایران!
تجربه دوران سخت تحریم روشن کرد که منافع کشور هیچ گاه در اقدامات ضربتی و هیستریک یا هدایت دستگاههای تصمیم گیرنده به سمت ورود به جنگ نیست.
به گزارش تازهنیوز، در پی عملیات «طوفان الاقصی» و در شرایطی که بسیاری از بازیگران خارجی سعی در القای نقش مستقیم ایران در حمایت از حماس داشتند، اتفاق مهم آنجا رقم خورد که رهبری با صریح ترین بیان، موضع جمهوری اسلامی را مبنی بر عدم مداخله میدانی ایران در جنگ جاری میان حماس و اسرائیل بیان کردند. اما در همه روزهای اخیر که دیپلماتهای ایران تلاش کردند این سیاست را در جریان دیپلماسی با کشورهای منطقه و خارج از منطقه با هدف متوقف کردن جنگ و مدیریت دامنه های تنش عملیاتی کنند و رهبری هم در موضع خود دلایل و منطق جمهوری اسلامی را در انتخاب رویکرد جاری مبنی بر حمایت معنوی از جبهه مقاومت و پرهیز از مداخله میدانی تبیین کردند و مانع از آن شدند محافل بدبین و مخالف ایران در گوشه و کنار جهان بر نیت و جدیت ایران برای متوقف شدن جنگ تردید افکنند، یک اتاق فکر سیاسی سفره نگرانی خود را گسترانده و علم نگرانی و تیرگی برافراشته است.
این جریان در پشت صحنه رویکرد رسمی کشور نقاب نگرانی زده و می کوشد نهادهای تصمیم گیرنده را با چالش تازه ای در روند تحولات بحرانی منطقه رو به رو سازد. از همین روست که آهنگ مخالفتجویی این گروهها مایه شگفتی و هشدار ناظران شده است. اینکه چگونه درست در اوج وضعیت حساس و شکننده خاورمیانه، یک جریان سیاسی به دنبال طرحی میرود که آشکارا در تضاد با منافع ملی و خواست و اراده همه سطوح حاکمیتی قرار دارد.
این تفکری بود که در دوره گذشته و در بحبوحه تنش بر سر پرونده هسته ای به صورت تمام و کمال از سوی این جریان های تندرو در برخی نهادها و رسانهها دنبال شد اما نتیجه اش، آن چیزی شد که امروز در وضع اقتصادی و معیشت جامعه دیده میشود. در مقطعی که پرونده مذاکرات تحت مدیریت سعید جلیلی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در جریان بود، تندترین طرحها از سوی دولت وقت و برخی از متحدان آن در مجلس ارائه شد اما نتیجهاش عقب نشینی طرف مقابل و افزایش قدرت ایران نبود بلکه فشارها و تحریمها بیشتر شد تا مرحلهای که حتی متحدان ایران مثل چین و روسیه هم در صف امریکا و اروپا قرار گرفتند.
تجربه دوران سخت تحریم روشن کرد که منافع کشور هیچ گاه در اقدامات ضربتی و هیستریک یا هدایت دستگاههای تصمیم گیرنده به سمت ورود به جنگ نیست بلکه عرصه بینالمللی قواعد بازی خاص خودش را دارد که هر دولتی برای تحصیل منافع ملت و کشور ناگزیر از بهکار بردن این قواعد است.