«بندها» اثر «دومنیکو استارنونه»: سرگذشت یک زوج ایتالیای، در آستانه نابودی
در رمان «بندها» از تأثیر زمان بر روابط و احساسات آدم‌ها گفته می‌شود. آنچه که در طی زمان به دست فراموشی سپرده شده، اما با یک اتفاق غیر قابل پیش‌بینی دوباره زنده می‌شود.
رمان بندها نوشته دومنیکو استارنونه سرگذشت غم‌انگیز زوجی ایتالیایی است که پیوند خود را در آستانه نابودی می‌بینند. «استارنونه» در این کتاب به نظام خانواده و فروپاشی آن پرداخته؛ خانواده‌ای که وابستگی و نیاز، و همین‌طور روابط عاطفی آن‌ها مسئله را پیچیده‌تر کرده است. رمان «بندها» یک درام خانوادگی و روان‌شناختی است که در خود رگه‌هایی از رمان‌های پلیسی و معمایی به همراه دارد.
«استارنونه» در کتاب «بندها» خواننده را به درون پیچ‌وخم روابط زوجی می‌برد که دوره‌ای بحرانی را از سر گذرانده‌اند. او با ظرافتی خاص از عواطف و احساسات ضدونقیضی صحبت می‌کند که آدم‌ها در رابطه با یکدیگر، با آن‌ها مواجه می‌شوند. این کتاب شرح پیوند خانوادگی و گریز از این پیوند، در عین وابستگی است؛ شرح دورانی از تاریخ اروپا که ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی، در مسیر دگرگونی قرار گرفتند.
در رمان «بندها» از تأثیر زمان بر روابط و احساسات آدم‌ها گفته می‌شود. آنچه که در طی زمان به دست فراموشی سپرده شده، اما با یک اتفاق غیر قابل پیش‌بینی دوباره زنده می‌شود. چیزی که انسان را مجبور به سفر در گذشته ازیادرفته می‌کند.
«بندها» و سه روایت از یک داستان
رمان «بندها» از دید سه راوی روایت شده است. زن و شوهری به نام واندا و آلدو، و همین‌طور آنا فرزند دختر این زوج. رابطه پرفرازونشیب واندا و آلدو که زمانی به فروپاشی رسیده و دوباره ازسرگرفته شده است، محور اصلی داستان کتاب «بندها» است. ماجرا از این قرار است که آلدو در حوالی سی و چهارسالگی، پس دوازده سال زندگی مشترک که ثمره‌اش دو فرزند بوده است، به واندا خیانت می‌کند. او به دختری بسیار کوچک‌تر از خود، به نام لیدیا دل باخته است.
بخش اول کتاب توسط واندا به روایت در آمده است. زنی خیانت دیده، به همراه دو فرزند خود که توسط آلدو ترک شده‌اند. او روایت خود را در قالب نامه‌های که برای آلدو می‌نوشته است، تعریف می‌کند. در ابتدا او آلدو را فردی بی‌مسئولیت و خودخواه خطاب می‌کند و از او می‌خواهد که بزدلی‌اش را کنار بگذارد و برگردد. واندا می‌خواهد که آلدو درباره خیانت‌اش توضیح دهد و دست از توجیه‌کردن اشتباهاتش بکشد.
مخاطب در بخش اول کتاب «بندها»، از خلال نامه‌های واندا به آلدو، با پیچیدگی‌های شخصیت واندا، بحران‌ها، اضطراب‌ها و مسائل او آشنا می‌شود. همین‌طور شخصیت آلدو از دیدگاه واندا نیز به تصویر کشیده می‌شود. واندا در این بخش از کتاب «بندها»، زنی است که شوهرش او و بچه‌هایش را ترک کرده است. او زنی است با انبوهی از مسائل عاطفی، اجتماعی و مالی، زنی که درآمد بالایی ندارد و مجبور است با بحران مالی دست‌و‌پنجه نرم کند.
در بخش دوم کتاب که راوی آن آلدو است، در زمانی اتفاق می‌افتد که سال‌ها از خیانت و نامه‌نگاری‌های واندا به آلدو گذشته است و حالا این زوج به سن پیری رسیده‌اند. وقتی که آلدو و واندا به مسافرتی می‌روند، طی اتفاقی مشکوک و عجیب، درگیر گذشته و سال‌های سپری‌شده رابطه زناشویی‌شان می‌شوند و دوباره قصه خیانت آلدو را مرور می‌کنند.
راوی بخش سوم کتاب «بندها» آنا دختر آلدو و واندا است. آنا و برادرش که با هم اختلاف دارند، هنگامی که پدر و مادرشان به مسافرت رفته‌اند، در خانه پدری‌شان یکدیگر را ملاقات می‌کنند. در این بخش، وجه پنهانی دیگری از ماجراهای مربوط به این خانواده نمایان می‌شود.
در بخشی از کتاب «بندها» می‌خوانید
«اگر یادت رفته، آقای عزیز، بگذار یادت بیندازم: من زنت هستم. آن شب اول از همه چشمم به این کلمات افتاد و بی‌درنگ پرتاب شدم به دورانی که گذاشتم از خانه رفتم چون عاشق زن دیگری شده بودم. بالای نامه تاریخ داشت: 30 آوریل 1974. چه‌قدر از آن دوران گذشته. از آن صبح مطبوعی که در آپارتمان ملال‌آور قدیمی‌مان در ناپل عاشق شده بودم. شاید باید همین را می‌گفتم: «واندا، من عاشق شده‌م.» اما به جای این‌که رک حرف بزنم، چیزهایی گفتم بی‌رحمانه‌تر، مبهم و دور از قاطعیت.»
رمان «بندها» برای چه کسانی مناسب است؟
علاقه‌مندان به ادبیات ایتالیا، دوستداران داستان‌های واقع‌گرا و دنبال‌کنندگان ادبیات مدرن، سه گروه از مخاطبینی هستند که می‌توانند از مطالعه «بندها» لذت ببرند. منتقدان این اثر «دومنیکو استارنونه» را که سیزدهمین کتاب او محسوب می‌شود، بهترین اثر داستانی او می‌دانند.
اگر شما هم می‌خواهید با زندگی این خانواده چهارنفره و فراز و نشیب‌‌هایش در رمان «بندها» نوشته «دومنیکو استارنونه» همراه شوید، برای خرید آنلاین کتاب می‌توانید به فروشگاه bennubook مراجعه کنید.
