افشاگری دادکان از ساخت استادیوم جدید تهران؛ مربوط به دوره مرحوم رفسنجانی است!
محمد دادکان در آستانه جام ملتها و با توجه به شرایط فوتبال و کشور گفتوگویی انجام داده است.
به گزارش تازهنیوز، فوتبال ایران در چند سال گذشته همواره اسیر حواشی و جنجال بوده است.
این جنجالها در یک سال و چند ماه گذشته و با آمدن مهدی تاج چند برابر شده است. به طوری که به نظر میرسد از تحمل اهالی فوتبال خارج است. وضعیت تیمهای ملی و جنجالهای لیگ و حواله و داوری و سقف قرارداد دست به دست هم دادند تا در آستانه جام ملتهای آسیا وضعیت فوتبال کشور مناسب نباشد. در روزهای گذشته با تعدادی از کارشناسان و قدیمیهای تیم ملی در مورد جام ملتهای پیش رو و شانس یوزها با هدایت امیر قلعهنویی گپ زدیم اما در این مورد چه کسی بهتر از محمد دادکان؟
بالاخره فرصت شد با محمد دادکان یکی از بزرگان فوتبال ایران، کسی که هم سابقه بازی در پرسپولیس و تیم ملی را دارد و هم خودش به عنوان رئیس فدراسیون جام ملتها را تجربه کرده، گپ بزنیم. صحبت از شرایط تیم ملی شد و بحث به سمت حوالههای خودرو و سقف بودجه و مشکلات دیگر کشیده شد. سپس بحث به ساخت استادیوم جدید رسید و دادکان برای نخستین بار فاش کرد ایده ساخت ورزشگاه جدید در نزدیکی مرقد ایده خودش و مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده است! دادکان همچنین در مورد جام ملتها گفت نتیجهای غیر از رسیدن ایران به فینال یک پسرفت به حساب میآید.
به نقل از اعتمادآنلاین، متن کامل گفتوگو با محمد دادکان
در آستانه جام ملتها هستیم. شرایط فوتبال را چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط فوتبال کشور همانند بقیه جاهاست. همه چیزمان به همه چیزمان میآید. الان قراردادهای برخی بازیکنان هم منتشر شده است. آدم واقعاً خجالت میکشد. ۱۰۰ میلیارد به یک بازیکن میدهند! برخی مدیران پول مردم را برمیدارند و همینطور میدهند به بازیکنان.
در مورد مسائل مالی بحث زیاد است. از پاداش تیم ملی شروع کنیم. شما که تیم را بردید جام جهانی چه پاداشی گرفتید؟
یک عدد سمند گرفتیم. زمان آقای خاتمی تیم رفت جام جهانی یک عدد سمند به هرکس دادند. یک ماشین ایرانی.
خود ماشین را دادند یا حواله؟
حواله دادند به هر شخص.
به بازیکنان و کادر فنی و مدیران؟
به همه مدیران ندادند. جوری دادند که ما آن را تقسیم کردیم. به هر سه مدیر یک ماشین رسید.
در مورد پاداشی که این دوره در نظر گرفته شد دیدگاهتان چیست؟ حواله خودرو خارجی؟
اصلاً کار متداولی نبوده است. کار بیهوده و گزافی بوده. هر کسی که این کار را کرده در هر مقامی، آمد و تبعیض را در ورزش قائل شد و ورزش را ریخت به هم. دلیلش این است که فساد فراگیر است. آن کسی که میآید حوالهها را میدهد و یک نفر یکهو ۴۰ میلیارد، ۵۰ میلیارد به دست میآورد تبعیض را در ورزش قائل میشود. این شخص نه ورزش را میشناسد نه هیچ چیز دیگر را. آن فرد میخواهد اسم در کند و موقعیت خودش را تثبیت کند. این پولها هم برایشان هیچ است. آنقدر فساد زیاد است که این رقمها جلویش هیچ چی نیست.
شما موافق نبودید؟
اصلاً و ابداً! اگر میخواستند بدهند یا پول میدادند یا حواله ماشین داخلی. این کارها یعنی چه؟ بعد مدیران فدراسیون هم بیایند حواله بگیرند؟
این مطالب را هم ببینید:
- «نازنین» رمز تخریب خانواده هاشمی شد +جزئیات
- سخنرانی احساسی مادر ملیکا محمدی در آزادی/ فردوسیپور هم برای وداع آمد +ویدئو
- زمان مرگ انسان با هوشمصنوعی پیشبینی میشود؟
مدیران حال حاضر فدراسیون میگویند نگرفتیم؟
همهشان دروغ میگویند. گرفتند. این عدالت است؟
شما یکی از مدیرانی بودید که وقتی قانون وضع میکردید سفت و سخت میایستادید و آن را اجرا میکردید. امسال فدراسیون قانون سقف بودجه گذاشت و از برخی تیمها امتیاز کسر شد و یکهو استیناف این را بخشید و حالا فوتبال به هم ریخته است.
این کمیته اخلاق، انضباطی و استیناف همهشان برای مردم سرگرمی درست کردهاند. مگر میشود یک رأی صادر شود و در جای دیگر شکسته شود؟ یا یک مدیری از کار برکنار شود و در جای دیگر بیاید؟ مگر میشود یکی ۶۰۰، ۷۰۰ میلیارد در فوتبال هزینه کند و کسی نیاید بپرسد؟ بروند وامهای کلان از بانک بگیرند و بیایند خرج کنند؟ بعد چه کسی قرار است این پولها را پس بدهد؟ اینکه میگویند فلان قدر امتیاز کسر شد، بعد بخشیده شد، یا فلانی جریمه شد و اینها تمامش بدون استدلال است. فقط یک سرگرمی است. آن مدیر برکنار میشود بعد فدراسیون که میبیند آن مدیر دارد علیهاش حرف میزند میآید میبخشدش و جریمه را ۴۰ میلیاردی و ۲۰ میلیاردی میگیرد! روی چه ضوابطی آنها را محروم کردی و روی چه ضوابطی بخشیدی؟ چه اتفاقی افتاد بخشیدی؟ این نان قرض دادن است.
یعنی معتقدید کار اصولی انجام نشده است؟
اگر راجع به فوتبال و ورزش بخواهی بگویی خیلی فساد و زد و بند هست. کسی هم دنبالش نمیرود. همه اینها دروغ است. ما دنبال ریشهکن کردن فساد در کشور نیستیم. مدیران ما خودشان فسادزا هستند. هیچکس هم نمیتواند جلویش را بگیرد. آن کسی که بخواهد رأی بدهد و بررسی کند هم فاسد است. وگرنه مگر میشود چند سال بیایی بگویی اینقدر خلاف هست و پولها را میدزدند و برخورد میکنیم و رسیدگی میشود؟ کو رسیدگی شد؟ فقط آنی که چندتا سکه داشت اسمش در رفت به عنوان سلطان سکه یا یکی دیگر شد سلطان دلار. میلیاردها دلار جابهجا میشود هیچ کسی جابهجا نمیشود. همه هم صبح میآیند میگویند حرفش را نزنید و ننویسید. یعنی چه؟ این فساد مثل سم داشتن جنهاست. داستانش را میدانید؟
نه! برایمان تعریف کنید!
میگویند قدیمها شایعه شد توی یک حمام جن دارد. شخصی صبح رفت آنجا و به مسئول حمام گفت میخواهم ببینم اینجا واقعاً جن دارد یا نه. رفت داخل و دید یک نفر دارد حمام میکند. به او گفت شنیدهام اینجا جن دارد. نفر دوم گفت مشخصهی جن چیست؟ آن فرد جواب داد میگویند جنها سم دارند! نفر دوم صابون را از روی پایش پاک کرد و گفت این شکلی؟ آن مرد میبیند طرف سم دارد و فرار میکند بیرون و به مسئول حمام میگوید آن داخل یک جن است. مسئول حمام میپرسد از کجا فهمیدی؟ آن مرد جواب میدهد چون سم دارد! مسئول حمام پایش را میآورد بالا و نشان میدهد و میگوید این شکلی بود؟ آن مرد میبیند مسئول حمام هم سم دارد و غش میکند! این حکایت وضعیت فساد است. شما میخواهی چه کسی را بگیری و چه کسی را رسوا کنی؟ این مملکت شده مال یک عده خاص که بیایند و بخورند و خانوادهشان را بفرستند خارج از کشور. خدابیامرزد آقای کافی را. در یکی از نوارهایش میگوید آنقدری که شعار دین میدهیم دین داریم؟ سال ۱۳۵۱. آن موقع آقای کافی به مومنین و بهویژه روحانیت گفت اینقدر که از دین میگویید خودتان پایبند هستید؟ حالا واقعاً امروز آنقدر که شعار میدهیم دین داریم؟ کارهای خلاف خودمان را پشت دین قایم میکنیم. شما ببین امروز ورزش به کجا رسیده؟ این همه ورزشکار و قهرمان ملی ترک وطن کردند. یا مهاجرت کردند یا پناهنده شدند. علت چیست؟ همین تبعیضها! شما آقای مسئول مگر مال پدر و مادرت هست که بذل میکنی؟ حواله ماشین ۵۰، ۶۰ میلیاردی! اگر میدهی به همه بده. شما به یکی میدهی به یکی نمیدهی بعد میگویی چرا ورزشکار اعتراض میکند؟ او اعتراض نکند پس چه کسی اعتراض کند؟ قهرمان ملی و المپیک دست و پا و زانویش را داده خب به او هم بده. وقتی به یک گروه میدهی و به دیگری نمیدهی این ایجاد فساد است. یک اصولی را بگذار و بگو این مراتب طی شد ما میدهیم. کسی توی ورزش ایجاد شوق و انگیزه نمیکند. فقط داریم وصله میکنیم. آقا سرود ملی بخوان بهات کادو میدهم یا فلان کار را بکن پاداش میدهم. مال ملت بدبخت را که صبح تا شب دارد دنبال تخم مرغ و گوشت میدود برمیداری به یکی میدهی به دیگری نمیدهی! چرا دولت آقای خاتمی نداد؟ ما هم عضو کادر بودیم. دولت ایشان به هرکس یک ماشین داخلی سمند داد. به مدیران هم یکسوم داد.
قیمتش چند بود؟
۱۳ میلیون. نرخ امروزش ۶۰۰، ۷۰۰ میلیون است. آن وقت به آن بازیکنانی که یک دوره به اردو دعوت شده بودند یکسوم ماشین را دادیم. به بازیکنان دخیره یکدوم و فقط به بازیکنان فیکس ماشین کامل رسید. حالا شما میآیی به همه حواله میدهی به مدیران هم میدهی؟ از خودت میدهی؟ ایجاد فساد از مسئولان ردهبالاست. پرسنلی که توی یک اداره هستند اگر مدیرش فاسد نباشد خودشان فساد نمیکنند.
جام ملتها در پیش است. نتیجه را چطور پیشبینی میکنید؟
هر ایرانی دوست دارد تیم ملی کشورش موفق باشد. من هم بالطبع این موفقیت برایم آرزوست. ولی اگر تیم ملی برود سوم هم بشود ارزش ندارد.
چرا؟
چون ۱۹ سال پیش تیم ملی در پکن سوم شده است. بعد از آن تیم ملی هیچ عنوانی به دست نیاورده. اگر نرود فینال یعنی پیشرفتی نکردهایم. پس همه منتظرند این رتبه بهتر شود. دوم شود یا اول.
به نظر شما میرویم فینال؟
سخت است. ولی یک چیز مهمی این وسط هست. اینکه مردم دیگر دنبال فوتبال ملی و نتایجش نیستند. برگرد به آن دوره و ببین تیم ملی بازی داشت مردم چهکار میکردند. شما ببینید الان چند نفر میروند استادیوم برای تیم ملی؟ آن حیثیت تیم ملی رفته زیر سوال. بعد از بازی ایران و انگلیس و ایران و آمریکا در جام جهانی وقتی توی خیابون بودم دیدم مردم از باخت ایران شادی کردند و این یعنی باید برویم ببینیم چه کردهایم با این مردم؟ ایران باخته بود مردم آمدند توی خیابان و بوق زدند. یک نفر رفت در این مدت مساله را موشکافی کند و ببیند علت چیست؟ ما با این ملت چه کردیم؟ در حالی که مربی را عوض کرده بودیم و رئیس فدراسیون قول داده بود دلیل عوض کردن مربی و آوردن کیروش این است که آن دو بازی حساس را نبازیم. هر دوتا را هم باختیم. حالا باختی، عیبی ندارد. فوتبال برد و باخت دارد. شما بگو چهکار کردی که مردم از باخت خوشحال شدند؟ مردم با باخت تیم ملی گریه میکردند. دلتان نمیسوزد؟ در همه زمینهها همین است. فوتبال یکیش است. چه کسی آمده ببیند ما در حال پیشرفتیم یا پسرفت؟ وزیر ورزش قبلی وقتی وزیر شد توی یک برنامه تلویزیونی گفت آرزو دارم زمینهای آسفالت اطراف استادیوم آزادی و پارکینگها را خطکشی کنم تا مردم والیبال و بسکتبال بازی کنند! شما ببینید آمال وزیر ورزش ما چه بود! آرزویش ساخت استادیوم نیست.
در مورد ساخت استادیوم هم میخواستم از شما بپرسم آقای دکتر.
من وظیفه دارم بگویم. اگر اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی دفاع نکردند من دفاع میکنم. اینکه میگویند الان استادیوم هفتاد هشتاد هزار نفری بسازیم مربوط به گذشته است. این پیشنهاد من بود به عنوان مسئول معاون دانشگاه آزاد به آقای رفسنجانی. سال ۹۴. تمام اسنادش هست. حتی من دوست داشتم بچههای ایشان بیایند از این موضوع دفاع کنند. جلسه برگزار کردیم. حاج حسن آقای خمینی گفت در شهر آفتاب من زمین میدهم شما بیایید بسازید. اسمش را هم تعیین کردیم. یادگار حضرت امام دانشگاه آزادی اسلامی! جلساتش برگزار شد. آقای هاشمی هم همان موقع مصاحبه کرد. خدا رحمتش کند، روحش شاد. ایشان گفت پیشنهادی شده که ما بیاییم استادیوم بسازیم. ایشان گفت چند ۱۰ سال از انقلاب گذشته هنوز همه میگویند آزادی آزادی! ما هم قبول کردیم و با جلساتی که داشتیم گفتیم این کار را انجام میدهیم.
بعد چه شد؟
آن موقع معاون عمرانی دانشگاه آقای محسن هاشمی بود. رفتیم چند جلسه با حاج حسن آقا و آقای دکتر میرزاده رئیس دانشگاه گذاشتیم. زمین را دیدیم و امکانات را سنجیدیم. منابع مالیاش کجا بود؟ میخواستند ساختمانهای بلااستفاده دانشگاه را بفروشند برای ساخت استادیوم. بعدش آمدند گفتند اینها وقف است و حق فروش ندارید و آنقدر سنگ انداختند جلوی پای آقای هاشمی که ایشان فوت کرد و کار روی زمین ماند. فرزندان آقای هاشمی که دارند خاطرات ایشان را مینویسند به این داستان اشاره کنند. کارش انجام شده بود. الان هم همان را دارند پیگیری میکنند. این ایده مال آقای هاشمی بود به پیشنهاد معاونت دانشگاه آزاد. حاج حسن هم گفت زمین مجانی میدهم. حالا میگویند این آبروی جمهوری اسلامی است و باید استادیوم بسازیم. خب هشت سال پیش هم آبروی کشور بود. اگر سنگاندازی نمیکردند الان ساخته شده بود.
از جام ملتهای ۲۰۰۴ خاطرهای دارید؟
خاطرهام این است که داور در آن بازی ایران و چین در پکن جوری سوت زد که بعدش از مسابقات اخراج و محروم شد. خطای روی علی کریمی پنالتی بود ولی داور سه متر آورد بیرون! ستار زارع هم اخراج شد و ما در پنالتی باختیم. ما در آن مسابقات همگروه ژاپن بودیم که در نهایت قهرمان شد ولی ما در گروهی با ژاپن مساوی کردیم. داور جلوی فینالیست شدن ما را گرفت.
با یحیی صحبت کردید که چرا پنالتی را آن شکلی زد؟
او در بوسان توپش را گل کرد و ما قهرمان شدیم. ولی در چین گلر دستش را خواند. بعد از مسابقه با او صحبت کردم ولی بلافاصله ما با بحرین بازی داشتیم و آن بازی هم خیلی مهم بود. ایران قبل از اینکه ما فوتبال را بگیریم به بحرین باخته بود و این برد خیلی اهمیت داشت. تمرکز کردیم روی برد این تیم. همه مردم هم میدانستند که مقام سومی خیلی خوب بود. آقای خاتمی هم بعد از مسابقه به ما پیام داد که با توجه به اینکه حق شما بود به فینال بروید اما حقتان را گرفتند به شما تبریک میگویم.