تازیانه زدن بر بدن یک دختر به سبک طالبان و داعش چه وجاهتی نصیب شما میکند؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید که نمیدانم چرا حاکمیت تأکید دارد سلیقههای فرهنگی خود را بر مردم تحمیل کند برای نمونه درباره مسئله حجاب اجباری چرا لجبازی می کنند. تازیانه زدن بر بدن یک دختر به سبک طالبان و داعش چه وجاهتی نصیب شما میکند؟
به گزارش تازهنیوز،مرتضی الویری فعال سیاسی اصلاح طلب هرچند از قهر مردم با صندوق های رأی می گوید اما تاکید دارد مردم اگر ببینند نماینده ای دارند که مطالباتشان را پیگیری می کند حتی حاضرند ۵ ساعت هم برای رأی دادن در صف بایستند.
رفتارهای برگزار کنندگان انتخابات را در تعارض با بیانات رهبری درباره مشارکت حداکثری در انتخابات می داند و درباره وضعیت طیف متبوعش یعنی اصلاح طلبان می گوید؛«اصلاحطلبان امکان ارائه هیچگونه لیست انتخاباتی ندارند»
به نقل از خبرآنلاین بخش هایی از گفت وگوی الویری را در ادامه می خوانید:
- آن زمان آقای رضوانی سوالی را در شورای نگهبان مطرح کرد و شورای نگهبان اعلام کرد که چون آنها باید در مجلس به کتاب آسمانی سوگند بخورند و از آنجایی که کتاب آسمانی را قبول ندارند بنابراین نمیتوانند سوگند بخورند که در نتیجه ادای سوگند دلیلی شد که حزب توده کاندیدا نشود. اما نهضت آزادی و گروههای مخالف کاندیدا شدند و محدودیتی برای حضور آنها در انتخابات وجود نداشت، این روند ادامه داشت تا اینکه برای اولین بار در انتخابات مجلس چهارم شورای نگهبان ۴۲ نفر از بهترین نمایندگان دوره سوم مجلس را ردصلاحیت کرد که این نقطه آغاز برای سنت سیئهای بود که ادامه پیدا کرد.
- جریان خاصی به دنبال مشارکت حداقلی هستند و در اینبار تردید ندارم. مخصوصاً زمانیکه سخنان مقام رهبری را برای انتخابات شنیدم تعجب کردم که چطورایشان تا این حد صریح و روشن درباره ضرورت مشارکت حداکثری و اهمیت صندوقهای رای صحبت میکنند اما درعمل کسانی که دستاندرکاران انتخابات هستند حرکاتی انجام میدهند که ۱۸۰ درجه کاملا با این دیدگاهها و مطالبی که رهبر انقلاب بیان میکنند، در تعارض قرار دارد.
- مواردی که امروز درباره انتخابات وجود دارد، مطرح نبود، متاسفانه نظارتها تا امروز ادامه پیدا کرد و بدتر از آن یک قانون عجیب و غریبی نوشته شد که باید بگویم محکمه تفتیش عقاید برای کسانی که میخواهند کاندیدا شوند، محسوب میشود.
- برای نمونه التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه، فردی به نام مرتضی الویری را چگونه میتوانند چک کنند؟ چگونه امکانپذیر است که این یقین بر شما بهعنوان ناظر حاصل شود که من عامل به واجبات و به دور از محرمات هستم؟ مگر اینکه محکمه تفتیش عقاید راه بیندازند و بخواهند ما فی الضمیر من را تفتیش و بررسی کنند.
- در مجموع این شیوه برگزاری انتخابات مسیر اشتباهی رفته و هر چه جلو آمدیم و به زمان حاضر نزدیک شدیم، وضع بدتر شد تا به شکل فعلی در آمد.
- من میخواهم از زاویه دیگری نیز به این موضوع نگاه کنم. واقعیت امر این است که شرایطی برای انتخابشوندگان تدوین کردند اگر روند احراز صلاحیتها بخواهد به صورت دقیق و جزئی صورت بگیرد حتی با چندسال وقت گذاشتن هم به نتیجه مطلوب نخواهند رسید مگر اینکه به نقطهای برسند که بگویند برای ما احراز نشد چراکه نمیتوانند جزئیات دیدگاهها، باورها و نظرات افراد را رصد کنند.
- اما همانطور که عرض کردم شرایط انتخابشوندگان به نحوی در قانون نوشته شده که دست هیئت اجرایی و نظارت برای ردصلاحیت کاملا باز است. مخصوصا با واژه من درآوردی عدم احراز صلاحیت. می گویند ممکن است شما صلاحیت داشته باشید اما برای ما احراز نشده است یا درمورد التزام عملی به ولایت فقیه میگویند برای ما احراز نشد. در حقیقت احراز صلاحیت موردی است که میتواند با صرف زمانی دو هفتهای احراز شود اما میتواند با دوسال بررسی هم به نتیجه نرسد.
- ما گرفتار چنبرهای عجیب هستیم. مسئله نحوه برگزاری انتخابات بخشی از معضل است و معضلات دیگری در بخشهای دیگر هم وجود دارد که باید مورد توجه قرارگیرد. یکی از بخشهای مهم عبارت است از اینکه مردم کاندیداهای مورد تمایل خود را در جریان انتخابات مشاهده نمیکنند. بخش دیگری از این معضل عبارت است از منفعل کردن و ضعیف شدن مجلس به دلیل وجود ارگانها و مراکز قانونگذاری موازی مجلس. برای مثال شوراهای عالی هر کدام کار قانونگذاری را انجام میدهند.
- من با سیستمهای نظرسنجی ارتباط زیادی ندارم اما نسبت به مجلس دوره قبل برآوردم این است که اگر در انتخابات دوره قبل مجلس میزان مشارکت ۴۲ درصد بود، میزان مشارکت در این دوره به صورت میانگین در سراسر کشور بیش از حدود ۳۰ درصد نخواهد بود.
- من همیشه نگران هستم و در حال حاضر سختترین روزهای زندگیام را سپری میکنم چراکه احساس میکنم نظامی که با آن خون دلها شکل گرفت و فداکاریهای آنچنانی پای این انقلاب گذاشته شد حالا به ضد خودش تبدیل شده است. ادامه این روش ها که هیچ نسبتی با پیمان های آغازین مردم و انقلاب ندارد. ازاینرو من عمیقا نگران هستم.
- من معضل این کشور را فراتر از نسل Z میبینم، من که نسل زدی نیستم بلکه فردی هستم که به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اول رای دادم و به قانون اساسی دوم رای منفی دادم همچنین در همه مراحل حضور داشتم، با این وجود کسی هستم که امروز ابراز نگرانی میکنم، وای به حال آن جوان ۱۸ و ۲۰ سالهای که به هیچوجه سوابق انقلاب و واقعیتهای گذشته را مشاهده نکرده و آینده روشنی برایش متصور نیست، میخواهم بگویم که قضیه فراتر از اینها است.
- برداشت و گمانهزنی من این است که قریب به ۸۰ درصد مردم نسبت به روندهای اینچنینی معترض هستند اما نمیدانم چرا حاکمیت اصرار دارد که با همین شیوههای غلط پیش برود. مردم مشتاق انتخابات آزاد هستند چراکه میخواهند نمایندگان واقعی خود را به مجلس بفرستند اما نمی دانم چرا حاکمیت اصرار دارد شورای نگهبان، نظارت استصوابی و هیئت نظارت را نه تنها در انتخابات مجلس که حتی در انتخابات صنفی حاکم کند.
- از طرفی نمیدانم چرا حاکمیت تأکید دارد سلیقههای فرهنگی خود را بر مردم تحمیل کند برای نمونه درباره مسئله حجاب اجباری چرا لجبازی می کنند. تازیانه زدن بر بدن یک دختر به سبک طالبان و داعش چه وجاهتی نصیب شما میکند؟
- احمد علم الهدی متولی و بانی دیدگاه های تنگنظرانه و به تعبیری زن ستیز یا جمهوری گریز است.
- شیخ فضل الله نوری معاصر. مصباح یزدی، تئوریسسن ضد جمهوری است به این معنی که عمیقا بر این باور است نظر مردم ملاک نیست و دیدگاهی از جمهوری اسلامی ترسیم میکند که باید به مفهوم واقعی جمهوریاش را حذف شده انگاشت.