حل این بحران به همکاری ایران و روسیه نیاز دارد/ متهم اصلی کاهش آب دریای خزر کیست؟
دریای خزر، با چالشهای محیط زیستی متعددی ازجمله آلودگی، تخریب زیستگاهها و کاهش ذخایر ماهیان روبهروست. در این بین حل این چالشها به همکاری ایران و روسیه نیاز دارد.
به گزارش تازهنیوز، دریاچهی خزر، بزرگترین حجم آبی داخلی جهان، به طور پیوسته در حال کوچکشدن است. سطح آب در سال 2022 به پایینترین حد بحرانی رسید. این دریاچه سالانه شش تا هفت سانتیمتر کاهش مییابد و برخی پیشبینیها حاکی از آن است که امکان دارد تا پایان قرن این رقم به 9 تا 18 متر در سال برسد.
به نقل از تجارتنیوز، گرچه پنج کشور ساحلی ایران، آذربایجان، روسیه، قزاقستان و ترکمنستان سابقه تلاش برای حفظ آن را دارند، اما محیط زیست منحصر به فرد حوضه خزر در سالهای اخیر رو به افول بوده است.
بیشتر بخوانید:
- پیامکبازی دولت رئیسی با آمریکاییها؛ ماجرا چیست؟ +عکس
- تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران به بهانه برنامه موشکی!
نقش دریای خزر در روابط ایران و روسیه
دریای خزر به عنوان بزرگترین دارایی طبیعی مشترک بین ایران و روسیه، همچنان نقش مهمی در روابط دو کشور ایفا میکند و در شکوفایی منطقه نقش اساسی دارد. نبود یک چارچوب حقوقی مستحکم در مورد مدیریت دریای خزر در میان کشورهای ساحلی، بهویژه ایران و روسیه، بهعنوان قدرتمندترین کشورها، باعث ایجاد درجهای از ابهام در مورد مکان و چگونگی محدود کردن پروژههای مربوط به نفت، گاز، ماهیگیری و سایر فعالیتهای اقتصادی مضر برای محیط زیست شده است.
با توجه به افزایش دمای هوا و کاهش بارندگی سالانه در منطقه، در صورتی که اثرات مربوط به فعالیت صنایع در دو کشور ایران و روسیه به درستی بررسی نشود، عواقب آن برای دریای خزر که همین حالا نیز افق آن با سکوهای نفتی و گازی و شناورهای ماهیگیری پر شده است، میتواند غیرقابل برگشت باشد.
اگر این وخامت ادامه یابد، صنعت مهم ماهیگیری خاویاری دریای خزر نیز آسیب جدیتری میبیند.
کاهش شدید در ذخایر ماهیان خاویاری پیش از این نیز در دهه ۱۹۹۰، به دلیل تغییرات اکولوژیکی ناشی از «فعالیتهای انسانی» رخ داده بود. در آن زمان این موضوع توسط سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل گزارش شده بود؛ چراکه جمعیت ماهیان خاویار از 28 میلیون و 126 هزار تن در سال 1980 به سه میلیون و 872 هزار تن در سال ۱۹۹۷ کاهش یافته بود. بر همین اساس، صید ماهیان خاویاری تا سال ۲۰۱۱، به طور کامل توسط کمیسیون بیندولتی ذخایر زیستی آبزیان دریای خزر ممنوع شد. این ممنوعیت از آن زمان تاکنون به صورت سالانه تمدید شده است.
هرچند در سالهای گذشته اعلام شده بود که این ممنوعیت نتوانسته ذخایر ماهیان خاویاری را از شرایط بحرانی خارج کند.
پیامدهای کاهش سطح آب دریا خزر
سوءمدیریت در دریا و متعاقب آن محدودیتهای ماهیگیری، علاوه بر اثرات محیط زیستی، پیامدهای اقتصادی منفی و گستردهای را هم به زیان شهرهای هم مرز با دریای خزر، ازجمله برای ساکنان مناطق و سواحل جنوبی پر جمعیت ایران ایجاد کرده است؛ اکنون بار سنگینی بر دوش ماهیگیران کشورهای ساحلی گذاشته شده است که نسلهای پی در پی آنها برای امرار معاش به ماهیان خاویاری فراوان وابسته بودند.
علاوه بر تاثیرات اقتصادی، تخریب مناطق ساحلی دریای خزر خطرات عمدهای را برای سلامت عمومی تمام کسانی که از آب دریا برای اهداف تجاری و تفریحی استفاده میکنند، به همراه دارد.
براساس مطالعهای که در سال ۲۰۲۲ انجام شد، تخمین زده میشود سطوح فعلی آلودگی دریای خزر به فلزات سنگین تا شش درصد خطر سرطان را برای بزرگسالان ایجاد میکند. این خطر در مورد شناگرانی که دورههای طولانی در معرض آب آلوده قرار میگیرند، تا ۱۸ درصد افزایش مییابد. چنین آماری نشان میدهد که جمعیت محلی در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
علاوه بر این، مناطق اطراف دریای خزر، بهویژه روستاها، با افزایش موارد آسم، سل و روماتیسم (به دلیل تغییرات در سطح دریا) و همچنین افزایش مارهای مهاجم و حشرات (به دلیل تکثیر مناطق باتلاقی تشکیل شده به دلیل عقب نشینی آب دریا)، مواجه هستند.
متهم اصلی کاهش آب دریای خزر
رودخانه ولگا با 3700 کیلومتر طول، طولانیترین رودخانه اروپاست که از شمال مسکو تا جنوبشرقی روسیه و دلتای آن در دریای خزر میگذرد. همچنین بهعنوان یکی از منابع اصلی آلودگی دریای خزر در کنار کارهای حفاری نفت شناخته شده است؛ چراکه از تعدادی از مناطق صنعتی و کشاورزی عبور کرده و مجموعهای از آلایندهها را در مسیر خود جمع میکند. بر اساس مطالعهای در مجله علمی مدیریت ساحلی، این آلایندهها عبارتند از «هیدروکربنهای نفتی، فنلها، سورفکتانتها و آفتکشهای آلی کلر عمدتاً از رودخانههایی که سرچشمه میگیرند یا از روسیه میگذرند».
علاوه بر این، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد تغییر جریان آب در ولگا تأثیر مستقیمی بر سطح آب در دریای خزر و نواحی ساحلی آن داشته است. رسانههای ایرانی همچنین به سدهای برق آبی متعدد روسیه روی رودخانه ولگا که نزدیک به 85 درصد از جریان آب به دریای خزر را تشکیل میدهد، اشاره کردهاند و میگویند روسیه 40 سد ساخته و 18 سد دیگر در دست ساخت دارد.
در همین زمینه، علی سلاجقه، رئیس اداره محیط زیست ایران، اخیراً بسته شدن ورودیهای حیاتی دریای خزر، مانند رودخانه ولگا را مقصر کاهش قابل توجه سطح آب دریا اعلام کرد.
او روسیه را مقصر این کاهش سریع دانست و در مورد آمارهای نگرانکننده هشدار داد.
سلاجقه مدعی شد که دریای خزر در چهار تا پنج سال گذشته تقریباً یک متر کاهش یافته است.
محمد درویش، کارشناس محیط زیست نیز در این مورد گفت: «معلوم نیست دریای خزر سالانه چقدر به قزاقستان، ایران، آذربایجان، ترکمنستان و روسیه نیاز دارد و خود ایران نیز دهها سد ساخته است».
ضروت همکاری ایران و روسیه برای نجات دریای خزر
ایران و روسیه به عنوان دو کشور ساحلی دریای خزر، نقشی حیاتی در حفظ و احیای این دریا دارند. همکاری این دو کشور میتواند در زمینههای مختلف باشد. از جمله:
– کنترل آلودگی: ایجاد و اجرای قوانین و مقررات مشترک برای جلوگیری از ورود آلایندهها به دریای خزر
– مدیریت پایدار منابع: توافق بر سر سهمیههای صید ماهی و برنامههای مشترک برای احیای ذخایر ماهیان،
– تحقیقات علمی: همکاری در زمینه تحقیقات علمی برای شناخت بهتر اکوسیستم دریای خزر و یافتن راهحلهای مناسب برای چالشهای زیستمحیطی،
– آموزش و آگاهیرسانی: افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت حفظ محیط زیست دریای خزر
مزایای همکاری ایران و روسیه
همکاری ایران و روسیه میتواند برای هر دو کشور مزیتهایی داشته باشد؛ برای مثال:
– حفاظت از محیط زیست: همکاری میتواند به حفظ تنوع زیستی دریای خزر و جلوگیری از تخریب بیشتر آن کمک کند.
– توسعه پایدار: مدیریت پایدار منابع دریای خزر میتواند به نفع اقتصاد و رفاه مردم کشورهای ساحلی باشد.
امنیت منطقهای: همکاری در زمینه مسائل زیستمحیطی میتواند به اعتمادسازی و صلح و ثبات در منطقه کمک کند.
چالشهای همکاری ایران و سیاسی
– اختلافات سیاسی: اختلافات سیاسی بین ایران و روسیه میتواند مانع همکاریهای محیط زیستی شود.
– کمبود منابع مالی: اجرای برنامههای مشترک محیط زیستی نیاز به منابع مالی قابل توجهی دارد.
– فقدان ظرفیتهای علمی و فنی: برخی از کشورهای ساحلی دریای خزر به ظرفیتهای علمی و فنی لازم برای مقابله با چالشهای زیستمحیط
ایران و روسیه به عنوان دو کشور با سواحل طولانی در دریای خزر، نقشی کلیدی در حل بحران زیستمحیطی این دریاچه دارند. همکاریهای دوجانبه و چندجانبه بین این دو کشور در زمینههای مختلف از جمله کنترل آلودگی، حفاظت از زیستگاهها و مدیریت پایدار ماهیگیری میتواند به حفظ این دریاچه برای نسلهای آینده کمک کند.
بحران محیط زیستی دریای خزر یک چالش جدی است که حل آن نیز به همکاری بینالمللی نیاز دارد. ایران و روسیه به عنوان دو کشور قدرتمند در منطقه میتوانند با همکاری یکدیگر نقشی کلیدی در حل این بحران ایفا کنند.