وقتی ظریف را داریم چرا سراغ دیگری برویم؟/ نمیتوایم مادام العمر با آمریکا دشمن باشیم
سفیر سابق ایران در آلمان گفت: حساسترین مسأله سیاست خارجی ما موضوع هستهای و ارتباط با آمریکاست. ما بالاخره روزی باید مسأله آمریکا را حل کنیم. هیچ کشوری با کشور دیگر به طور مادام العمر دشمنی کور نمیکند.
به گزارش تازهنیوز، انتخاب نوشت: سیاست خارجی ایران در سال جدید با چالشهای خاصی روبرو است، بویژه انتخابات آمریکا که صحنه جدیدی به روی ایران میگشاید و قدرتگیری رادیکالها در مجلس جدید.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با علی ماجدی، دیپلمات کهنه کار و سفیر سابق ایران در آلمان، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
به طور کلی، ایران در حوزه سیاست خارجی در سال جدید، با چه چالشهایی روبرو است؟
سیاست خارجی دو بعد دارد، اول بعدی که ما چگونه عمل میکنیم و چه راهبردی و دیدگاهی را برای سال ۱۴۰۳ پیش میگیریم؛ بعد دوم عکس العملهای طرف مقابل نسبت به راهبردهای ما و سیاستهای کشورهای تأثیرگذار بر جهان است؛ لذا باید این فاکتورهای مهم را برای تحلیل سیاست خارجی در نظر داشته باشیم.
مسأله اینجاست که راهبرد ما نسبت به سیاست خارجی چیست؟ ما مشکلاتمان را میدانیم و نقاطی که جامعه بینالمللی و کشورهای مهم نسبت به آن ملاحضه دارند را هم شناختهایم. اگر بخواهیم این موضوعات را بشمریم، چند مسأله بوده است که جهان از جمله آمریکا و اروپا و چین و روسیه نسبت به آن ملاحظه داشته یا با برخی از آنها با آن کنار آمدهاند. اولین موضوع مسأله هستهای است. موضوع هستهای به برجام گره خورد و سرنوشت آن را میبینیم. سیاست هستهای که ما اعلام میکنیم راهبرد نظامی ندارد و این مسیر را ادامه خواهیم داد. اما طرف مقابل نسبت به این سیاست همیشه با تردید نگاه کرده است. مضاف بر اینکه ۵ کشور شورای امنیت با این راهبرد مشکل داشتهاند و آن اعتماد کامل را ندارند. میزان اعتماد کشورهای مختلف نسبت به رفتار هستهای ایران متفاوت است؛ آمریکاییها سختتر هستند، اروپا مقداری نرمتر است.
- ناامیدی مزمن و مهاجرتهای فرارگونه ناشی از به ثمر نرسیدن برجام است
- خطونشان سردار سپاه برای آمریکاییها: از تیرهای برق آویزان میشوید!
- ناگفتههای حضور روحانی در نیویورک؛ ترامپ ۸ بار پیغام داد که با هم ملاقات کنیم!
برنامه ما برای سال آینده نسبت به این موضوع باید رفتن به سمت نقطه مثبتی باشد که در فرآیند سیاست خارجی ما از ابتدایی که اعلام شد تا به امروز یک نقطه عطف داشته و آن برجام بوده است. البته نقاط کور هم داشتیم که با قطعنامههای شورای امنیت به فصل ۷ رفتیم. تنها نقطهای که ما را نجات داد برجام بود البته بدعهدی آمریکا باعث شد که بهم بخورد و فرصت ما برای بازگشت هم در آغاز دولت رئیسی بود که چندان موفق نبودند.
همانطور که ترامپ برجام را خراب کرد، ما یک فرصت برای بازگشت داشتیم، اما موفق نبودیم. در سال اول دولت بایدن که اعلام کردند که پاره کردن برجام اشتباه بود، فرصتی بود که ما آن را از دست دادیم.
این تصور که مذاکرات دو جریان تندرو در ایران و آمریکا شاید بهتر از گفتگو طیفهای قبلی پیش برود تا چه حد درست است؟
برجام یک موضوع بینالمللی و جهانی است که همهی کشورها نسبت به منافع خودشان به آن نگاه میکنند. اگر آمریکا به برجام برگردد و این اتفاق برایش مؤثر است این کار را میکند، اما اگر ضرری در آن ببیند که پای میز نمیآید. ما در سیاست خارجی همیشه خودمان را میبینیم در حالیکه طرف مقابل را هم باید مدنظر قرار دهیم. البته مسأله برجام در آمریکا آنقدر پررنگ نیست که از کارت آن استفاده کنند. برجام نسبت به دیگر تحولات مربوط به آمریکا، نقش کمرنگتری دارد.
حساسترین مسألهای که در سیاست خارجی میتواند ایران را از بحران عبور دهد چه میدانید؟
حساسترین مسأله سیاست خارجی ما موضوع هستهای و ارتباط با آمریکاست. ما بالاخره روزی باید مسأله آمریکا را حل کنیم. هیچ کشوری با کشور دیگر به طور مادام العمر دشمنی کور نمیکند. ما که بدتر از ویتنام و آمریکا نیستیم. به قول تمام سیاست مداران هیچ کشوری دوست و دشمن دائمی ندارد. دشمن دائمی را خودمان خلق کردیم.
روابط ایران و امریکا در سال جدید به کجا منتهی میشود؟
مقداری باید این تنشها را کاهش داد. در طرف ما درست است که از دیدگاه برخی سیاست مداران آمریکا نقطهای است که نمیتوان به آن دست زد، اما من آمریکا را خط قرمز نمیدانم. در آمریکا هم این دیدگاه وجود دارد. برخی در آنجا معتقدند که ایران نقطه قرمز است. ما باید این هنر را داشته باشیم که مشکل را به یک توازن برسانیم. غیر از مسأله اسراییل که موضوع دیگریست، هیچ کشوری نیست که با آن بخواهیم همیشه دشمنی کنیم. با توجه به مسائل دینی، با اسراییل رابطه نداریم، اما با آمریکا دلیلی ندارد رابطه برقرار نکنیم.
پیوند اقتصاد با سیاست خارجی نیز فصل مهم دیگریست که ایران را درگیر چالش کرده است.
مسأله اف. ای. تی. اف یکی از موضوعات اساسی ماست. من در بانک مرکزی، وزارت نفت، وزارت اقتصاد و… کار کردم و اصلاً برایم قابل فهم نیست که چرا با اف. ای. تی. اف مشکل دارند. اینجا اصلاً آمریکا مطرح نیست بلکه مقررات بینالمللی مطرح است. چند کشور در لیست سیاه وجود دارد که یکی از آنها ایران است. شما به هر کارشناس اقتصادی بگویید، به شما توضیح میدهد که مانعی برای عضویت در آنجا نیست. ما یک سری مقررات جهانی را باید رعایت کنیم و اف. ای. تی. اف هم محدودیتهای ما را رفع میکند. من اصلاً نمیفهمم چرا آن را نمیپذیرند. برخی میگویند ما برای کمک به کشورهای دیگر دچار محدودیت میشویم، اما چطور برای کمک به سری از نقاط دنیا، اکثریت مردم را کنار میگذارید و منافع اقلیت را در نظر میگیرید؟ لبنان و سوریه و عراق چقدر در اقتصاد خارجی ما سهم دارند؟ مهمترین مسیرهای تجارت خارجی را محدود کردید که یک مسیر اقلیت را دنبال کنید. نپذیرفتن اف. ای. تی. اف برای ایران بدنامی به وجود میآورد.
آیا دولت رئیسی در سال ۱۴۰۳ که آخرین سال دولت است، میتواند چالشهای عمده سیاست خارجی را حل کند؟
آقای رئیسی و تیمش اگر کاری بخواهند بکنند با این ترکیب سیاست خارجی نمیتوانند. آدمی به توانایی ظریف وقتی در کشور وجود دارد چرا سراغ دیگران میروند. وقتی ظریف مذاکره میکند، تیمی برای این کار میچیند که بعد از مذاکره سربلند بیرون بیایند. شما که نمیتوانید به پنج قدرت بزرگ دنیا دیکته کنید. مذاکرهکننده باید اینقدر هنر داشته باشد که بتواند بفهمد سیاست خارجی بده بستان است. شما به هر آدمی که اندکی شناخت اولیه نسبت به سیاست خارجی دارد، این تیم فعلی و تیم مذاکرات برجام را نشان دهید، بعد نتیجهگیری کنید. مذاکره آدم خاص خود را میخواهد. تیمی که الان در دولت هست، یکی از ضعیفترین ترکیبهای وزارت خارجه تاریخ است. شاید ضعیفترین دولت بعد از دولت احمدی نژاد است. بدنهای که میخواهد با رئیس کار کند باید یک تیم تکنوکرات باشد. تیم رئیسی توانایی پیشبرد اهداف سیاست خارجی را ندارد. ترامپ اهل معامله است و دیدگاه اقتصادی ناسیونالیستی دارد که خیلی خطرناک است. در آن زمان، بدترین رابطه اروپا با آمریکا برقرار بود. او فقط آمریکا را میبیند و حالا نیامده برای اروپا نقشه کشیده است. در نتیجه مذاکره با این آدم سخت است. وقتی ما برجام را امضا کردیم، ترامپ گفت که آمریکا وقتی میخواهد در ایران کار کند، اجازه کار ندارد.
با این وجود یعنی ترامپ بعد از برجام خواستار سرمایهگذاری اقتصادی در ایران بود؟
بله ترامپ میخواست وارد شود؛ در حوزه خودرو، هواپیما، نفت و گاز همکاری کنند. ترامپ در صورت حصول همکاری با ایران، وارد یک معامله میشد و میخواست منافع اقتصادی ببرد.
او میگفت چطور بعد از برجام آلمانیها در ایران سود ببرند و آمریکا نبرد؟ دیدگاه اقتصادی ترامپ، هم میتواند مفید هم مضر باشد. باید با تیمی سراغ آمریکا رفت که آمریکا را بشناسد.
ما کشور را باید از این وضعیت که مهمترین مسألهاش اقتصاد و سیاست خارجی است نجات دهیم. بالاخره چقدر باید برای هستهای هزینه بدهیم؟ هر دولتی که اجازه داشته باشد این مشکل را حل کند، پیروز میشود. اگر به این جمعبندی برسند که این دولت باید مشکل را حل کند، توصیه من این است که دولت آدم مناسب مذاکره را پیدا کند. اگر این کار را نکند نتیجه نمیدهد و در جزئیات میمانند.