اشتباهی که میتواند ثمره حمله به اسرائیل را روی هوا ببرد
اعتبار منطقه ای ایران با اقدامات نظامی بالا می رود اما بالا نمی ماند. افزایش قدرت اقتصادی و اتحاد اجتماعی – سیاسی پشتوانه اصلی اقدامات نظامی هستند. این دو بال می توانند قدرت و اعتبار منطقه ای یک کشور را در سطح بالا نگه دارند.
به گزارش تازهنیوز، حمله ایران به اراضی اشغالی معادلات منطقه را تغییر داد. مهم ترین تاثیر این اقدام افزایش اعتبار امنیتی و نظامی ایران در منطقه بود. ایران در عملیات اخیر توانست از طریق نقاط قوت نظامی خود یعنی پهپادها و موشک های بالستیک و با اتکاء بر نقطه قوت سیاسی خود یعنی متحدان منطقه ای اش (جبهه مقاومت) حمله ای حساب شده به شهرهای اسرائیل داشته باشد.
این حمله بزرگ کشته نداشت و چون جهت انتقام از حمله 13 فروردین اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق انجام شده بود، هیچ محکومیت بین المللی نیز در پی آن اتفاق نیفتاد. این نشان می دهد که ایران در عملیات اخیر موفق بود و توانست تا حدی اعتبار کاسته شده خود را پس بگیرد.
به نقل از خبر فوری، اما «اعتبار سیاسی و استراتژیک» ایران در منطقه چه اهمیتی دارد و چه خطراتی آن را دنبال می کند؟
- سخنان احمدینژاد در قالب شعار «اسرائیل باید محو شود» نمیگنجد
- هشدار مرگبار خاخامهای اسرائیلی درباره حمله به ایران
ایران؛ قدیمی ترین بازیگر سیاسی منطقه غرب آسیا
ایران همواره یکی از قدرت های شاخص در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا بوده است. این «قدرت» به خصوص خود را در دو شاخص «نفوذ امنیتی – نظامی» و «نفوذ سیاسی» نشان می دهد.
ایران از دیرباز رقابت زیادی با امپراتوری ها و قدرت های منطقه ای بر سر نفوذ استراتژیک بر شهرها و کشورهای منطقه داشته است. رقابت ایران و روم بر سر نفوذ در عراق و ارمنستان و آسیای صغیر، بخش قابل توجهی از تاریخ باستان را تشکیل می دهد. رقابت ایران صفوی با امپراتوری عثمانی بر سر عراق و آناتولی جلوه دیگری از این رقابت استراتژیک و امنیتی است.
بعد از جنگ جهانی اول، فروپاشی امپراتوری عثمانی، اجرای طرح قیمومیت و تقسیم شدن کشورهای عربی جدیدالتاسیس میان فرانسه و انگلستان و به طور کلی، نفوذ فزاینده غرب در منطقه، نحوه حضور ایران در خاورمیانه و رقابت با سایر قوا چهره جدیدی گرفت. ایران عصر پهلوی سعی داشت از طریق اتکاء به غرب، بر اوضاع کشورهای عربی منطقه نظارت داشته باشد. با اوج گیری جنگ سرد، ایران عصر پهلوی دوم به عنوان یک کشور مسلمان غیرعربی و به مثابه «ژاندارم» منطقه میان اعراب و اسرائیل میانجیگری کرد و توانست نفوذ زیادی در کشورهای همسایه داشته باشد.
بعد از انقلاب اسلامی، ایران با ایده «شیعه گرایی» و «اتحاد اسلامی» نوع کنش سیاسی – امنیتی خود در منطقه را تغییر داد. ایران از طریق حمایت از جبهه مقاومت، تقویت گروه های شیعه در منطقه، مقابله با اسرائیل، به عنوان بزرگترین تهدید منطقه و مخالفت با غرب و آمریکا و متحدان منطقه ای اش سعی کرد به بازیگری مهم در خاورمیانه تبدیل شود. تلاش ایران بعد از یک دهه به بار نشست و ایران توانست بازیگری تعیین کننده شود.
شکی نیست که قدرت نظامی ایران نقشی تعیین کننده در نفوذ منطقه ای اش داشته است. حضور ایران در جنگ داخلی سوریه، حمایت از شبه نظامیان عراقی در جنگ با آمریکا و داعش، حمایت نظامی و لوجستیکی از انصارالله یمن در طول جنگ داخلی و جنگ با ائتلاف عربی و … همه و همه عواملی هستند که به قدرت و نفوذ ایران افزوده و «اعتبار» امنیتی اش را بالا برده اند. ایران در طول سه دهه اخیر از طریق اقدامات نظامی – امنیتی اش توانسته اعتبار سیاسی کسب کرده و به مهم ترین بازیگر منطقه تبدیل شود.
بالا و پایین نفوذ منطقه ای ایران/ بحران هایی که اعتبار ایران را کم کردند
اعتبار منطقه ای احتیاج به «پشتوانه» دارد. هیچ کشور و امپراتوری نیست که از قدرت اقتصادی، وحدت اجتماعی، اتحاد سیاسی داخلی و نفوذ لوجستیکی برخوردار نباشد و بتواند بیرون از مرزهایش به بازیگری مهم و معتبر بدل شود. در طول 1 دهه گذشته، ایران در برخی شاخص های فوق الذکر دچار ضعف شد و همین مساله به اعتبار منطقه ای و بین المللی او ضربه زد.
تحریم ها به ضعف اقتصادی شدید ایران و تورم انجامیدند، چند بحران اجتماعی – سیاسی رخ داد و میزان مشارکت در انتخابات ها نیز کاسته شد. همین امر به تضعیف جایگاه ایران در منطقه منجر شد. با تضعیف جایگاه ایران، مخالفان ایران شروع به حمله به متحدان ما کردند و همین مساله، بر تضعیف بیشتر جایگاه و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران افزود.
ماجرای تضعیف جایگاه منطقه ای ایران به سال 96 باز می گردد. با پایان جنگ داخلی در سوریه و عراق، ایران در اوج قدرت و نفوذ منطقه ای قرار داشت. در همین زمان، برجام به امضاء رسید و اختلافات با غرب و متحدانش نیز کمتر شد. اما بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا همه چیز تغییر کرد. ترامپ ابتدا از برجام خارج شد و سپس سنگین ترین تحریم ها را علیه ایران اعمال کرد. کمی قبل تر، میان ایران و عربستان اختلافات جدی پیش آمد و روابط سیاسی تهران و ریاض قطع شد. مدتی بعد، اعتراضات آبان ماه 1398 پیش آمد و وضعیت اجتماعی – سیاسی ایران به هم ریخت. در دی ماه 1398، آمریکا به خود جرات داد که به خودرو حامل سردار سلیمانی در عراق حمله کرده و او را به شهادت برساند. اقدام آمریکا حاصل تضعیف جایگاه استراتژیک ایران در منطقه بود و این امر اخیر، خود معلول شرایط بد سیاسی – اقتصادی ایران بود.
عملیات هایی که قدرت منطقه ای ایران را احیاء کردند
بعد از عملیات تروریستی آمریکا در دی ماه 98، ایران شروع به بازسازی اعتبار بین المللی و منطقه ای خود کرد. ایران با موشک هایش به پایگاه عین الاسد آمریکا حمله کرد تا نشان دهد هنوز قدرت دارد و به دشمنان اجازه نمی دهد به منافعش حمله کنند. بعد از حمله به عین الاسد، اعتبار منطقه ای ایران در حال بازگشت بود اما موشک اشتباهی که به هواپیمای عازم اوکراین برخورد کرد و اعتراضات حاصل از این اتفاق، روند صعودی بازگشت اعتبار منطقه ای را متوقف کرد. مدتی بعد، شرایط اقتصادی و سیاسی ایران به هم ریخت. در سال 1400، انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت نسبتا کم مردم برگزار شد. یک سال بعد، اعتراضات سال 1401 (مهسا امینی) رخ داد.
همزمان افسار تورم پاره شد و نرخ دلار به بالای 50 هزار تومان رسید. بدین ترتیب، جایگاه منطقه ای ایران ضعیف تر شد. اسرائیل شروع به ترور دانشمندان و مسئولان ایرانی کرد، در برخی تاسیسات مهم ایران خرابکاری کرد و در آخر، به کنسولگری و مراکز مهم ایران در سوریه حمله نمود. همزمان، تروریست های داعش به کرمان و شیراز حمله کردند و «جیش العدل» در مرزهای شرقی عملیات تروریستی انجام داد.
ایران بار دیگر تصمیم گرفت قدرت منطقه ای خود را با یک مانور بزرگ احیاء کند. حمله به عراق و پاکستان نخستین گام مهم ایران در این زمینه بود. دومین گام ایران حمله بزرگی بود که به اسرائیل داشت. این حملات شروع به احیاء اعتبار منطقه ای ایران و قدرت نفوذش کردند.
اشتباهی که می تواند ثمره حمله به اسرائیل را روی هوا ببرد
با این حال، برخی اتفاقات داخلی در حال وقوع هستند که می توانند اعتبار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را کم کنند. پیش از این گفته شد که اعتراضات داخلی تا چه حد می توانند به اعتبار بین المللی و منطقه ای یک کشور ضربه بزنند.
در حال حاضر، برخورد سخت نیروی انتظامی با بد حجابی می تواند اوضاع داخلی را به هم بریزد و مستقیما بر شرایط منطقه ای تاثیر گذاشته و آن را به ضرر ایران کند. قیس قریشی، تحلیلگر سیاسی در همین رابطه در ایکس (توییتر) نوشت: «التماستون می کنم پس از این دستاوردهای راهبردی و سرنوشت ساز یک هواپیمای اوکراینی و مهسا امینی دیگه نسازید و ثمر و محصول خون شهدا رو هوا نکنید… والله تو زندگیم به دست کسی جز پدر و پدربزرگم نیوفتادم ولی حاضرم هرجایی برم و هر طور التماس و خواهش کنم.»
به نظر می رسد پاسخ های نظامی ایران به حملات دشمنانش، «شوک های امنیتی» باشند، جهت بازگرداندن اعتبار منطقه ای. این شوک ها غالبا جواب می دهند اما اصولا هر «شوکی» تاثیری کوتاه مدت دارد. اعتبار منطقه ای ایران با اقدامات نظامی بالا می رود اما بالا نمی ماند. افزایش قدرت اقتصادی و اتحاد اجتماعی – سیاسی پشتوانه اصلی اقدامات نظامی هستند.
این دو بال می توانند قدرت و اعتبار منطقه ای یک کشور را در سطح بالا نگه دارند. اگر ایران نتواند اقتصاد خود را توانمند کرده و وحدت اجتماعی – سیاسی در کشور را تقویت کند، بدون شک، در کوتاه مدت، اثرات حمله اخیر به اسرائیل از بین رفته و اعتبار منطقه ای ایران کاهش می یابد.