زن ۱۶ ساله شوهرش را با همدستی مرد غریبه کشت
زن ۱۶ ساله بعد از آشنایی با یک مرد شوهرش را کشت تا بتواند دوباره ازدواج کند.
به گزارش تازهنیوز، زنی نوجوان که با همدستی پسر مورد علاقهاش همسر خود را به قتل رسانده است، راز جنایت را فاش کرد.
به نقل از سایت جنایی، زنی نوجوان که با شوهرش در یکی از محلات جنوب تهران زندگی میکرد در یازدهمین روز آبان سال گذشته در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از مرگ شوهرش خبرداد و گفت: شوهرم خودکشی کرده است.
پس از آن ماموران واحد گشت نزدیکترین کلانتری به محل حادثه رفتند. زن نوجوان در توضیح ماجرا گفت: شوهر کارگر ساختمان بود. وقتی متوجه خودکشی او شدم که از خواب بیدار شدم و دیدم از او خبری نیست. به همین خاطر خانه را گشتم و دست آخر او را در حالی خونآلود روی زمین افتاده بود در حمام پیدا کردم و متوجه شدم خودکشی کرده و مرده است. ما یک سال بود که ازدواج کرده بودیم و بچه نداریم.
در پی این ادعای این زن که فقط ۱۶ سال داشت ماموران پلیس، بازپرس کشیک قتل را در جریان قرار دادند. پس از آن بازپرس جنایی دستور حضور تیمهای جنایی و شروع تحقیقات را صادر کرد.
ماموران در بررسیهای خود متوجه شدند ضربات به پشت متوفی خورده است و احتمال خودزنی بعید به نظر میرسد. با پر رنگ شدن احتمال قتل بررسیها ادامه یافت و مشخص شد ملحفههای خانه نیز تازه شسته شدهاند و هنوز خیس هستند. همچنین در قسمتی از زمین یکی اتاقها لکه خونی پیدا شد که ادامه تحقیقات حکایت از آن داشت که خون مقتول است و به تازگی روی زمین ریخته است.
به اینترتیب با دستور بازپرس جنایی زن ۱۶ ساله بارداشت و به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شد و پرونده نیز برای رسیدگی به دادگاه اطفال رفت.
در پی این تصمیمات قصایی، زن جوان پس از حدود ۵ ماه به دست داشتن در قتل شوهرش با همدستی یک مرد اعتراف کرد. او در جدیدترین اظهارات خود گفت: یکسال قبل به اصرار خانواده زمانی که ۱۵ سال داشتم با شوهرم که ۲۸ ساله بود ازدواج کردم. در این مدت درگیری داشتیم چون او اخلاقش به من نمیخورد و کتکم هم میزد.
متهم نوجوان در مورد آشنایی با همدستش نیز گفت: مدتی قبل در پارک نشسته بودم که مردی آمد و کنارم نشست. شروع به حرف زدن کردیم و به من شماره داد. کم کم دوست شدیم و من برایش درد دل کردم و گفتم شوهرم را دوست ندارم و او کتک میزند.
این زن در مورد انگیزه قتل نیز گفت: آن مرد به من پیشنهاد داد شوهرم را بکشیم و با هم ازدواج کنیم. شب حادثه در خانه را باز گذاشتم. شوهر خواب بود. اول من سه ضربه به شوهرم زدم و ناگهان او از خواب پرید. بعد از آن بود که آن مرد هم چند ضربه به او زد و بعد جسدش را به حمام بردیم تا صحنهسازی کنیم. آخر سر هم من ملحفه و لکههای خون را شستم و متوجه نشدیم که یک لکه خون جا مانده است. بعد هم به پلیس زنگ زدم و گفتم شوهرم خودکشی است.
با این اعترافات زن نوجوان تحقیقات برای شناسایی همدست فراری او آغاز شد.