یک واقعیت تلخ درباره احمدینژاد/ او نماینده مطرودین جامعهی ایران است؟
« در بحبوحهی ناآرامیهای سال ۸۸ هم نوشتم که احمدینژاد بههرطریق و با هر ترفند توانسته بخشی از حاشیهنشینها و مطرودین جامعهی ایرانی را نمایندگی کند که در “متن” سیاست نمایندهای ندارند.»
به گزارش تازهنیوز، برترینها نوشت: محسنحسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی در کانال تلگرامی خود و در تحلیل ورود رئیس دولت بهار به عرصه انتخابات یادداشتی متفاوتی را منتشر کرده است.
محسنحسام مظاهری نوشت:
اینها برخی از تصاویری است که رسانههای منتسب به محمود احمدینژاد منتشر کردهاند؛ با عنوان دعوتهای مردمی از وی برای کاندیداشدن.
- وزیر احمدینژاد نامزد انتخابات شد +عکس
- عکس| محمود احمدینژاد در مراسم ارتحال امام خمینی (ره)
- احمدینژاد، از افسانه خواندن هولوکاست تا نامزدی در انتخابات ایران
در بین سیاستمداران و مقامات، احمدینژاد را میتوان تنها کسی دانست که منطق رفتار بخش تودهای جامعه را دریافته و زبان سخنگفتن با ایشان را بلد است. (بیجهت نیست که همچنان در نظرسنجیهای مختلف، با فاصلهای جدی بالاتر از همهی دیگر نامزدها قرار دارد.) این تفاوت را در جنس همین افراد و گروهها و مقایسهشان با دعوتکنندگان از دیگر نامزدها بهخوبی دید.
حتی اگر حضور این افراد را پروژه و سازماندهیشده بدانیم، باز این تفاوت هست که دیگر رجال سیاسی، اساساً هیچگاه برای سازماندهی جماعتهای هواداری سراغ این تیپ از جامعه نمیروند. و اساساً رد و نشان آنها را بلد نیستند.
نه جهانگیری و دیگر نامزدهای اصلاحطلب که این بخش از جامعه جایی در ادبیاتشان ندارد و هیچ کانال ارتباطی با آنها نداشتهاند و منتقد “پوپولیسم احمدینژادی” هستند؛ نه قالیباف که گروه خونیاش به این بخش جامعه نمیخورد (گرچه در دورهای با پوشیدن کاپشن احمدینژاد تلاش نمایشی برای تصاحب رأی آنها کرد)؛ نه لاریجانی که زبان و گفتار و خاستگاهش جور دیگری است و الیت سیاسی خاص را نمایندگی میکند؛ و نه حتی جلیلی که گرچه برادرش و حلقهی فروبستهی اطرافیانش با نمایش و شو بیش از دیگران شعار حمایت از طبقات فرودست را میدهند، اما اولا تصویرشان از این طبقات، کلیشهای و “فانتزی انقلابی” است و توان فهم تنوع و تغییرات این طبقات را ندارند، ثانیا علیرغم ادعای بسیار زبان آنها را بلد نیستند و گفتار نامفهوم و خشک جلیلی برای آن مردم قابل فهم نیست.
با این اوصاف، هر موضعی نسبت به احمدینژاد داشته باشیم، تا اطلاع ثانوی، انتخابات بدون آنکه نام وی جزو یکی از نامزدها نباشند فضای دیگری دارد. این رفتار متناقض و مصداق یک بام و دو هواست که بسیاری از تحلیلگران از ردصلاحیت او حمایت میکنند و خوشحال میشوند اما درعینحال به ردصلاحیت دیگر نامزدها معترضاند.
موضع منفی من نسبت به شخص احمدینژاد و عملکرد او و دولتش، بر مخاطبان پوشیده نیست. اما بهرغم این موضع، برداشت و فهمم از واقعیت بخشی مهم و موثر از جامعه همین است. این را در بحبوحهی ناآرامیهای سال ۸۸ هم نوشتم که احمدینژاد بههرطریق و با هر ترفند توانسته بخشی از حاشیهنشینها و مطرودین جامعهی ایرانی را نمایندگی کند که در “متن” سیاست نمایندهای ندارند.