مردم از تورم وعده دروغ و سانسور خستهاند؛ بگذاریم به زندگی بازگردند
عباس عبدی نوشت: این همه فشار روانی و تنش سیاسی چه در حوزه جامعه و زنان، چه در حوزه اقتصاد از طریق تورم و وعدههای دروغ، چه در سیاست خارجی از طریق درگیری و تحریم، چه در حوزه فرهنگی از طریق سانسور، مردم را زمینگیر و شکننده خواهد کرد، بهتر است بگذاریم مردم به زندگی بازگردند.
به گزارش تازهنیوز، عباس عبدی در مطلبی با عنوان «انتظارات حداکثری از پزشکیان» در روزنامه اعتماد نوشت: از ابتدایی که از آقای پزشکیان اعلام حمایت کردم جسته و گریخته تحلیل و برداشت خودم را از ماجرا نوشتم، ولی اکنون میخواهم انتظارات خودم را از این انتخابات در صورت پیروزی آقای پزشکیان بنویسم و نشان دهم که چرا این انتخابات میتواند بسیار سرنوشتساز باشد؟ چیزی که هیچگاه در مورد انتخابات ۱۴۰۰ نگفتم.
بسیاری از افراد به درستی میگویند که رییسجمهور اگر هم نتواند کاری کند، میتواند خرابکاری نماید. پس بهتر است کسی را انتخاب کنیم که خرابکاری نکند، یا آنکه حداقل خودش نمک بر زخمها نپاشد. به عبارت دیگر آنان انتظارات انتخاباتی خود را به حداقل میرسانند، ولی من به این انتخابات چنین نگاهی ندارم. انتظاراتم حداکثری است. حداکثری به این معنا که رسالت آن را حل مهمترین مساله ایران میدانم. تورم، رشد اقتصادی، جایگاه و حقوق زنان، ابتنا به رویکرد علمی، سیاست خارجی موثر و… همه و همه در گرو حل این مساله مهم است. تا این مساله حل نشود، هیچ کدام از آنها حل نخواهد شد. اگر در کوتاهمدت هم بهبود یابد، بلافاصله در مسیر تخریب قرار خواهد گرفت. این کدام مساله است؟
روزی که آقای روحانی انتخاب شد، نوشتم و چند بار هم تکرار کردم که آقای روحانی هرم اولویت مسائل خود را وارونه کرده است. وی دنبال حل مساله خارجی و سپس بهبود شرایط اقتصادی و درنهایت به فراموشی سپردن حل مساله سیاست داخلی بود. نتیجه چه شد؟ مساله خارجی در مسیر حل قرار گرفت، برجام نهایی و اجرایی شد. یکی از بهترین دورههای اقتصادی ایران از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ رقم خورد، ولی چون مساله داخلی حل نشده بود، تمامی آن دستاوردها زمین خورد و هم سیاست خارجی خراب شد و هم سیاست اقتصادی، درنتیجه بدترین دوران اقتصادی و سیاسی و حتی سیاست خارجی از ۱۳۹۷ آغاز شد و تاکنون هم ادامه دارد. آقای روحانی درک درستی از اهمیت حل مساله سیاست داخلی نداشت و لذا رفتار و ادبیات او با مخالفان، حامیان و همراهان خودش، حکومت و حتی دولتش زیانبار بود و درنهایت او را به وضع امروز انداخته است که بسیار تأسفآور است، زیرا این شکستی کامل است.
هنگامی که سیاست داخلی حل نشود، وضعیت بنزین ۱۳۹۸ پیش میآید که اجرای تصمیم مورد حمایت و تاکید ساختار سیاسی به یک بحران تمامعیار تبدیل میشود. هماکنون هم در همین انتخابات برای زدن دیگران قیمت بنزین را پیراهن عثمان میکنند، درحالی که نمیدانند اینگونه رفتار کردن خود را در تلهای گرفتار میکنند که خودشان آن را کار گذاشتهاند.
پس مساله اصلی ایران حل مساله سیاست داخلی است. به یک معنا به رسمیت شناختن دیگری است. تا هنگامی که شهروندان ایرانی به خودی و غیرخودی به ما و دیگری تبدیل میشوند، هیچ مشکلی حل نخواهد شد. تاکید میکنم، هر مشکلی صرفا فقط با سیاستگذاری درست حل میشود. سیاستگذاری درست نیز تبعاتی دارد که باید پذیرفت و این ممکن نیست مگر اینکه سیاستها مورد حمایت حکومت و مردمی باشد که شکافی میان آنها نیست و درصدد حذف یکدیگر نیستند.