در دور دوم ۶۰ درصد از آرای قالیباف به سبد پزشکیان ریخت؛ او باید از انتخابات مجلس عبرت میگرفت برای ریاست جمهوری وسوسه نمیشد
نماینده تهران در مجلس یازدهم گفت: در دور دوم ۶۰٪ از آرای قالیباف را به خود اختصاص داد زیرا بسیاری از طرفداران قالیباف به اشتباه جلیلی را مقصر شکست قالیباف می دانستند در حالی که شکست قالیباف از قبل معلوم بود و نتیجه انتخابات قبلی مجلس آن را به وضوح اثبات کرده بود و او باید از آن عبرت میگرفت و برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری وسوسه نمیشد.
به گزارش تازهنیوز، مصطفی میرسلیم از جمله افرادی است که میگوید بیش از نیمی از آرای قالیباف به سبد رأی پزشکیان ریخته شد، آرای لجبازانه.
میرسلیم بر این باور است که قالیباف از جلیلی دلچرکین است چراکه او بر این باور است که اگر جلیلی انصراف میداد، آرای او به نفع قالیباف ریخته میشد.
به نقل از خبرآنلاین بخش هایی از گفت و گوی میرسلیم را در ادامه می خوانید:
- رأی آوری پزشکیان قابل پیشبینی بود، مرکز پژوهشهای مجلس پیش بینی دقیقی کرد بود که با کمتر از ۳ در هزار اختلاف محقق شد. آراء او در دور اول اغلب به اصلاحطلبان برمیگردد.
- در دور دوم ۶۰٪ از آرای قالیباف را به خود اختصاص داد زیرا بسیاری از طرفداران قالیباف به اشتباه جلیلی را مقصر شکست قالیباف می دانستند در حالی که شکست قالیباف از قبل معلوم بود و نتیجه انتخابات قبلی مجلس آن را به وضوح اثبات کرده بود و او باید از آن عبرت میگرفت و برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری وسوسه نمیشد.
- فقط درحدود ۴۰٪ از هواداران او، حرف او را گوش کردند و رأی خود را به جلیلی دادند. این ترکیب عددی نسبی آراء، بعد از آن که مقام معظم رهبری از عدم حضور کافی مردم در پای صندوقها، ابراز ناخشنودی کردند، تغییر نکرد ولی در کل آراء خاموش در حدود ۲۰ درصد حضور مردم را افژایش داد، البته با حفظ نسبتهای دو نامزد که این نتیجه از لحاظ جامعه شناسی انتخابات هم مورد تأیید است. اضافه می کنم که در مناظرات دور اول، بد اخلاقی و بیادبی یکی از نامزدها که محبوبیت لازم را در شهر تهران هم ندارد، به نفع پزشکیان تمام شد.
- به نظر میرسد شصت در صد آراء قالیباف ، بنوعی لجبازانه، به سمت پزشکیان رفت. توجه داشته باشید که نامزدها در مناظرات تا حدود زیادی مراعات معیارهای اخلاقی را کردند ولی نباید توقع داشته باشیم که رفتار و گفتارشان کاملا معصومانه باشد؛ هر کدام به نوعی مرتکب خطا شدند، بعضی بیشتر و بعضی کمتر. در جمهوری اسلامی این توقع وجود دارد که نامزدها برای کسب رأی، اخلاق را فدا نکنند.
- پیام آن روشن است: بی توجهی به اصول. ما میگوییم اصولگرا هستیم ولی در شعار و در عمل اصول را زیر پا می گذاریم زیرا فعالیت حزبی به مفهوم واقعی کلمه در جامعه ما رایج نشده و در بسیاری از موارد انگیزههای شخصی بر تصمیم درست حامیان غلبه میکند. بعید است این رفتار کاملا سازماندهی شده بوده باشد.
- به نظر می رسد قالیباف و طرفدارانش مقصر ریزش آراء خود را جبهه پایداری و آقای جلیلی تلقی میکردند و از آنها دلچرکین بودند و نظر سنجیها نشان میداد که در صورت انصراف قالیباف تعداد کمی از آرای او به نفع جلیلی ریخته میشود ولی در صورت انصراف جلیلی تعداد بیشتری از آرای او به سمت قالیباف برود یعنی به نظر می رسد پایبندی طرفداران جلیلی به اصول بیشتر از هواداران قالیباف باشد و انگیزههای این دو گروه مشابه هم نبوده و نیست.
- اغلب آراء جلیلی متکی به فعالیتهای خود او و از روی شناخت و اعتقاد است؛ بنابراین طرفداران جلیلی کمتر به خاطر جذابیتهای مادی و فرصتطلبی به او نزدیک شدهاند و حتی قابل مدیریت هستند و پزشکیان باید از این ویژگی مثبت داهیانه استفاده کند و چنان افراد متعهد به پیشرفت کشور و کارشناسان منسجم برخاسته از آنها را به نفع عموم مردم و به دور از تنگ نظریهای گروهکی به کار گیرد تا بهتر بتواند موفقیتش را در خدمت به مردم تضمین کند، به ویژه که خود او شخصا فاقد هرگونه تشکیلات سیاسی و حزبی است و بارها تاکید کرده که مشتاق استفاده از کارشناسان است.