بروید سراغ دزدان و آدم‌کشان، دست از سر دختران ما بردارید

«بروید سراغ دزدان و آدم کشان و متجاوزان. دست از سر دختران ما بردارید. چون هم خودشان عاقل‌اند و هم برادران و پدران و دوستان و احیاناً شوهرانی دارند که از آنان خواهند خواست بیشتر رعایت کنند تا کسانی آنان را آزار ندهند اما وقتی دوست دشمن است شکایت به کجا برند؟»

به گزارش تازه‌نیوز، عصر ایران نوشت: مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت در توضیح ویدیوی چندش‌آور نوع برخورد پاسبانانِ زنِ گشت منسوخِ ارشاد با دو دخترِ هم‌میهن به بهانۀ پوشش‌شان در اطلاعیه‌ای تصریح کرده: «این ویدیو مربوط به گذشته بوده که در تاریخ یکم تیرماه ۱۴۰۳ مأموران به دو خانم جوان در خصوص پوشش نامناسب و کشف حجاب تذکر داده که متأسفانه با فحاشی و الفاظ ناروا روبه‌رو شدند.»

گشت ارشاد

چنان می‌گویند گذشته که یک‌آن خیال کردیم یکم‌ (اول) تیر 1363 و چهل سال قبل است! نگو یکم‌ (اول) تیر همین 1403 یعنی 40 روز قبل است! البته خوش‌بختانه اصل قضیه را انکار نکرده‌اند ولی آنچه اینان کشف حجاب می‌نامند واقعیتی موجود و صحنه‌هایی آشنا در کوی و خیابان است و منظورشان این است که برخی از دختران روسری ندارند (‌البته به شالِ شُل هم رضایت داده‌اند) ولی اگر آنچه اینها جُرم می‌پندارند از نظر دیگر شهروندان هم جُرم تلقی می‌شد طبعاً بی‌درنگ با 110 تماس می‌گرفتند کما این‌که اگر کسی را در حال سرقت و کیف‌قاپی ببینیم بلافاصله واکنش نشان می‌دهیم و دنبال او می‌دویم یا با پلیس تماس می‌گیریم و وقتی در مواجهه با دختران و زنانی که مثل مجریان صدا و سیما و خانم‌های اصول‌گرا لباس نمی‌پوشند چنین اتفاقی نمی‌افتد یعنی آنچه پاسبانانِ زن یا مأمورانِ گشتِ غیر‌قانونی و مطرود و مطعونِ ارشاد، جُرم می‌دانند از نظر کثیری از مردم -که مسلمان و مقیدند و به حجاب باور هم دارند- جُرم نیست. اگر بود با پلیس تماس می‌گرفتند یا دنبال زنان و دختران می‌دویدند!

 

 در ادامۀ اطلاعیه و با ادبیات دوره قاجار و با استفاده از کلمات مهجور ( تَعاقُب/ احدی) -و با حذف افعال به سبک نثر عهد قاجاریه-  آمده است:
«در تعاقب هر دو نفر در خیابان وطن‌پور مجددا با پوشش نامناسب مشاهده که در حین انتقال به خودرو با عوامل انتظامی مجادله و کشمکش و بر اثر مقاومت جراحتی جزیی در احدی از ایشان ایجاد می‌شود.»

(‌برگردان به فارسیِ سرراست و امروزین: مأموران به دنبال [در حال تعاقب]  آن دو نفری بودند که لباس نامناسب پوشیده بودند و وقتی داشتند آنها را به خودرو منتقل می‌کردند چون زیر بار نمی‌رفتند یکی [احدی] کمی زخمی شد!)  -[البته در ادبیات عهد قاجار هم به دو دختر نوجوان 15 یا 16 ساله نمی‌گفتند “دو خانم جوان” و می گفتند “دو دوشیزه” و اگر “دو خانم جوان” بودند یعنی “شوهر” داشتند و به این پاسبانان چه دخلی داشته؟]

جدای نکات نثری باید گفت: کی اجازه داده جراحت وارد کنند جزیی یا کلی؟ اگر پدر و برادر و دوست آن دختر در آنجا باشد چه کار کنند؟ تماشا کنند یا وارد شوند و آن وقت اگر به پاسبانان خانم خدای ناخواسته جراحتی وارد شود ولو جزیی زمین و آسمان را به هم نمی‌دوزند؟

به پیر به پیغمبر این ملت قبل از دخالت پاسبانان و این گشت که هیچ جای دنیا نیست و هیچ کس هم آن را به گردن نمی‌گیرد زن و مرد بلد بود چه بپوشد. والله چند هزار سال تاریخ داریم. از مالیات ملت حقوق می‌گیرید که جراحت جزیی وارد کنید؟ قرار بوده دزد و قاتل را بگیرید دنبال زن و دختر مردم راه افتاده‌اید؟

اگر کارتان خوب و قابل افتخار است پس چرا هیچ یک از کاندیداهایتان در مناطره‌ها و میزگردها گردن نگرفتند؟ نکند از سعید جلیلی با جای مُهر بر پیشانی و توهم پیامبری و ابلاغ به نسل گمراهِ بشر و “یک جهان فرصت و یک ایران جهش” هم حزب‌اللهی‌تر شده‌اید که گردن نگرفت و رفت سراغ عمق راهبردی؟!  یا از آقای پورمحمدیِ معمم و دبیر جامعه روحانیت با یک عمر فعالیت در دستگاه‌های امنیتی و سابقۀ وزارت کشور و دادگستری؟ آن وقت شماها ول‌کن نیستید؟! حتی زاکانی هم زیر بار نرفت!

این چه خیر و ثوابی است که هیچ کس آن را گردن نمی‌گیرد جز وزیر کشور فعلی که خوش‌بختانه در روزهای آخر وزارت است و باید برود. (‌آخر کی تمام می‌شود و می‌رود؟). ندیدید از تجمع ورزشگاه آزادی هم استقبال نشد و صندلی‌ها چه رقت‌بار خالی بود و سخنران مشهوری هم نیامد و صدا وسیما صدای آن را برید و کادر را کوچک کرد؟ چرا نرفتند؟ چون چادری‌ها و زنان مذهبی هم از این وضع شاکی‌اند و دین‌شان را از پلیس نگرفته‌اند.

مرکز اطلاع‌رسانی در ادامه اطلاعیه آورده است: «پس از بروز حادثه، ویدیوی گرفته شده توسط پلیس و فیلم دوربین مداربستۀ خیابان برایِ شفاف‌سازی به مقام قضایی تحویل داده شد. پلیس، رفتار این‌چنینی توسط عوامل انتظامی را در چارچوب استانداردهای کُنِشی و عملیاتی خود ندانسته و پرونده در سیستم قضایی و بازرسی فراجا مفتوح و درحال بررسی می‌باشد.»

چرا با کلمات بازی می‌کنید؟ می‌گویند فیلم را هم خودمان گرفتیم. بارک‌الله! اما دوربین دیگر دست همه هست. اگر یک طرف باطوم دارد مردم هم دوربین دارند. حالا می‌گویند خودمان فیلم گرفتیم یا از دوربین مدار‌بسته استفاده کردیم. باز هم ممنون. اما “استاندارد کُنشی و عملیاتی” یعنی چه؟ بگویید چند تا پاسبان‌مان زیاده‌روی کردند و تحویل مقامات قضایی‌شان دادیم تا مجازات شوند. یعنی گفته بودید آرام اما آنها تند رفتار کرده‌اند. اصلا چرا این بساط را جمع نمی‌کنید تا نیاز به توجیه نباشد؟ چرا از ماجرای مهسا عبرت نمی‌گیرید؟ این جفا در حق پلیس هم هست. چون در برخورد مجرم هر اتفاقی محتمل است و اصلا ممکن است طرف کشته شود. ولی مساله این است که مردم دختران و زنان را مجرم نمی دانند. همین صحنه اگر علیه دزد و آدم‌کش بود کی ایراد می‌گرفت تا مرکز اطلاع‌رسانی ناگزیر از واکنش و توضیح باشد؟ آنجا هم البته سعی در رعایت قانون باید باشد ولی وقتی پیش آمد این همه سرافکندگی ندارد تا نیاز باشد بگویند در چارچوب “استانداردهای کنشی و عملیاتی” بوده یا از چارچوب زده بیرون.

امید ما البته به وزیر کشور دولت دکتر پزشکیان است و امیدواریم از سد مجلسی با نمایندگان موافق گشت ارشاد عبور کند تا آن وزیر نیروی انتظامی را به سمت اهداف اصلی سوق دهد و گرنه یک مهسای دیگر مملکت را گرفتار می‌کند یا به خاطر ماجرای آن دختر در مترو هِی ناچار می‌شوند توضیح دهند و در آن فقره خوش‌بختانه مدرکی پیدا نشد که نشان دهد کار حجاب‌بان‌ها بوده و از طرف دیگر چون با داستان حماس و غزه هم‌زمان شد از زیر ذره‌بین رسانه‌های داخل و خارج بیرون رفت.

آقایان پاسبان و خانم‌های پاسبان! به قول رییس جمهوری اسبق پلیس باید به گونه‌ای رفتار کند که وقتی عملیات آن تمام شد مردم بایستند برای آنان کف بزنند. مثلا وقتی قاتل و قمه‌کش و دزدی را دستگیر می‌کنند یا گروگان را از دست گروگان‌گیر نجات می‌دهند همه کف می‌زنند ولی در این کار چندش‌آور (و واقعا حال به‌هم‌زن) کسی برای شما کف نمی‌زند و تشویق کنندگان در خفا هم در علن زیر بار نمی‌روند.

بخشی از نسل جدید پوششی دیگر را انتخاب کرده و پوشش هم تابع عرف است. خود مجریانِ تماماً سیاه‌پوشِ صدا وسیما هم در بیرون این شکلی نیستند. در گرمای 50 درجه همه نمی‌ توانند سرتاپا مثل پاسبانانِ زنِ نیروی انتظامی -مامورانِ گشت ارشاد – سر تا پا سیاه بپوشند. این را بفهمید و دست از این همه فشار بردارید.

این بار رییس جمهوری بر سر کار است که به حول و قوۀ الهی بر شما نهیب خواهد زد. دخترِ مثلِ گلِ او چادُری است و طبعاً با چادر اختیاری و انتخابی مشکل ندارد اما با باطوم و چادر زوری به بهای ” جراحت جزیی ” قطعاً مشکل دارد و اجازه نخواهد داد و نباید هم اجازه دهد و اجازه ندارد اجازه دهد چرا که از این پس تنها نسبت به دختر خود احساس پدری ندارد.

فراموش نکرده‌ایم که آخرین نطق تلویزیونی قبل از نیمۀ تیر را با این شعر به پایان برد:

   مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم

    هوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم

و حالا و بعد از آن پیمان دیگر تنها “زهرا” جانِ خویشتن او نیست و با همۀ “هواداران کویَش” عهدی بسته با جانان.
6 میلیون نفری که در مرحله دوم به رای دهندگان اضافه شدند و عملا سبب شدند همفکران شما از شرم کاهش نرخ مشارکت برهند به خاطر رهایی و اعلام انزجار از این فشارها بود و از مسعود پزشکیان و وزیر او مطالبه خواهند کرد. تازه رقیب هم در توهم سیاسی بود و وعده حجاب‌بانی نداده بود.

وزیر کشوری هم خواهد آمد یا باید بیاید که که اجازه ندهد “جراحت جزیی در احدی از دختران” این سرزمین وارد شود.

بروید سراغ دزدان و آدم کشان و متجاوزان. دست از سر دختران ما بردارید. چون هم خودشان عاقل‌اند و هم برادران و پدران و دوستان و احیاناً شوهرانی دارند که از آنان خواهند خواست بیشتر رعایت کنند تا کسانی آنان را آزار ندهند اما وقتی دوست دشمن است شکایت به کجا برند؟

بخواهید و نخواهید پوشش شماری از زنان و دختران مثل ماموران گشتِ مطرودِ ارشاد نیست که اگر بود فیلم‌بردارانِ صدا وسیما از تصویر‌برداری در سطح شهر عاجز نبودند!

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.