پشتپرده تغییر رفتار سیاسی علیرضا پناهیان و حمله او به کیهان چیست؟
روزنامه اعتماد با بازخوانی اظهارات اخیر علیرضا پناهیان و حمله او به کیهان، پشتپرده تغییر رفتار سیاسی این سخنران مذهبی را بررسی کرده است.
به گزارش تازهنیوز، روزنامه اعتماد با بازخوانی اظهارات اخیر علیرضا پناهیان و حمله او به کیهان، پشتپرده تغییر رفتار سیاسی این سخنران مذهبی را بررسی کرده است. در بخشهایی از این گزارش میخوانید؛
اظهارات پناهیان باعث شده است تا بسیاری به او برچسب منفعتطلبی بزنند و بگویند که برای کسب منفعت در سه ماهه گذشته چندبار موضعگیریهای خود را درباره افراد و کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم و بعد از آن درباره دولت پزشکیان تغییر داده است. نیتخوانی البته نه مستند تحقیقی است و نه قابل تایید و رد صددرصدی اما آنچه واضح است شکاف جدی بین لایههای سخت اصولگرایان و بدنه حاکمیت یکدستی است که از سال ۱۴۰۰ اصولگرایان زیادی با اطمینان و خیال راحت به آن تکیه زده بودند.
تردیدی نیست که در سه سال گذشته موضوع حاکمیت یکدست به شکلی جدی و بعد از دولت محمود احمدینژاد در بوته آزمایش قرار گرفت. تردیدی نیست که آنچه امروز بین کیهان و پناهیان عیان شده قدمتی بیشتر از تابستان ۱۴۰۳ و انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم دارد.
پناهیان البته پیش از این سابقه اظهارات و اقدامات یک بام و دو هوای زیادی دارد کما اینکه علیرغم فریادها بر سر مجلس دهم درباره موضوع شفافیت آرا، از ذبح این موضوع در مجلس اصولگرای یازدهم به راحتی گذشت و سرسوزنی از پاسکاری و تغییر این طرح در مجلس یازدهم که به طرحی ضد شفافیت تبدیل شد، سخنی بر زبان نیاورد. اینبار اما به نظر میرسد جریان اصولگرا براساس تجربه سه سال گذشته در حال استحالهای جدی است؛ جذب نیرو از سمت بدنه سخت که تندروها شناخته میشدند به سمت بخش اعتدالی، از محمدباقر قالیباف که حساب خود را از طیف جلیلی و پایداری جدا کرده تا پناهیان از تاختن کیهان بر کابینه تازه نفس پزشکیان گلایهمند است.
نیت البته بدون تردید میتواند سهمخواهی باشد اما دنیای سیاست از اساس دنیای سهمخواهیها است. فنون مذاکره از جزییترین بخشهای یک جریان سیاسی تا در سطح بینالمللی و کلان براساس منفعت و سهمها متکی بوده و هست. بنابراین اینکه امثال پناهیان و قالیباف بخواهند برای سهمهای آینده تغییر زاویه کمی در مواضع و موضعگیریهای خود داشته باشند موضوع دور از ذهن یا عجیبی نیست.
آنچه امروز به عنوان دوقطبی بین کیهان و پناهیان رخ داده، نشان از تفکیکهای جدی در اردوگاه اصولگرایان است. سیر تطور پناهیان البته نشان میدهد که او قرار نیست از مواضع پیشین خود در حوزههایی همچون حجاب یا دیگر خطوط قرمز برگردد اما فاصله گرفتن از طیف فکری کیهان نیز اتفاق در حال جریانی در دل اردوگاه اصولگرایان است.
بعد از مساله و تئوری سهمخواهی و ادعای منفعتطلبی که در مورد پناهیان و قالیباف مطرح میشود انگیزه دیگری نیز در این میان قابل بررسی است. بخشی از جریان اصولگرایی صدای جامعه در عبور از این دیدگاهها را شنیده و هوشمند رفتار میکند. آنها این مساله را درک کردهاند که مطاع طیف کیهان یا نیروهای فکری و سیاسی همراستا با آن دیگر مشتری قابلتوجهی در جامعه ندارد و در یک انتخابات کمرمق و کمرنگ در موضوع مشارکت باز هم مسعود پزشکیان دست برتر را در مقابل سعید جلیلی دارد.
شنیدن این پیام میتواند باعث این موضع شود که چهرههایی همچون علیرضا پناهیان گردشی جدی در مواضع خود داشته باشند. گردشی که احتمال گردش به عقب آن غیرممکن نیست، اما در شرایط فعلی نشان از استحاله درونی طیفهای مختلف درون دل جریان اصولگرایی دارد.
در کنار این مساله رویکرد و شیوه دولت پزشکیان میتواند این روند را تسهیل یا مسدود کند. وقتی صرفا پیروزی پزشکیان و رای اعتماد به کابینه او ترکهای پنهان در بین اصولگرایان را نمایان و عیان کرده، بدون تردید مسیر حرکت او میتواند تاثیر بسیاری بر این دست از تقسیمبندیهای سیاسی داشته باشد.
تغییر گفتمان در درون جریان اصولگرایی نه موضوع قابل انکاری است و نه اتفاقی تازه. ریشه موضوع به انتخابات سال ۱۳۸۴ و شکافها و دوقطبیهای درونجریانی اصولگرایان بازمیگردد. طی دو دهه گذشته گفتمانهای مختلفی در دل این جریان شکل گرفته و تفکیکهای جدی در این حوزه رخ داده است. تجربه سه سال گذشته و نوع کنش و واکنشها بین طیفهای سنتی اصولگرایان، طیف قالیباف و جریان جلیلی و پایداری به خوبی نشان میدهد که به موازات موضوع سهمخواهی و سهم گرفتن از دولت یا مجلس، نوع گفتمان این طیفها در موضوعات مختلف سیاست داخلی و خارجی و حوزههای فرهنگی و اجتماعی تفاوتهای جدی پیدا کرده است.