داماد پزشکیان هم به همراه او به عراق رفته است؟

خبر و تصویر حضور آقای حسن مجیدی -داماد دکتر پزشکیان- در هیأت همراه رییس جمهوری در سفر به اقلیم کردستان عراق موجب برخی طعنه‌ها و انتقادات شده است. در حالی که رسما خبر و تصویر تأیید یا تکذیب نشده است.

به گزارش تازه‌نیوز، عصر ایران در گزارشی نوشت: خبر و تصویر حضور آقای حسن مجیدی -داماد دکتر پزشکیان- در هیأت همراه رییس جمهوری در سفر به اقلیم کردستان عراق موجب برخی طعنه‌ها و انتقادات شده است. در حالی که رسما خبر و تصویر تأیید یا تکذیب نشده است.

منتقدین سه دسته‌اند: یکی زخم خوردگان انتخابات نیمۀ تیر که ناگهان مناصب و امتیازات خود را از دست داده‌اند و به زمین و زمان بد می‌گویند و بهانه می‌تراشند و یکی به وفاق می‌گوید نفاق و دیگری سه وزیر را قاتل می‌داند و سومی هر روز از سر خشم تیتر می‌زند و دنبال زاویه‌دار می‌گردد. بر اینان حرجی نیست چون می‌پنداشتند ۵ سال دیگر سوار اسب مراد خواهند بود و حالا دنبال هر بهانه برای هجوم‌اند.

گروه دوم مخالفان شرکت در انتخابات و قایلان به این نظرند که «همه‌شون مثل هم‌اند» و رقابت و تفاوت جناح‌ها را باور ندارند اگرچه قبل از انتخابات می‌گفتند مثل روز روشن است که معلوم است قالیباف از صندوق به درمی‌آید و بعد از مرحله دوم می‌گویند کاملا مشخص بود که از اول قرار بود پزشکیان رییس جمهور شود!

این جماعت انقلاب ۵۷ را هم فتنه و کار آمریکا می‌دانند ولی نمی‌گویند اگر آمریکا سلطنت مورد علاقه‌شان را سرنگون کرده پس چگونه توقع دارند همان آمریکا حمله کند تا برگردند؟!

دسته سوم اما دوست‌داران آقای پزشکیان‌اند و از جمله می‌توان به توییت یک روزنامه‌نگارحامی او (‌محسن صالحی‌خواه) اشاره کرد که نوشته است: “خاطرۀ خوبی از حضور اقوام سیاسیون در دنیای سیاست نداریم چون تَهِ کار ناخوشایند است.” طعنه‌ای آشکار به دخالت‌های همسر و برادر داماد رییس جمهور مرحوم در امور مختلف.

برخی هم نگران‌اند برای فشار به رییس جمهور بتوانند سراغ بستگان بروند چرا که اگر در صورت ایجاد مشکل اعتراض کند گفته خواهد شد چرا در مواقع دیگر ساکت است و اگر اعتراض نکند بگویند وقتی برای نزدیک‌ترین کسان نتواند برای دیگران چگونه می‌تواند؟

۴ حالت متصور است:

اول این که شخص به صِرف دامادی و نه هیچ دلیل و شایستگی دیگری همراه هیأت برود. مثل سفر خانوادگی منتها از جیب بیت‌المال. طبیعی است که این حالت، پذیرفتنی نیست و رییسی و پزشکیان هم ندارد. به تعبیر خواجه شیراز: کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنی.

احتمال دوم این است که شخص دو وجه داشته باشد. یکی همراه و یار و مشاور رییس جمهور و در عین حال و دیگری داماد او هم باشد. یعنی صرفاً به خاطر دامادی همراه و عضو هیأت نشده. در این فرض ایرادی ندارد ولی حتما باید توضیح داده شود که به صرف دامادی نیست و دلیل دیگری دارد. مثلا اگر رییس جمهوری اسبق که معیار ملاحظاتی از این دست بود به سفری می‌رفت و نایب رییس مجلس هم که با رأی مردم و نمایندگان انتخاب شده بود همراه او می رفت این دیگر به برادری ربطی نداشت و البته اتفاق هم نیفتاد.

حالت سوم این است که همراهی برای خیر و مصلحت عمومی و کار عام‌المنفعه بوده. مثلا دختران یک رییس جمهور اسبق دیگر از موقعیت و نفوذ پدر یکی برای گسترش درمان بیماری‌های خاص و دیگری توسعه ورزش زنان استفاده می‌کردند چرا که هر درِ بسته ای به روی آنان بازمی‌شد. این نه تنها اشکالی نداشت که مستحسن هم بود. منتها واقعا باید چنین باشد. نه این که کار عام‌المنفعه پوششی برای کارهای دیگر باشد.

احتمال چهارمی هم هست و آن هم این که رییس جمهور داماد یا یکی از بستگان نزدیک خود را از حیث امانت و اعتماد همراه دارد. چرا که با این وضعیت نفوذ و بی اعتمادی به چشم خود هم نمی‌تواند اطمینان کند و اگر از حیث حفاظت اعتماد داشته باشد نگاه داری اسناد ملاحظاتی دارد. تا نقش چشم ناظر را ایفا کند و مراقب اوضاع باشد و در هر زمان از شبانه روز بتواند به خلوت رییس جمهور راه داشته باشد.

مهم‌ترین مثال‌های تاریخی هم اینهاست:

دکتر مصدق داماد خود – متین دفتری – را همراه می‌برد و ایضا مهندس بازرگان از داماد خود (دکتر بنی اسدی) و برادر زاده ( ابوالفضل بازرگان) برای پاره‌ای امور خاص استفاده می‌کرد یا مثال آشناتر مرحوم سید احمد خمینی که کل دفتر امام و ارتباطات درونی و بیرونی را مدیریت می‌کرد.

در این که هر مقامی به فرد امینی نیاز دارد و چه بسا دامادی که می شناسیم کم هزینه تر از خیلی های دیگر باشد تردیدی نیست ولی باید توضیح داد و رفع ابهام کرد.

نکته همان است. هنوز اتفاق بدی نیفتاده ولی خاطره خوبی نداریم خاصه این که همان ابتدا آقای پزشکیان به صراحت گفت “ادامه روند گذشته دیوانگی است”. پس تا می‌توانند باید از هر گونه تشبیه به روند گذشته و نه اشخاص گذشته بپرهیزند. یکی از مشخصه‌های دولت سابق دامادسالاری بود و اولا باید گفته شود خبر درست است یا نه و اگر آری به چه اعتباری؟ ثانیا اگر ربط موضوعی نداشته باشد به عنوان امین و در واقع امین‌تر شاید پذیرفتنی باشد اما همین را هم ذکر کنند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.