وضعیت تلویزیون صدای رسانه نزدیک به سپاه را درآورد/ صداوسیما دور از واقعیت جامعه ایران!

«سریال‌های صداوسیما از واقعیت جامعه دورند و مخاطبین به این دلیل نگاه نمی‌کنند چون با کار بدون برنامه و سرمنزل مواجهند که بیشتر اصطلاحاً حوصله‌بر و وقت‌تلف‌کن است.»

 تسنیم نوشت: در چند سال اخیر و نظرسنجی‌های مختلف نشان می‌دهد تعداد مخاطب تلویزیون پایین آمده است. برخی از مدیران صداوسیما خصوصاً مرکز تحقیقات، این نکته را ناشی از پایین آمدنِ مخاطب برودکست‌ها (تلویزیون‌ها) در دنیا می‌دانند و برودبندها (رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ـ فضای‌مجازی) توانستند گوی سبقت را بربایند، اما به‌نظر می‌رسد این همه داستان نیست.

اگر این حقیقت را بپذیریم پس چرا «من و تو» بعد از یک تعطیلی موقت دوباره قصد بازگشت دارد؟!! البته همان روزها خودشان هم برای فرار از واقعیت تعطیلی‌شان، پایین آمدن مخاطب برودکست‌ها را دلیل این رفتن عنوان می‌کردند، اما حالا که برگشتند این خودش نکته‌ای است!

یعنی این ماجرای کاهش مخاطب برودکست‌ها و افزایش کانون توجه برودبندها، همه واقعیت کاهش مخاطب برخی از رسانه‌های برودکستی نیست، دلیلی که بیشتر مدیران تلویزیون می‌آورند تا به انتقادها درباره کاهش مخاطب پاسخ بدهند.

هر بار این نکته مطرح شده است و باید دوباره آن را تکرار کرد؛ مردم از محتوای با کیفیت خوب سرگرم‌کننده استقبال می‌کنند، حالا اگر این محتوا پاک باشد و سالم و خانوادگی، این استقبال بیشتر هم می‌شود، به‌خلاف برخی که می‌گویند پیش از این برخی شبکه‌های ماهواره‌ای خصوصاً «من‌وتو» مخاطب دارند چون نسل جدید و خانواده‌های ایرانی از این برنامه‌ها و سریال‌ها استقبال می‌کنند که عمدتاً مبتذل، مستهجن و هیچ سنخیتی با سبک زندگی ایرانی‌ها ندارد.

اما باز این نکته هم همه واقعیت نیست؛ مردم محتوای سالم و پاک و خانوادگی را به هر محتوایی ترجیح می‌دهند. همگان دیدند وقتی پلتفرم‌ها (نمایش خانگی) آمدند چقدر بیننده ماهواره پایین آمد، در نظرسنجی اخیر هم این نکته را  می‌توان کاملاً به‌وضوح مشاهده کرد.

با توجه به اینکه مردم بیشتر فیلم و سریال‌شان را در حدود ۳۹ و ۴دهم درصد از طریق سایت‌های اینترنتی دانلود و تماشا می‌کنند، از پلتفرم‌های داخلی ۱۸ و ۷دهم درصد فیلم و سریال‌شان را دنبال می‌کنند، از پلتفرم‌های خارجی ۱۱ و ۶دهم درصد و تلویزیون ایران ۱۱ و نیم درصد؛ با توجه به کاهش مخاطب صداوسیما، ماهواره یک پله پایین‌تر قرار دارد و به‌میزان ۱۰ و یکدهم درصد از شبکه‌های ماهواره‌ای فیلم و سریال‌شان را دنبال می‌کنند (این نظرسنجی براساس یافته‌های جدید مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ـ ایسپا است).

شبکه من‌وتو با پخش برنامه پایانی خود در بهمن ۱۴۰۲ پس از چهارده سال به‌دلیل مشکلات مالی و نبود اسپانسر تعطیل شد. عوامل تلویزیون من‌وتو در بیانیه‌ای از بازگشت این شبکه به ماهواره خبر دادند، اما عنوان کردند که برای دسترسی مردم داخل ایران به برنامه‌های این شبکه، خارج‌نشینان ملزم به خرید اشتراک هستند.

ناگفته نماند که خرید اشتراک یا چیزی شبیه به این احتمالاً شوآف جدید مدیران من‌وتوست و ما به‌زودی و بدون هیچ مانعی شاهد بازگشت دوباره این شبکه خواهیم بود.

بنابراین برودکست‌ها کماکان بیننده دارند اگر به جنبه‌های سرگرم‌کنندگی، محتوای درست و جذاب و خیلی از موارد دیگر توجه شود. حالا چرا در فقدان برنامه خوب و سرگرم‌کننده در تلویزیون ایران، مردم به‌سمت «من‌وتو» می‌رفتند؟ در گام اول، برنامه‌هایی موسیقیایی و رئالیتی‌شو؛ از «بفرمایید شام» تا «آکادمی موسیقی» که تمرکز ویژه بر سرگرمی مردم گذاشته بود.

بنابراین مشکل در تلویزیون ایران، حتماً سرگرمی است، البته همه تقصیرها و ضعف‌ها متوجه شبکه نسیم نیست که در فقدان برخی از برنامه‌های قدیمی و اصطلاحاً نمانام‌های ویژه (برندها) در همه شبکه‌های تلویزیون و کوچ بسیاری از چهره‌های صداوسیما به شبکه نمایش خانگی، توانست در پوست‌اندازی جدید، برنامه‌های تازه با چهره‌های جدیدی را معرفی کند.

برخی از آنها موفق بوده است، اما مشکل از جایی شروع می‌شود که سریال‌های جدید آن حال‌وهوای گذشته را ندارد، حالا مشکل اینجا کجاست؟ بازیگر، فیلمنامه، مدیر یا رقبا؟ برخی اعتقاد دارند دوران سریال‌های خیابان‌خلوت‌کن به‌سر آمده است و دیگر خبری از لحظه‌شماری برای آغاز سریال‌هایی چون «متهم گریخت»‌ نیست.

سریال‌های تازه خصوصاً در مناسبت‌ها، نمی‌توانند به گرد پای سریال‌های رمضانی یا نوروزی گذشته برسند، البته سریال‌های خوبی هم در این دوران ساخته شده‌اند که در جایگاه خودش بیننده هم داشته است، همچون «طوبی» که روزهای پایانی خودش را روی آنتن می‌گذراند یا «نون‌خ» که فصل جدید آن به نوروزی که گذشت رسید و «پایتختی» که در راه است، این‌ها همه بیننده داشته و خواهند داشت.

حتماً عدم‌اقبال برخی از سریال‌ها به قدرت و عیار سازندگان هم برمی‌گردد؛ روزگاری حسن فتحی برای ماه رمضان سریال می‌ساخت و به‌طور مثال «میوه ممنوعه» هنوز هم پربیننده است، یا سریال در ایام محرم ساخته می‌شد با نام «شب دهم» یا سریال عید نوروزی یا کارهای مهران مدیری بوده یا بقیه کارگردانان کاربلد که این روزها نام‌شان بیشتر در شبکه نمایش خانگی به گوش می‌رسد.

برخی این ضعف را در شخصیت‌پردازی نادرست و فقدان زوج بازیگر قدرتمند در این سریال‌ها می‌دانند، یا فیلمنامه‌های ضعیف که کمتر به ذائقه مخاطب توجه کرده است.

شاید بیشتر از سریال‌سازها و برنامه‌سازها، این مدیران‌اند که تقصیر بیشتری بر گردن‌شان است، چرا که در دهه‌ ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ و کارنامه موفقیت‌آمیز سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیون را بررسی کنیم این دوره‌ها مردم بیشتر از تلویزیون سریال و برنامه می‌دیدند.

حتی در چند سال گذشته هم این اقبال بیشتر بود؛ شاید مدیران آن موقع بیشتر به رفتار گزینشی عمل می‌کردند، برای مناسبت‌ها برنامه داشتند و هر سریال و برنامه‌ای را روی آنتن نمی‌بردند. در چند سال اخیر بعضاً دیده شده است سریالی غیرمناسبتی سر از فضای مناسبتی درمی‌آورد، توجیه هم این است که سریال حتماً نباید سفره سحر و افطار داشته باشد!

اما به‌طورکلی هرچه به اواخر دهه هشتاد نزدیک شدیم و رسیدیم به دهه نود، سریال‌ها جذابیت‌شان کمتر و کمتر شد و کار به جایی رسیده است که تقریباً اقبال سریال‌ها به بیش از ۱۰ درصد نمی‌رسد. همه‌چیز بر گردن کاهش جهانی مخاطب تلویزیون افتاده اما نباید ضعف ساختاری و محتوایی سریال‌ها را هم نادیده گرفت.

اما واقعاً مشکل کجاست؟ آیا فقط تقصیر گردن اقبال زیاد فضای مجازی و دسترسی بیشتر مخاطبان به مدیاهای بیشتر است یا تلویزیون، سریال‌ها و برنامه‌هایش درگیر مشکلات دیگری‌ در جذب مخاطب‌اند؟ سریال‌ها ظرفیت ماندگار شدن ندارند در حالی که هنوز تلویزیون اصطلاحاً نان سریال‌های تکراری رمضانی و نوروزی‌اش را می‌خورد.

بارها با کارگردانان و بازیگران گذشته صحبت کرده‌ایم و آن‌ها هم نسبت به این روند سریال‌سازی گلایه دارند، جالب است یکی از مهم‌ترین انتقادات‌شان به سازندگانی برمی‌گردد که در زمان پرداخت و مطالعه فیلمنامه، کار دیگری را با بازیگر جلو می‌برند اما هنگام تدوین و نمایش، کار دیگری می‌شود.

اگر به نظرات مردم اهمیتی داده نشود با این روند و اتکا به چند تهیه‌کننده، فیلمنامه‌نویس و حتی گروه عوامل، سریال‌های تلویزیون همین‌طور از جامعه و مخاطب دورتر می‌شوند.

مردم به این چند سؤال، “نظرتان درباره سریال‌های تلویزیون چیست؟”، “چرا فضای مجازی و شبکه‌های دیگر را به تلویزیون ترجیح می‌دهید؟، “آخرین سریالی که دیدید چه بوده است و چرا کارهای گذشته را به امروز ترجیح می‌دهید؟” و “از مدیران تلویزیون و سریال‌سازان چه انتظاراتی دارید؟”، پاسخ‌های قابل تأملی داشتند:

ـ یکی از مخاطبین گفت: سریال‌های امروز از واقعیت جامعه دورند و مخاطبین به این دلیل نگاه نمی‌کنند چون با کار بدون برنامه و سرمنزل مواجهند که بیشتر اصطلاحاً حوصله‌بر و وقت‌تلف‌کن است، از طرفی دیگر کارها جوان‌پسند نیست؛ البته بعضاً سریال‌هایی هم پخش می‌شوند که ما را امیدوار می‌کنند مثل «طوبی» که کار کارگردانی است که هنوز با «پس از باران» او خاطره داریم. باید از کارگردانان و بازیگران گذشته استفاده کنیم و آنها در میدان باشند.

ـ متأسفانه آن‌قدر فیلمنامه‌نویس‌ها از جامعه دور شده‌اند و سوژه‌های تکراری را به مخاطب القاء می‌کند، آن‌قدر به خودشان زحمت نمی‌دهند که پیچیدگی فیلم‌هایشان را زیادتر کنند، یا به پایان فیلم‌ها توجه کنند تا بیننده بیشتر جذب شود. امروز آن‌قدر سازندگان و عوامل و دست‌اندرکاران سریال‌های تلویزیونی بیننده را درنظر نمی‌گیرند که سریالی ساخته شود تا مخاطب منتظر قسمت بعدی‌اش بماند.

ـ یکی از مخاطبین دیگر به سریال‌های نوستالژی اشاره کرد. او هنوز هم از سریال «پدرسالار» نام می‌برد و  می‌گفت؛ این سریالی بود که مخاطب منتظر قسمت بعدی‌اش می‌ماند، چرا دیگر این‌چنین سریال‌هایی ساخته نمی‌شود؟ مثلاً همین مخاطب می‌گفت؛ زمانی که سریالی مثل “مزد ترس” ساخته می‌شد با توجه به مسائل اکشن و پلیسی نمی‌گذاشت کار دچار شعار و اغراق شود.

ـ با اغلب مخاطبانی که صحبت کردیم به کارهای مهران مدیری، “خندوانه” رامبد جوان و سریال‌هایی مثل “نون.خ.” و “پایتخت” اشاره کردند که خیلی به دل نشسته است چون درباره فرهنگ و قومیت‌ها و اتفاقات، خیلی اصولی و حرفه‌ای برخورد کرده است. به‌قول یکی از این مخاطبین؛ از دل برآمده و بر دل نشسته است.

ـ یکی از مخاطبین درباره اینکه باید سازندگان چه‌کار کنند که دوباره سریال‌هایشان مخاطب را راضی کند، گفت: فلاش‌بکی به گذشته بزنند که چرا در گذشته موفق می‌شدند و الآن نمی‌شوند؟ چرا آن موقع با دغدغه کار می‌کردند و الآن فقط در کارها آب بسته می‌شود؟ (شاید مطالعه این گزارش تحت عنوان «لطفـاً تلویزیون را به عقب برگردانید!» خالی از لطف نباشد).

ـ مخاطبی به ما گفت؛ دیگر بعد از کارهای مهران مدیری و رضا عطاران در عرصه طنز فقط “پایتخت” را دیده و یا “ستایش” و “کیمیا” را دنبال کرده‌ایم، از تلویزیون ناراحتیم که چرا فیلمنامه‌های قصه‌گو و طنزِ درست را به کارهای متکی به فضای مجازی و آپارتمانی بی‌مصرف با موضوعات تکراری ترجیح داده است. انتقادی که داریم متأسفانه سریال خوب در این چند سال کم ساخته شده است.

ـ گروهی سریال‌های تاریخی تلویزیون را می‌پسندند و مثلاً می‌گفتند هنوز “مختارنامه” می‌بینند که برایشان تازگی دارد، از مدیران تلویزیون می‌خواستند به‌جای این‌همه سریال‌های جورواجور به فکر تقویت کارهای الف فاخر و تاریخی ماندگار باشند.

اما در دلِ همه این نظرات مردمی، بسیاری از آنها نشان می‌دهد «من‌وتو» و یا هر شبکه ماهواره‌ای، بیننده نخواهد داشت اگر تلویزیون به محتوای جذاب و ذائقه مخاطبان توجه کند. آنها با دروغ‌پردازی و فریب افکار عمومی اعلام کردند؛ “از امروز تعطیل می‌شویم به‌خاطر بودجه.” و حالا دوباره با یک شوآف دیگری برگشته‌اند اما این بار از مردم ایرانی برای دیدن محتوای «مبتذل و مستهجن‌»شان طلب اشتراک می‌کنند.

این بهترین فرصتی است که تلویزیون با بازگرداندن چهره‌های موردنظر مردم، ساخت برنامه و سریال جذاب و امیدوارکننده از جمله ساخت دوباره «زیرخاکی» و «نون‌خ» نشان داد چقدر بیننده منتظر تماشای این سریال‌ها بود و حالا که فصل جدید «پایتخت» در راه است، این امیدواری وجود دارد بازگشت‌ برندها با برخی از چهره‌های خاص همچون مهران مدیری، رامبد جوان و احسان علیخانی هم اتفاق بیفتد.

بسیاری از مخاطبان میان صحبت‌هایشان بارها به «نوستالژی» اشاره کردند و کمتر بیننده‌ای را دیدم که خیلی پشت‌سرهم و جدّی سریال‌های امروز تلویزیون را دنبال کند، البته خودشان شبکه‌های تلویزیونی و میهنی را به شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی ترجیح می‌دادند، انتظار داشتند مدیران و دست‌اندرکاران به‌جای گوش دادن به حرف‌های واهی و رفتارهای سفارشی، از مردم نیازسنجی کنند.
مخاطبی گفت: از مردم جویا شوند چه‌کارهایی را دوست دارند. واقعاً ماه رمضان و عید نوروز سریال‌هایی پخش می‌شد که همه بی‌خیال شبکه‌های دیگر می‌شدند، و چرا الآن دیگر از این خبرها نیست؟

همچنان که رقبا (پلتفرم‌های داخلی و خارجی) در کم‌مخاطب‌شدن تلویزیون تأثیرگذار است این رقابت را امثال شبکه «من‌وتو» هم باید جدّی بگیرند، فکر نکنند با هر محتوای اصطلاحاً مبتذل و مستهجنی می‌توانند مخاطب جذب کنند. مخاطبان امروز به‌دنبال محتوای جذاب‌اند؛ اگر این محتوا را بتوانند در سالن‌های سینما به‌دست بیاورند حتماً آن فیلم در گیشه پرفروش خواهد شد همان‌طور که برای چند فیلم سینمایی این اتفاق افتاد و یا پلتفرم‌های نمایش خانگی که بعضاً با سریال‌های خوب و جذاب، تعداد و میزان استقبال مخاطبانش تغییر می‌کند و چه در تلویزیون که ایام نوروز با «زیرخاکی» و در ماه رمضان با «نون‌خ» و حتی این ایام با «طوبی» این اتفاق افتاد و می‌توان سطح رضایتمندی مردم از سریال‌های تلویزیون را در پیام‌هایشان دید اما در بسیاری از اوقات این اتفاق نیفتاده است.

تبلیغات بازگشت «من‌وتو» نشان می‌دهد بر همان باور واهی نهفته است که در گذشته با هر نوع برنامه و محتوای مبتذلی مخاطب را جذب خودش می‌کرد امروز با پلتفرم‌های داخلی روبه‌روست که مخاطبان ایرانی حتی آنها را در انتخاب فیلم و سریال به تلویزیون ایرانی ترجیح می‌دهند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.