خطای بزرگ مسئولان جمهوری اسلامی؛ این راه کج اگر ادامه پیدا کند، سرنوشت بدی در انتظار ما خواهد بود
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: مشکلاتی که امروز داریم از زمانی به سراغ ما آمدند که نگاهمان را از مردم برگرداندیم و با این اشتباه یا خطای بزرگ، به جای اینکه مردم را تکیهگاه حکمرانی بدانیم، حکمرانی را تکیهگاه مردم دانستیم.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در عرصه سیاست مرتبط با حکمرانیهای کشورهای جهان سوم معمولاً دو نگاه مطرح است؛ نگاه به غرب و نگاه به شرق. حکمرانان مستقل در این کشورها در عین حال که با هر دو بلوک شرق و غرب رابطه دارند، به هیچیک از آنها وابسته نیستند. تفسیر صحیح سیاست «نه شرقی، نه غربی» که از اصول مورد نظر امام خمینی برای نظام جمهوری اسلامی بود، همین عدم وابستگی به شرق و غرب است در عین برخورداری از ارتباط همراه با حفاظت از منافع ملی کشور.
با توجه به تکرار کلمه «نه» در دستورالعمل سیاست «نه شرقی، نه غربی» و تأکید بر نفی این دو نگاه، طبعاً این سؤال مطرح میشود که جنبه اثباتی این سیاست چیست؟ به عبارت روشنتر، حالا که قرار است به غرب و شرق تکیه نکنیم، تکیهگاه نظام جمهوری اسلامی چه باید باشد؟
- درباره اسرائیل شعارها عوض شود اما اهداف نه!/ مانع بزرگ بین ایران و آمریکا برداشته شد؟
- پیشبینی هولناک کیهان: بعد از سوریه نوبت عراق است!
نباید تصور شود خود نظام و حکمرانی باید تکیهگاه باشد و مردم به آن تکیه کنند. این، ریشه تمام انحرافها در حکمرانی است. به همان دلیل که مشروعیت حاکمان به اراده و آراء مردم وابسته است، بدیهی است که مردم باید تکیهگاه حکمرانی باشند. درست است که حکمرانان در جایگاه تصمیمگیری قرار دارند ولی حق ندارند هیچ تصمیمی را بدون نظر مردم و رعایت مصالح و منافع آنها بگیرند. اینکه بعضی از حکمرانان چون خود را وکیل مردم میدانند برای خود این حق را هم قائل میشوند که به جای آنها و بدون رضایت آنها تصمیم بگیرند و آن تصمیم را به اجرا بگذارند، با حقوق مردم سازگاری ندارد. مشروعیت تصمیمهای حکمرانان به موافقت موکلان آنها که مردم هستند وابسته است زیرا وکالت آنها فلسفهای غیر از جلب منافع موکلین ندارد و رضایت مردم اولین شرط استمرار مشروعیت حکمرانان در جایگاه حکمرانی است.
بنابراین، فقط آن دسته از حکمرانیها از مشروعیت برخوردارند که در تمام مراحل تصمیمگیری و اجرائی تابع نظر مردم باشند. اینست تفسیر دقیق تکیهگاه بودن مردم برای حکمرانان.
اکنون به راحتی میتوان به سؤال مهم ناشی از نفی شرق و غرب در سیاست «نه شرقی، نه غربی» پاسخ داد.
پاسخ صریح اینست که منحصر کردن نگاه به شرق و غرب غلط است. نگاه سوم که نگاه اصیل است، نگاه به مردم است. حکمرانان باید از اولین لحظه رسیدن به جایگاه حکمرانی، خود را نیازمند به مردم بدانند، قبول کنند که خادم مردم هستند و در عمل نشان بدهند که غیر از فرمان ناشی از اراده مردم فرمان دیگری را به رسمیت نمیشناسند.
اینکه در روزهای انقلاب، مردم در ادامه شعار «نه شرقی، نه غربی» پیوست پرمعنائی را به زبان میآوردند و میگفتند «جمهوری اسلامی» در واقع پاسخ روشنی به همین سؤال مهم بود که اگر نگاه به شرق و غرب را نفی کنیم با چه نگاهی کشور را اداره کنیم؟ مردم میگفتند جمهور مردم باید تکیهگاه مدیران و حکمرانان باشد. با تکیه بر مردم بود که انقلاب اسلامی پیروز شد، با تکیه بر مردم بود که نظام جمهوری اسلامی تأسیس شد، با تکیه بر مردم بود که تمام توطئههای شرق و غرب خنثی شد و با تکیه بر مردم بود که دفاع مقدس با موفقیت همراه شد.
مشکلاتی که امروز داریم از زمانی به سراغ ما آمدند که نگاهمان را از مردم برگرداندیم و با این اشتباه یا خطای بزرگ، به جای اینکه مردم را تکیهگاه حکمرانی بدانیم، حکمرانی را تکیهگاه مردم دانستیم! با ارتکاب این خطای راهبردی، مشارکت حداکثری در انتخابات را از دست دادیم، اعتماد عمومی به حکمرانان بشدت کاهش یافت، سیاستهای بینالمللی اشتباه موجب بحران اقتصادی شد، بحران اقتصادی به انواع فسادها دامن زد، جنگ قدرت بالا گرفت و عدهای خوداسلام و انقلابپندار کشور را به لبه پرتگاه بردند…
این راه کج اگر ادامه پیدا کند، سرنوشت بدی در انتظار ما خواهد بود. حکمرانان ما باید تا دیرتر نشده راه بازگشت به مردم را در پیش بگیرند و نگاه به مردم را محور سیاستهای خود قرار دهند.