خیابانی به نام «یحیی سنوار» در ایران؛ در این مملکت اول تصمیم میگیرند، بعد بررسی میکنند!
تغییر نام خیابانی بیستون در تهران به «یحیی سنوار» با انتقادهای فراوان رو به رو شد.
عصر ایران نوشت: هر چند واکنش منفی و گسترده به مصوبۀ شورای شهر تهران در تغییر نام بخشی از خیابان بیستون (شمال میدان دکتر فاطمی در تهران و به موازات چهلستون) به «شهید یحیی سنوار» سبب شده عقب نشینی کنند و قول تجدید نظر دهند اما به این بهانه باید نکات و واقعیتهایی را یادآور شد.
شورای شهر تهران با گرایش اصولگرایی از جنس علیرضا زاکانی شهردار منتخبشان که هنرنمایی و اخلاق و ادبیات او را در انتخابات ریاست جمهوری در تیرماه دیدیم تصویب کرده نام بخشی از خیابان بیستون تهران به یحیی سنوار (رهبر فقید جنبش حماس و طراح حملۀ هفتم اکتبر) تغییر کند اما واکنشها چنان منفی بوده که یک عضو شورا (محمد آخوندی) گفته قرار شد دوباره بررسی شود (که احتمالا به معنی لغو است). آخر در این مملکت رسم است اول تصمیم میگیرند و بعد بررسی میکنند! اول انجام میدهیم بعد فکر میکنیم!
عضو دیگر شورا -خانم نرجس سلیمانی یادگار سردار سلیمانی – که قاعدتا بیش از مدعیان مرحوم سنوار به او علاقهمند است هم نوشته: “نسبت به تبعات این تغییر به اعضای کمیسیون هشدار داده بودم و به نظر من این مسایل خود یک مراجعه به دماسنج حرارت اجتماعی است.”
اعتراض به مصوبۀ شورای شهر چنان است که احتمال اجرا نشدن آن بالاست چرا که بیستون سند هویت ملی ایرانیان و یادگار داریوش کبیر است که در کتیبۀ ۲۵۰۰ سالۀ آن نام ایالات آن زمان ثبت است و حتی از آن به عنوان شناسنامۀ ایران و مقدم بر شاهنامۀ فردوسی یاد میشود و تغییر نام خیابان اقدامی ضدفرهنگی و ضد ایرانی و ضد ملی است و این که به جای آن نام فرمانده شهید فلسطینی را بگذارند آن را موجه نمیسازد ضمن این که هواداران مرحوم سنوار را قانع نکرده و میگویند به یاد فرمانده شهیدی که موافق و مخالف اذعان دارند تأثیر بسیار شگرفی در مناسبات منطقه برجای گذاشته نصف یک خیابان فرعی آخر؟!
دو خیابان فرعی در شمال میدان دکتر فاطمی قرار دارد که یکی به نام “چهلستون” است و دیگری “بیستون” و البته این دومی را برخی “بیستون” تصور کرده و گاه بر “چهلستون” خرده میگیرند که چرا یک ستون خود را به بیستون نمیبخشد! اما بیستون به معنی فاقد ستون نیست بلکه بیستون است.
همان که فرهاد کوهکن به عشق شیرین بر صخره های آن تیشه میزد و این گونه خود را التیام میبخشید و یک شب که صدای تیشههای او نیامد شاعر سرود:
“دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد/ گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد!”
(بازی با کلمه شیرین که هم صفت خواب می توانست باشد و هم اشاره به نام معشوق از شیرینیهای این شعر است. ) و اما ۱۰ نکته و واقعیت:
۱. اعضای شورای شهر وکالت دارند بر نحوۀ هزینهکردِ عوارض دریافتی مردم در شهرداری نظارت کنند و نسبت آن با شهرداری مثل پارلمان به دولت است. حتی اگر نمایندۀاکثریت شهروندان و برآمدۀ انتخابات رقابتی باشند وکالت ندارند هویت و فرهنگ شهر را تغییر دهند. نویسندۀ این سطور خود ۵۰ سال از این نام خاطره دارد و نام خیابان آن مترادف با خانۀ پدری و مادر است. کی به اینها اجازه داده با یک نشست و برخاست با تاریخ و خاطرۀ ما بازی کنند؟
قبلا در همین منطقۀ یوسفآباد شهردار منطقه به خود اجازه داده بود نام میدان “فرحبخش” را به “سلماس” تغییر دهد! در واقع چون اهل سلماس بود و یک خیابان فرعی را هم به نام یک شهید سلماسی گذاشت با این توجیه که مردم به فرحبخش می گویند فرح در حالی که اتفاقا میگفتند فرح بخش و خوشبختانه کتاب فروشی فرحبخش در میدان بعد از آنکه نصف ملک را به خاطر اُفت فروش کتاب فروخت و در فعالیت دوباره باز به نام فرحبخش فعالیت می کند اما در نقشههای شهری و “نشان” و “بلد” عملا سلماس جایگزین شده است.
۲. انتخاب دو خیابان با نام تاریخی و نزدیک ( چهلستون و بیستون) با ذوق و سلیقه انتخاب شد. نمیشود یکی را از کمر قطع کنی و به اسم دیگری بگذاری. در خیابان مطهری ( تختطاووس) هم دو خیابان موازی “کوهنور” و “دریاینور “بود ولی یکی به اسم برادر شهید آقای سرافراز شد و دیگری باقی ماند و در فضای دهۀ ۶۰ جرأت اعتراض نبود چون متهم به مخالفت با شهدا میشدی و خوشبختانه اکنون کسی این انگ را نمی تواند وارد کند.
۳. اگر قرار بر گرامیداشت نام فرمانده شهید حماس باشد چرا در حد یک نصفه خیابان فرعی آخر؟ این چه تناسبی دارد با مثلا بزرگراه شهید سلیمانی؟ با این نگاه رضایت حامیان را هم جلب نمیکند. چرا سراغ یک نصفه خیابان و نام تاریخی بیستون رفتهاند و اسم بزرگراه شیخ فضل الله نوری را به آن تغییر نمیدهند؟!
۴. احتمالا توجیه میکنند چون از خیابان “فتحی شقاقی” منشعب میشود و پایین میدان هم خیابان فلسطین واقع است یک مجموعه از اسمهای فلسطینی میشود. حال آن که بخش اول خیابان ذیل میدان فاطمی و ادامۀ بیستون، فلسطین نیست بلکه “جویبار” است و لابد “جویبار” را هم گذاشتهاند برای تغییر نام بعدی.
۵. خیابان و معبر به ساحَت عمومی تعلق دارد. ساحَت عمومی هم متعلق به همۀ شهروندان است. چرا تالاری را به نام افراد مورد نظر نمیکنید و به خیابان و بزرگراه گیر دادهاید؟
۶. برای آن که تفاوت شورای شهر اصولگرای فعلی با شورای شهر قبلی را ببینید کافی است یادآوری شود در شورای شهر قبلی نام چهرههایی فرهنگی و ملی و هنری همچون دکتر اسلامی ندوشن و محمدرضا شجریان و ناصر حجازی بر خیابانهایی نشست که اسم قبلی خاصی هم نداشتند. حتی نام دکتر مصدق هم احیا شد و هر چند اول انقلاب بزرگترین خیابان تهران و ایران به طول ۲۶ کیلومتر از پهلوی به مصدق تغییر یافت اما به خاطر حوادث بعد از سال ۶۰ که نام آن به “ولیعصر” عوض شد امکان بازگشت دوبارۀ همان خیابان نبود و هوشمندانه نام خیابان “نفت شمالی” شد: مصدق و خوشبختانه هر روز در شناسنامۀ روزنامۀ اطلاعات هم قید میشود.
[فرهنگیتر از همه: از خیابان بهمنبیگی -بنیانگذار آموزش فرزندان عشایر – خیابان ۶۴ یوسفآباد- که وارد شوی روی پل از خیابان دکتر صادقآیینهوند در کنار برجهای فرانسویساز آ.اس.پ میگذری که نام مورخ و محقق فقید است و بعد وارد خیابان عباس یمینی شریف میشوی -که به جای خیابان آزادگان انتخاب شده- همان خاطرهساز کتابهای درسی دبستانی است و بعد به میدان گلستانه میرسی که نام خبرنگاری قدیمی بوده و آن گاه وارد هفدهم امیرآباد میشوی که حالا به نام نادر ابراهیمیِ نویسنده است چون خانهاش در ۱۷ امیرآباد بوده با یک سردیس بسیار زیبا با آن چهره و سبیل تاب داده در اول هفدهم یا همان نادر ابراهیمی].
۷. بالای میدان فاطمی و اول خیابان چهلستون نام بیمارستان خصوصی “شهرام” در ابتدای جمهوری اسلامی به “سجاد” تغییر یافت ولی چون نام بیمارستان نیروی انتظامی سجاد است و یا به خاطر بازگشت صاحبان اصلی دوباره شده شهرام و کسی هم اعتراض نکرد چرا از نام امام چهارم بازگشتید؟ وقتی سجادی که دههها جا افتاده بود میتواند به شهرام بازگردد یحیایی که هنوز نصب هم نشده به طریق اولی میتواند هر چند بیستون سرجای خود هست.
۸. قبل از رواج نقشهیابیهای اینترنتی نگرانی از بین رفتن نامهای قدیمی کمتر بود ولی اغلب بر اساس این نامها پیدا میکنند و مثل سابق نمیتوان امیدوار بود جا نیفتد! به خاطر همین واکنش سریع به تغییر نام نصف خیابان بیستون به موقع بود.
۹. این حساسیت که طی ۴۸ ساعت ابراز شد و به خاطر نفوذ شبکه های اجتماعی است اگر قبلا هم بود بخشی از خیابان حافظ “وحدت اسلامی” نشده بود یا نام تالار رودکی را به “وحدت” تغییر نداده بودند و این دومی از این نظر مضحک است که بعدتر خود تالار وحدت را بردند ذیل بنیادی به نام بنیاد رودکی! کسی هم نپرسید: پدر آمرزیده ها! اگر رودکی خوب است چرا تغییر دادید و اگر بد است چرا زیر مجموعه بنیاد رودکی؟ البته شاید به خاطر تغییر مدیریتها هم باشد که بعدی برای جبران قبلی ناچار میشود ترفندی به کار بندد.
(محدود به رودکی هم نیست. نام فروشگاه های زنجیرهای کورش را به قدس تغییر دادند و بعد بخش خصوصی به نام کورش فروشگاه زنجیرهای تشکیل داد. اسم رادیو و تلویزیون ملی ایران هم شد صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ولی صداوسیما دوست دارد به خودش بگوید رسانۀ “ملی”.)
۱۰. تصویب تغییر نام خیابان در شورا کافی نیست و باید فرمانداری هم تأیید کند. با این حساب اگر شورای شهر تجدید نظر نکرد وزارت کشور دولت آقای پزشکیان نباید زیر بار برود و تأیید نکند. هر چند که حامیان را هم راضی نمیکند و به لحاظ سیاسی هم وقتی مقامات ارشد جمهوری اسلامی بارها از عملیات هفتم اکتبر (به طراحیِ شهید سنوار) اظهار بیاطلاعی کردهاند شاید در عرصه جهانی هم مشکلساز شود.
تیشۀ این جماعت البته محدود به تغییر نام خیابان بیستون نیست. نگرانی قبلی به خاطر تبری بود که به اسم ساخت مسجد درختان پارک قیطریه را هدف گرفته بود و خوشبختانه با اعتراض منتفی شد و خیّر مربوطه گفته برای او نمیصرفد در مساحت کم مسجد بسازد!
*آخرین خبر هم حاکی از آن است که خانم سوده نجفی عضو دیگر شورا گفته قضیه منتفی شده و نام خیابان بیستون باقی میماند و دنبال جایی دیگرند.