طلاق می‌خواهم چون شوهرم آبروی بچه‌هایم را برده

ما ۲۰ سال با هم به طور مشترک زندگی کردیم و تا نیمه زندگی‌مان همه چیز خوب بود.

*چه اتفاقی افتاد که می‌خواهی از شوهرت جدا شوی؟

مشکلات ما از زمانی شروع شد که شوهرم مشروب خوردن را شروع کرد. او آنقدر مشروب می‌خورد و خوشگذرانی می‌کند که دیگر فراموش کرده همسر و فرزند دارد!

*شما فرزند هم دارید؟

بله، ما دو فرزند داریم. یک دختر و یک پسر.

*چرا شوهرت به سمت مشروب رفت؟

دوستانش این بلا را سرش آوردند. آنها برای اینکه بتوانند از شوهرم پول بیشتری بگیرند، او را به مهمانی‌های دوستانه خودشان بردند که پر از کثافت و خیانت بود. با این کار، هم شرافت شوهرم را گرفتند هم پولش را!

*چه مدتی است که شوهرت این کار را می‌کند؟

۱۰ سال می‌شود که شوهرم این کار را می‌کند و زندگی ما خراب شده است.

*چه شده که حالا تصمیم به طلاق گرفته‌ای؟

من دیگر نمی‌توانم این وضعیت را تحمل کنم. بچه‌هایم از پدرشان خجالت می‌کشند. شوهرم مشروب می‌خورد و به من خیانت می‌کند. هر بار او را در حالی که مست است با یک زن در خانه من می‌آورند. به همین خاطر هم دیگر نمی‌خواهم بیشتر از این آبروی خودم و بچه‌هایم بریزد و هر طوری شده از او جدا می‌شوم.

*خانواده‌ات خبر دارند؟

نه، خبر ندارند، اگر خبر داشتند که اجازه طلاق نمی‌دادند. در همه این سال‌ها هم آنها با طلاق ما مخالفت کردند.

*بعد از طلاق چه می‌کنی؟

دخترم کار می‌کند، خودم هم کاری پیدا می‌کنم و زندگی‌مان را اداره می‌کنیم. شوهرم هم خودش می‌داند چه باید بکند، دیگر او به من ربطی ندارد. خودش این زندگی شیرین را خراب کرد.

*بچه‌هایت با طلاق موافق هستند؟

من به خاطر آبروی آنها طلاق می‌گیرم. او برای بچه‌ها دیگر حتی پدری نمی‌کند.