مرگ پسری که به جرم قتل پدرش منتظر قصاص بود
با مرگ پسری که به خاطر قتل پدرش در انتظار اجرای حکم قصاص بود، پرونده این قتل برای همیشه بسته شد.
به گزارش سایت جنایی، رسیدگی به این پرونده از ساعت یک بامداد دوشنبه دهم بهمن سال ۱۴۰۱ و پس از اعلام مرگ مشکوک مرد میانسالی در خانهاش آغاز شد. پس از آن تیم جنایی به خانه مرد میانسال در محله خزانه رفتند و با جسد مرد دست و پا بسته روبرو شدند. آثار کبودی دور گردن که در اصطلاح جرمشناسی به آن شیار گردنی گفته میشود، روی بدن متوفی به چشم میخورد. همچنین در ادامه بررسیها لکههای خون روی فرش و پتو قابل مشاهده بود و پس از معاینات بدنی جسد، متخصصان پزشکی قانونی با جای ضربه چاقو پشت گردن مقتول روبهرو شدند.
همچین خانه به هم ریخته بود. بهنام، پسر مرد میانسال که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود، در تحقیقات گفت: چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند. مادرم در کرج زندگی میکند و من هم یک هفتهای میشد که به خانه پدرم آمده بودم. شب حادثه با پدرم تا ساعت چهار صبح قلیان کشیدیم و بعد هم به اتاق خودم رفتم و خوابیدم. صبح با عجله از خواب بیدار شدم، چون کار داشتم به پدرم سر نزدم و دنبال کار خودم رفتم و وقتی شب برگشتم به اتاقش رفتم و آنموقع بود که با اتاقی به هم ریخته و جسد پدرم روبهرو شدم و فوری به پلیس ۱۱۰ زنگ زدم.
هرچند پسر جوان ادعا داشت قتل توسط فردی غیر از او انجام شده اما بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف خانه نشان میداد که غیر از او کسی به خانه وارد یا خارج نشده است. از طرفی روی گردن پسر جوان آثار کبودی ناشی از درگیری قابل رویت بود که حکایت از درگیری تن به تن داشت. به اینترتیب و با توجه به اظهارات ضدونقیض پسر جوان، او به دستور بازپرس جنایی بازداشت شد تا تحقیقات دقیقتر از او ادامه یابد.
سرانجام بهنام به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل عاشق دختر جوانی شدم, اما پدرم ازدواجم مخالفت کرد و من برای همیشه آن دختر را از دست دادم. شکست عشقی باعث شد از پدرم به کینه دل بگیرم، تا اینکه شب حادثه در حال کشیدن قلیان بودم و خواستم برای خودم چای بریزم که پایم به قلیان گرفت و زغالها و آب قلیان روی فرش ریخت و پدرم با دیدن این صحنه شروع به داد و بیداد و توهین کرد.
این پسر ادامه داد: توهینهای پدرم در کنار کینهای که از او به دل داشتم یکجا بیرون زد. با رفتارهای تحقیرآمیز و توهین آخر پدرم خیلی ناراحت شدم. از روی عصبانیت چاقویی را که برای خوردن میوه آورده بودم، برداشتم و به او ضربهای زدم و بعد هم صحنهسازی کردم.
با اعتراف متهم جوان به قتل پدرش و بازسازی صحنه قتل، پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. این در حالی بود که در مراحل مختلف رسیدگی اولیای دم که دو خواهر و یک برادر متهم بودند درخواست قصاص را مطرح کردند و در نهایت با توجه به مجموع مدارک و درخواست سه فرزند مقتول پرونده با صدور رأی اشد مجازات و تایید حکم قصاص در دیوان عالی کشور برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی پایتخت ارسال شد.
مدتی قبل دو خواهر محکوم با حضور در دادسرا از قصاص گذشت کردند اما تنها برادر او همچنان خواهان قصاص قاتل پدرش بود. به همین دلیل، در حالی که پسر محکوم به قصاص به خاطر قتل پدرش در زندان به سر میبرد و منتظر اجرای حکمش بود، روز گذشته خبر رسید که در زندان قزل حصار سکته کرده و جانش را از دست داده است. به این ترتیب، با مرگ پسر پدرکش، پرونده قتل پدرش و او برای همیشه بسته شد.