انتقال پایتخت به مکران محکوم به شکست است؟

یک روزنامه با مقایسه برخی از طرح‌های اجرا شده در کشور که بدون مطالعه انجام گرفته درباره انتقال پایتخت با مکران نوشت: اشتباه‌های قبلی را تکرار نکنیم.

روزنامه اعتماد نوشت: در روزهای اخیر اشاره به نهایی شدن محل پایتخت آینده ایران در ساحل مکران از سوی معاون اول رپیس جمهور و سخنگوی دولت، یادآور نحوه نهایی شدن اجرای کلان طرح‌ها در کشور ما در دهه‌های اخیر است که تا سال‌ها بعد مشکلات آنها – بعضا حتی تا امروز – ادامه داشته است.

انتخاب محل پایتخت جدید باید نتیجه فرآیند کارشناسی باشد و دریغ است که یک انتخاب محل نامناسب دیگر مشکل و معضل جدیدی برای دهه‌های پیش رو برای کشور ما پدید آورد. در این زمینه یادآوری مواردی لازم است.

سد گتوند که در سال ۱۳۹۱ تکمیل و آبگیری شد، اغلب به دلیل اثرات مخرب محیط زیستی آن به ویژه در مورد انتخاب نامناسب ساختگاه محور و مخزن سد بر روی کوه نمک عنبل و شوری آب مورد انتقاد قرار می‌گیرد. این سد بر روی رودخانه کارون که تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران است احداث شد و بزرگ‌ترین سد ایران است.

این طرح که در سال‌های اول پس از اجرای آن بدون مطالعات اولیه شروع شد، در دهه‌های بعد با وقوع فاجعه محیط‌زیستی در دریاچه ارومیه با طرح‌های مطالعاتی – که قبل از اجرا باید انجام می‌شد – مورد ملاحظه و توجه عمومی به تدریج بیشتری قرار گرفت. انحراف رودخانه‌های تغذیه‌کننده دریاچه ارومیه و ساخت بیش از ۹۰ سد و بند بر روی این سرشاخه‌ها، برای اهداف کشاورزی و شیوه‌های ضعیف مدیریت آب، مزید بر علت شده و خشکی دریاچه را تسریع کرد.

فقدان ارزیابی جامع محیط‌زیستی قبل از اقدام در اینگونه پروژه‌ها نشان‌دهنده بی‌توجهی به توسعه پایدار است، و صرفا کاهش زمان سفر بین ارومیه و تبریز هدف اصلی و نهایی بوده که تمام مشکلات ایجاد شده بعدی عملا بهای سنگینی است که بابت ساخت این جاده همچنان پرداخته می‌شود.

نیروگاه اتمی بوشهر سایت دیگری است که انتخاب محل اولیه آن در سال‌های قبل از انقلاب مورد پرسش اصلی است. بررسی‌مستندات موجود نشان داد که انتخاب محل اولیه نیروگاه بوشهر به میل و اراده شاه سابق و گرفتن مشورت مستقیم از یک نظامی هلندی -که ظاهرا از دوستان مسقیم پادشاه بوده – صورت گرفته است. انتخاب محل این نیروگاه در شبه‌جزیره بوشهر از سوی افسر هلندی و تایید مستقیم شاه و ابلاغ محل به سازمان انرژی اتمی – در زمان ریاست دکتر اکبر اعتماد – سپس به مطالعات تفصیلی بعدی از سوی مهندسین مشاور دیمزاند مور امریکا (در همین محل از قبل انتخاب شده  !) انجامیده است.

ظاهرا تنها دلایل ساده انتخاب محل در این نقطه نزدیک بودن به معدن منابع قرضه – کوه موند بوشهر – و نزدیکی به دریا (همه نیروگاه‌های هسته‌ای باید ترجیحا به ساحل نزدیک باشند تا امکان خنک کردن آنها وجود داشته باشد) بوده است.

اینکه اساسا ایران باید به دنبال نیروگاهی مانند بوشهر- و با اندازه‌های هدف‌گذاری شده در آن زمان- برود، و اینکه چنین نیروگاهی باید در نزدیک بوشهر ساخته شود هرگز در سلسله مراتب کارشناسی در دانشگاه‌های وقت و سازمان برنامه و بودجه در دهه چهل شمسی بررسی نشد. دستوری از بالا – بر اساس میل و فکر پادشاه وقت – آمد که باید عین ثواب تلقی می‌شد و به فرموده باید اجرا می‌شد !

البته در تمام موارد همواره مطرح می‌شود که با روش‌های مهندسی می‌توان و باید به دنبال حل مشکلات رفت، ولی مساله آن است که اولا چرا باید انتخابی نامناسب از اساس انجام داد – که خود نماد بی‌توجهی به علم و مهندسی است – و سپس تمام برنامه‌های مقابله با چالش‌ها با استفاده از مهندسی به هزینه‌های مهمی می‌انجامد، که چرایی دوم به تراشیده شدن این هزینه‌ها به دلیل انتخاب (به فرموده ) آغازین است.

بنابراین انتخاب مکان‌های پروژه‌های مهم مانند پایتخت جدید نباید نظیر پروژه‌های مهم قبلی از جمله سد گتوند، بزرگراه دریاچه ارومیه و نیروگاه بوشهر باشد که بر پایه الگویی از اولویت‌بندی اهداف کوتاه‌مدت توسعه نسبت به ملاحظات پایداری ‌محیط زیستی و ایمنی بلندمدت انتخاب شده و ساخته شده‌اند. بی‌توجهی‌های آغازین در مورد اثرهای اکولوژیک و مدیریت ریسک، منجر به چالش‌های مداوم بعدی در محیط‌زیست ایران شده است اشتباه‌های قبلی را تکرار نکنیم…

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.