افشای ازدواج پنهانی مرد خیانتکار با همکارش بعد از ۸ سال

زنی که به ازدواج پنهانی شوهرش پی برده است، داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.

احساس می کنم بسیاری از روابط نامتعارف و شرم آور در جامعه امروز ما نتیجه فیلم و سریال های ماهواره ای خارجی است که موجب عادی سازی این گونه روابط خارج از عرف می شود به گونه ای که افرادی مانند شوهر من این رفتارها ی زشت را عادی می‌پندارند و …

به گزارش روزنامه خراسان، زن۴۰ ساله که به اتهام مزاحمت و ورود به عنف به منزل هوویش به مرکز انتظامی احضار شده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: هنوز یک سال بیشتر از پایان تحصیلات دانشگاهی ام نگذشته بود که با «سورنا»آشنا شدم. اما از نظر فرهنگی و اجتماعی تفاوت زیادی داشتیم. من در خانواده ای مذهبی رشد کرده بودم که پدرم عاشقانه مادرم را دوست داشت و به او عشق می ورزید ولی «سورنا» فرزند طلاق بود. او از ۸ سالگی نزد نامادری زندگی می کرد چرا که مادرش به دلیل خیانت و ازدواج موقت پدرش طلاق گرفته بود. با آن که این موضوع در روحیه «سورنا» تاثیر بدی گذاشته و می دانست که فرجام چنین خیانت هایی قربانی شدن فرزندانی مانند خودش است اما متاسفانه از این ماجرا درس نگرفت و …

خلاصه در این شرایط من عاشق «سورنا» شدم و سعی کردم زندگی سراسر صمیمیت و پر از عاطفه را برایش به تصویر بکشم ولی در همان ماه های آغازین زندگی مشترک متوجه شدم که او روابط خارج از عرف با زنان غریبه دارد. فکر می کردم سکوت بهترین شیوه  برای مقابله با این رفتار همسرم است تا خودش متوجه اشتباه بزرگش شود. از سوی دیگر نیز باردار بودم و او هم رفت وآمدهایش به منزل زن غریبه را انکار می کرد. فرزندم به دنیا آمد  و من به خاطر این که پسرم قربانی این ماجرا نشود همچنان طوری وانمود می کردم که از روابط نامتعارف او خبر ندارم چراکه نمی خواستم زندگی ام از هم بپاشد. همسرم مدعی بود دوست دارد فرزندان بیشتری داشته باشد! من هم برای بار دوم و سوم باردار شدم و دو دختر دیگر به دنیا آوردم ولی بازهم شرایط زندگی و رفتارهای شرم آور شوهرم تغییری نکرد.

بالاخره با این تالمات روحی و روانی در حالی زندگی را سپری می کردم که شوهرم به فیلم و سریال های ماهواره ای ترکی علاقه زیادی داشت و مدام پای ماهواره می نشست. فکر می کنم یکی دیگر از دلایل اصلی این گونه روابط از بین رفتن قبح برخی از ارتباطات بین زن و مرد است. خلاصه مدتی قبل وقتی رفت و آمدهای شوهرم را بادقت کنترل کردم تازه فهمیدم که او یکی از همکارانش را از ۸سال قبل به عقد موقت خودش درآورده است. این بود که دیگر نتوانستم این موضوع را تحمل کنم. سوار تاکسی شدم و به طرف منزل آن زن به راه افتادم. زمانی که خودروی همسرم را در پارکینگ منزل آن ها دیدم دیگر حال خودم را نمی فهمیدم. همه زحمات و عشق های یک طرفه و ۱۷ سال زندگی توام با سکوت از مقابل چشمانم عبور کرد. زنگ منزل آن زن را به صدا درآوردم . وقتی همسرم را مقابل خودم دیدم دیگر به یقین رسیدم که او به من خیانت می کند. این بود که با آن زن درگیر شدم و همسایگان او هم با پلیس تماس گرفتند. بعد هم در کلانتری فهمیدم که شوهرم آن زن را به عقد موقت خودش درآورده است، اما ای کاش …

با راهنمایی های تجربی و دستور ویژه سرهنگ رجبعلی صفایی(رئیس کلانتری سناباد مشهد) بررسی های کارشناسی و اقدامات روان‌شناختی این ماجرا به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.