صداوسیما بازهم کجسلیقگی خود را نشان داد
حواشی هدیه زشت صداوسیما به مهمانان برنامه «جعبه سیاه» همچنان ادامه دارد.
روزنامه جهان صنعت نوشت: اهدای هدیه کفن به هادی عامل در برنامه شبکه افق در روزهای گذشته، در فضای مجازی و بین مردم بسیار واکنش برانگیز شده است. البته که هادی عامل اولین و آخرین دلشکسته این برنامه نبوده است. شبکه افق در اقدامی نه«غیرمنتظره» بلکه «شگفتآور» بارها بهجای تجلیل از نخبگان علمی و پیشکسوتان به آنها کفن و آگهی ترحیم هدیه داده است. پیش از این هم پروفسور مریم رزاقیآذر، چهره ماندگار پزشکی که نامش با ماجرای ایستادگی او برای تکرار نام خلیجفارس و اخراجش از امارات گره خورده است، با هدیهکردن «کفن» و «آگهی ترحیم» او را شدیدا آزردهخاطر کرده بودند.
شبکه افق یک برنامه بهنام «جعبه سیاه» ساخته و ۵۲شب آن را روی آنتن برده و سه بار هم در یکسال بازپخش داشته است اما در سومینبار بالاخره صدای معترضان بلند شد و هادی عامل هم ویدئویی از خودش ضبط کرد و گفت مسوولان این برنامه بدقولی کردند. پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما در واکنش به آن گفته: قبلا به سازندگان این برنامه تذکر داده و روابط عمومی برنامه هم بسیار متعجب است که چرا هادی عامل بعد از سومین بازپخش از این اتفاق ناراحت شده است. البته واکنشهای تندی نسبت به این رفتار صداوسیما ماجرا مطرح شده است. برخی در این بین باور دارند این موضوع مشکلی نداشته و فکر کردن مسوولان به مرگ شاید در نوع کارها اثر بهتری داشته باشد ولی برخی دیگر باور دارند، این موضوع به آینده و آیندهنگری جامعه ارتباطی ندارد.
در هر صورت این رفتار غیرحرفهای و تاسفبار موج گستردهای از انتقادات را در میان افکار عمومی برانگیخت و بار دیگر بحث سوءمدیریت در رسانه ملی و جایگاه واقعی نخبگان و خدشهدارکردن وجهه علمی آنان را در چنین ساختارهایی داغ کرد. در بسیاری از برنامههای گفتوگومحور صداوسیما، متاسفانه مجریها اغلب تلاش میکنند با حرکات نمایشی، لودگی و شوخیهای سطحی، برنامه را بسیار هیجانانگیز و طنزآمیز جلوه دهند اما آنچه در ماجرای «هدیه کفن و اطلاعیه ترحیم» برای مهمانان برنامه در شبکه افق رخ داد، نه یک شوخی بیخطر بلکه نمایش بارزی از ناآگاهی مجری و عوامل تولید نسبتبه حرمت و شأن مهمانان، بهویژه نخبگان و جامعه علمی کشور بود. توهم نمکینبودن مجری که تا آنجا پیش میرود که به خود اجازه دهد فردی را در بالاترین سطح ممکن علمی و دانشگاهی تحقیر کند، حکایت از آن دارد که صداوسیما سالیانی است از خود غافل شده و به وضوح از ارزشهای اخلاقی و رسانهای فاصله گرفته است.
در نگاه اول، اقدام شبکه افق در «هدیهدادن کفن و آگهی ترحیم» به یک چهره برجسته علمی و پزشکی همچون پروفسور مریم رزاقیآذر و قبل از او هادی عامل، گزارشگر بنام ورزشی، عجیب و توهینآمیز بهنظر میرسد اما این رفتار سوالهای فراوانی درباره شایستگی و صلاحیت تصمیمگیران اجرایی رسانه ملی ایجاد میکند که چگونه به خود اجازه میدهند با دعوت از بزرگان عرصه دانش و افتخارات ملی و چهرههای شاخص، هدیهای نمادین اما تلخ را به آنها تقدیم کنند؟ هدیهای که نهتنها بار معنایی مثبتی ندارد بلکه تداعیکننده مرگ و از دست رفتن حرمتهای انسانی است.
مهمترین انتقاد در این میان، ضعف مدیریت و درک نادرست سازندگان برنامههای تلویزیونی از جایگاه مخاطب، مهمان و جایگاه علمی آنهاست. کدام رسانه معتبری در اقصینقاط دنیا، مهمانی را به عنوان چهره ماندگار پزشکی اینگونه تحقیر میکند و با اقدامی نمایشی سعی در جلب توجه دارد؟ درحالیکه این رویکرد ناهنجار و «مثلا خلاقانه» که گویی قرار است با دستاویز نمایش و شوخی، جذابیتی برای مخاطب ایجاد کند، بهشدت بیراهه رفته است. دستاندرکاران چنین برنامههایی تصور میکنند با هر حرکت شوکهکننده یا متفاوتی میتوانند مخاطب بیشتری جذب کنند اما در حقیقت اعتبار رسانه را قربانی کرده و موجب تخریب جایگاه خود نزد بینندگان میشوند. سیاستگذارانی که اجازه میدهند چنین رفتارهای خارج از عرف و احترامی انجام شود، فراموش کردهاند که احترام به نخبگان علمی و دانشگاهی، بخشی از سرمایه اجتماعی و هویت فرهنگی یک ملت است و حرمت این سرمایه باید محفوظ بماند.
اینکه یک برنامه تلویزیونی ملی به جای تولید محتوای فاخر و روشنگر، به شیوههای سطحی متوسل میشود، نهتنها آسیب جدی به چهره دانشگاهی کشور وارد میکند بلکه نتیجهای جز کاستن از اعتماد عمومی نسبت به رسانه ملی ندارد. رسانهای که باید به عنوان هادی فرهنگی و آموزشی، حس مسوولیتپذیری و احترام به مخاطب را در اولویت قرار دهد، نخبگان را تکریم کند و از انجام هر اقدامی که موجب تحقیر یا ناراحتی ایشان میشود، به شدت پرهیز کند. در نهایت، چنین اتفاقاتی حامل این پیام است که اگر دستاندرکاران اجرایی رسانه ملی با همین نگاه غیرحرفهای به کار خود ادامه دهند، وجهه و جایگاه اصلی این رسانه بهشدت لطمه خواهد دید، کمااینکه لطمه دیده است. برای اصلاح این وضعیت، ضروری است مدیران ارشد رسانه، بهجای سپردن برنامهها به افراد ناآگاه و «پخمگان»، فضای حرفهای را برای شنیدن صدای نخبگان و مردم واقعی باز کنند. حرمتگذاری، تقدیر از دانش و ارائه محتوای غنی و آموزنده، راهکار ماندگاری رسانه در دل مخاطبان است، نه نمایشهای خام و سبک که شأن نخبگان و حیثیت ملی را در یک قاب تنگ و مبتذل قربانی میکند.
اوج کجسلیقگی
امیر محمود حریرچی درخصوص برنامه جبعه سیاه و اهدای کفن به نخبگان و پیشکسوتان ورزش به «جهانصنعت» گفت: بنده هم مانند دیگر شهروندان از تماشای اهدای کفن و آگهی ترحیم به نخبگان علمی و بزرگان ورزش ناراحت شدم و از این همه کجسلیقگی تعجب کردم.
آنچه در برنامه جعبه سیاه مشاهده کردیم مانند برخی مطالب و عکسهای به اشتراک گذاشته در فضای مجازی است که برای جذب مخاطب مطالب غیرعلمی و دارای محتوای آسیبزا را به اشتراک میگذارند که برای سلامت روان افراد میتواند بسیار آسیبزا باشد. برخی مطالب و راهحلهای غیرعلمی فضای مجازی آسیبهای بسیاری را میتواند به دنبال داشته باشد. یک برنامه با جذب مخاطب بدین شکل آسیبزا نیز برای روان مخاطبان و مهمان برنامه، نامناسب است. این در حالی است که متوجه شدم بیش از ۵۰ مهمان دعوت کردند و به همه آنها هم آگهی ترحیم و کفنشان را به عنوان هدیه تقدیم کردند.
وی افزود: نکته حائز اهمیت این است که اهدای کفن و آگهی ترحیم برای روان یک جامعه چندان خوب نیست، به جای اینکه جوانان به امید و فکر به زندگی تشویق شوند، به مرگ سوق داده میشوند و همین موضوع موجب یأس، سرخوردگی و افسردگی جامعه میشود.
صداوسیما باید نشاط عمومی را افزایش دهد، نه اینکه نهتنها مهمانان بلکه تماشاگران را هم به فکر مرگ و حتی خودکشی ببرد.
رسانهها نقش موثر در آموزش افراد جامعه را دارا هستند اینکه مجری یک برنامه با ناراحتی و غم مهمان برنامه نهتنها همدلی نمیکنند و خودشان را جای ایشان نمیگذارند و احساسشان درک نمیکنند بلکه آن را را نادیده میگیرند و واکنششان با حالت خنده همراه است. یکی از مهمترین ویژگی مجریان محترم تسلط به مهارتهای ارتباطی و برقراری ارتباط موثر با مهمان و مخاطبان برنامه است.
این جامعهشناس بیان کرد: در این برنامه به نوعی مخاطب را دعوت به فکر کردن به آینده میکند، آیا یک برنامه تلویزیونی فضای درمانی است که مخاطب در آن با عاملی مانند مرگ مواجه شود؟ پرداختن به این موضوعات با نظر کارشناسان متعدد و در نظر گرفتن شرایط جامعه، فرهنگ، سن مخاطب و … نیاز است که صورت گیرد. عاملی که میتواند در کنترل استرس یا بهبود سلامت روان به افراد کمک کند توجه به داشتههای فعلی و تمرکز روی لحظه حال، آگاهی و ریشهیابی حسهای ناخوشایند است.
او ادامه داد: انتخاب جناب آقای هادی عامل که یک گزارشگر رسانه در حوزه ورزش هستند برای این مورد مناسب نبود و وقتی هدیهای قرار است از سمت برنامه به مخاطب هدیه داده شود نیاز من این است که متناسب با پسند مهمان برنامه باشد یا به نوعی آن هدیه بتواند احساس مثبت یا دعوت به تفکر را برای مخاطب و مهمان محترم به دنبال داشته باشد.
به طور کلی هر برنامهای متناسب با نوع محتوایش باید مهمانش را انتخاب کند. با این حال به نظرم صداوسیما به دنبال جذب مخاطب نیست، این ماجرا اصلا دغدغهاش نیست، فقط میخواهد همان میزان از مخاطب اندک را حفظ کند. درست است که میگوید نزدیک به ۷۰درصد مخاطب دارد اما باید با سند و مدرک این آمار را ارائه دهند به همین دلیل من به همان عدد ۱۰ تا ۱۵درصد بسنده میکنم و اصلا ماجرا این است که صداوسیما تلاش دارد تا فقط همین میزان از مخاطبانش را راضی نگه دارد.
حریرچی در پایان گفت: زمانی که در برنامه تلویزیونی سلامت روان مخاطب مورد هدف قرار میگیرد میتواند بازخوردهای نامناسب گستردهای را به دنبال داشته باشد، دیدن برنامههای تلویزیون که همه سنین آن را مشاهده میکنند نیاز به توجه ویژه برای مناسب بودن برای قشر سنی کودک، نوجوان است، اگر عوامل محترم رسانه بتوانند کارشناسان و مشاوران متعدد را در کنار خود داشته باشند میتوانند اینگونه آسیبها را کاهش دهند.
حال در شرایطی برخی هادی عامل را مقصر میدانند که چرا ناراحت شده اما از خودشان نمیپرسند چه تفکری را تلقین کردهاند. از نگاه مدیران، هادی عامل مقصر است که ناراحت شده، نه برنامهسازی که ابعاد مختلف ماجرا را بررسی نکرده است.