با گوشهای از خیانتهای بیپایان سعید جلیلی آشنا شوید
خسارتهای سعید جلیلی و تصمیماتش برای ایران پایان ندارد. این مطلب گوشهای از این فجایع را روایت میکند.
مردمسالاری آنلاین نوشت: این روزها دوباره موضوع کرسنت با مصادره یکی از املاک شرکت نفت در روتردام هلند و عملکرد سعید جلیلی در این ماجرا میان کارشناسان سیاسی در حال بحث است و موضوعی است با وجود اینکه سالها از ان میگذرد هنوز زوایای پنهان ان آشکار نشده و بخصوص سعید جلیلی و یار وی علیرضا زاکانی حاضر نیستند که با وزیر پیشین نفت یعنی بیژن زنگنه مناظره ای داشته باشند.
موضوع فرار جلیلی از مناظره را برای چندمین بار مصطفی پورمحمدی در زمان دور اول تبلیغات انتخایات ریاست جمهوری از وی مطرح کرد اما او پاسخی روشن به این درخواست نداد و حتی زنگنه در ویدیوهایی که در فضای مجازی منتشر کرد برای برگزاری مناظره اعلام آمادگی کرد اما از سوی جلیلی هیچ واکنشی مشاهده نشد.
- مناظرهای که ممکن است تاریخ ساز شود؛ چرا جلیلی حاضر به گفتوگو درباره رازهای پشتپرده کرسنت نیست؟
- سعید جلیلی درمورد علت عدم مناظره با بیژن زنگنه دلیل آورد
اما چند روز پیش این عضو شورای عالی امنیت ملی در نشستی دانشجویی در واکنش به مصادره ساختمان شرکت نفت در روتردام گفت: «اگر در یک توافق اقتصادی یا قراردادی خللی وجود داشته باشد، باید بررسی شود. بهویژه زمانی که طرف قرارداد یک شرکت یا نهاد خارجی است و تلاش دارد اموال عمومی مردم را با کمترین ارزش تصاحب کند. در چنین مواردی، دولت و دستگاههای نظارتی باید بهطور جدی ورود کنند و از تضییع حقوق ملت جلوگیری کنند.»
جلیلی همچنین بر ضرورت داشتن ادله و مستندات در بررسی پروندههای فساد تأکید کرد و گفت: «نباید اجازه دهیم که فساد در هر سطحی به کشور آسیب بزند. ما نیازمند ارائه مستندات محکم هستیم تا بتوانیم از حقوق مردم دفاع کنیم. اگر تاکنون در برخی موارد تخلفات بهطور کامل اثبات نشده، این به معنای نبود تخلف نیست، بلکه به معنای نیاز به بررسی بیشتر و جمعآوری مدارک دقیقتر است.»
وی بر نقش دستگاه قضایی در برخورد با پروندههای فساد تأکید و خاطرنشان کرد: «جای بررسی چنین پروندههایی دادگاه است. هرکسی میتواند ادعایی مطرح کند، اما باید مسیر قانونی را طی کرد. در همین پروندهها، شاهد صدور احکام مختلف برای افراد متخلف بودهایم.»
لشکر سایبری جلیلی و گسترش توهمات وی
اما بعد از تمامی انتخاباتهای ریاست جمهوری که جلیلی یک پای آن بوده، وی شکست خورده و طرفدارانش گروه همیشه بازنده لقب گرفتند اما او همیشه یه عنوان یک منتقدی که دست وپای بسته ای هم ندارد، روبروی دولتهای قرار گرفت که از آنها شکست خورده و سعی کرده رفتاهار خود را در سایه گاهی با تشکیل «دولتی» و گاهی هم بصورت منفرد نشان دهد.
این روزها نیز از سایه بیرون آمده و بیشتر از قبل انتقاد میکند که نشان میدهد بیشتر از این ترس دارند که روند توفیقات دولت چهاردهم ادامه دار باشد و وی یارانش برای همیشه از صحنه سیاسی ایران از طرف مردم کنار روند.
البته عملکرد هوادارانش معلوم است بیشتر شبیه لشکرهای سایبری مانند یاران رائفی پور درمصاف هستند، به دنبال تخریب دولت چهاردهم هستند و یا در منابر و سخنرانیها با هجوم به دولت چهاردهم از خجالت پزشکیان درمیآیند.
این روزها میتوان رد پای این افراد را در مقالات روزنامه کیهان در مذمت مذاکرات دید که برای زیرسوال بردن اقدامات دولت به هر سخنی روی میآورند تا دولت را منکوب کنند.
جلیلی فردی است که از سال ۸۶ با قرار گرفتن در پست دبیری شورای عالی امنیت ملی بعد از علی لاریجانی و سپردن مسئولیت مذاکرات به او، نامش بر سر زبانها افتاد و در طول ۶ سالی که در این مسئولیت بود اتفاقات مهمی از جمله وقایع سال ۸۸ رخ داد.
مردم بیشتر سعید جلیلی را به عنوان مذاکره کنندهای میدانند که هرگز مذاکره کردن را بلد نبود به همین دلیل پس از عدم توافق در سالهای ۹۰ با دول غربی اولین دور تحریمهای فلج کننده به ایران تحمیل شد. وی فردی بود که میتوانست در دورانی که رئیس جمهوری وقت آمریکا در نامه ای محرمانه به رهبر معظم انقلاب خواستار پایان دادن به دشمنیها میان دو کشور شده بود، فرصتی طلایی را از دست ندهد و گرفتاریهایی که طی چندین سال آینده گریبان گیر مردم بیگناه ایران شد را حل کند. اما او به مذاکرات فقط برای مذاکره میرفت و تنها اقدام به بیانیه خوانی میکرد.
علی اکبر ولایتی که مشاور ارشد رهبر معظم انقلاب در سیاست خارجی است در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ فردی بود که برای اولین بار دستهای پشت پرده جلیلی را رو کرد و گفت که قرار بود وی در سفری به فرانسه درباره پیشنهادی که آنها ارایه کرده بودند و بررسی هم شده بود و مورد تایید نیز قرار گرفت، به توافق برسیم ولی وی در تماسی تلفنی با پاریس میگوید که ولایتی در زمینه پرونده هستهای هیچ کاره است و تنها اوست که میتواند گره این مشکل را باز کند، به همین دلیل ولایتی به تهران بدون هیچ دستاوردی باز میگردد.
همین اقدامات وی باعث شد که رئیس جمهور سپاه پوست آمریکا به همراه کشورهای اروپایی به این نتیجه برسد که نمیتوان با ایران به توافق رسید، بنابراین تنها راه کنترل آن برقراری تحریمهای فلج کننده است و برای اولین بار در تاریخ یک کشور بطور مستقیم مورد تحریم سازمان ملل قرار گرفت و بازهم برای اولین بار ایران زیر منشور هفت ملل متحد رفت که خسارتی بزرگتر از آن برای کشور متصور نبود.
تفکرات ماورایی وی حتی در رئیس جمهوری وقت که فکر میکرد در سازمان مللهاله ای از نور دور سر خود دارد و با توجه به افزایش بی سابقه قیمت نفت در جهان، سرمست از سرازیر شدن دلارهای نفتی به ایران بود، نیز رسوخ کرده بود و این مسئول اجرایی کشور چندین بار در سخنرانیهای خود میان مردم گفت که تحریمها هیچ تاثیری ندارد و ما ترمز قطار هستهای را کنده ایم، اما پس از برقراری تحریمهایی که دوستان امروز ایران یعنی چین و روسیه با آن همراهی کردند و زمانیکه دید دیگر هیچ نفتی فروخته نمیشود و هیچ پولی به کشور باز نمیگردد، ناگهان توهماتش فرو ریخت و درخواست انجام مذاکرات و سپردن مسئولیت پرونده هستهای به خودش از رهبر انقلاب را کرد که مورد مخالفت ایشان قرار گرفت، ولی غافل از این بود که پیش از اینکه به فکرش چنین درخواستی برسد، نمایندگان وزیر خارجه اش یعنی علی اکبر صالحی بطور محرمانه در مسقط درحال مذاکره بودند.
جلیلی با دو قطعنامه ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل پرونده هستهای را از علی لاریجانی تحویل گرفت و با اضافه کردن سه قطعنامه دیگر یعنی ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹این پرونده را تحویل دولت بعد یعنی محمد جواد ظریف کرد.
فجایع دوران دبیری جلیلی برشورای عالی امنیت ملی
البته اینگونه فجایع در دوران مدیریت جلیلی کم نیست و یکی دیگر از این فجایع موضوع کهریزک بود.
در بازداشتگاه کهریزک پس از انتقال دستگیرشدگان تظاهرات ۱۸ تیرماه ۸۸ فجایع ناگواری برای جوانان رخ میدهد که منجر به فوت چند نفر از آنها میشود. یکی از این افراد محسن روح الامینی فرزند فرزند عبدالحسین روح الامینی یکی از افراد نزدیک به محسن رضایی است و انگونه که گفته شده وی با توجه به سوابقی که دارد، توانست این موضوع را به گوش دفتر رهبر انقلاب برساند.
سال ۱۳۹۸ نشریه «خط حزبالله روایتی از ماجرای بازداشتگاه کهریزک را منتشر کرد؛ «به گفته یکی از معاونین دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، قبل از حادثه کهریزک گزارشی به رهبر انقلاب میدهند که وضع آنجا نامناسب است؛ ایشان دستور بررسی میدهند. این دستور، به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و قوه قضائیه برای پیگیری ارجاع میشود. آقای مرتضوی دادستان وقت تهران مدعی میشود که ما بررسی کردیم، اینطوری نبوده است؛ ولی بعدها کمیتهای که آقای وحیدی وزیر اسبق دفاع هم عضوش بوده، پس از بررسی موضوع اعلام میکنند وضعیت کهریزک نامناسب است. با این سابقه، پس از انتقال برخی از بازداشتشدگان تظاهرات ۱۸ تیر ۸۸ به کهریزک، وقتی آقا از موضوع مطلع میشوند، بلافاصله از طریق آقای حجازی به آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی پیغام میدهند: شنیدم عدهای در آنجا هستند، بگویید ولو اینکه جای دیگر هم برای نگهداری ندارند، همه را آزاد کنند.»
از سوی دیگر در زمان مسئولیت وی در شورای عالی امنیت ملی بیشترین ترورهای هستهای در کشور رخ داد و ۴ دانشمند هستهای به شهادت رسیدند.
به هرحال جلیلی هرگز نتوانسته آنگونه که باید در دل مردم جا بازکند و حتی هرگز نتوانست خود را از سایه دیگر رقبای انتخاباتی خود از جمله محمدباقر قالیباف و شهید ابراهیم رئیسی خارج کند.
به نظر میرسد، او مرد همیشه بازنده خواهد بود، زیرا در تفکرات مدیریتی اش جایی برای مردم و تعقل درباره خواستههای مردم وجود ندارد و هرگز نمیتواند در مسند بالاترین مقام اجرایی کشور قرار گیرد زیرا مردم میترسند که وقتی وی در گوشه میدان چنین فجایعی داشته، خدایی نکرده وقتی در میانه میدان باشد، چه خواهد کرد.
دکتر سعید جلیلی خدمتگزاری باصداقت برای مردم ایران می باشد،حسن روحانی،بژن زنگنه،محمد جواد ظریف و همپیاله هایشان به ملت ایران خیانت کردند،این را هر عاقل بی طرفی می داند.