به بهانه بی‌اخلاقی جدید آقای نماینده؛ «سلیطه» از کی وارد ادبیات سیاسیون شد؟

حمید رسایی، نماینده مجلس در روز‌های اخیر با ادبیاتی عجیب از وضعیت حجاب در جامعه و عدم ابلاغ قانون حجاب انتقاد کرده و گفته است که «اگر می‌خواهی حرفت به کرسی بنشیند، مثل سلیطه‌ها هنجارشکنی کن».

رویداد ۲۴ نوشت: در روز‌های اخیر موضع گیری حمیدرسایی، نماینده مجلس دوازدهم پیرامون موضوع حجاب خبر ساز شده است. رسایی که از نمایندگان پیگیر برای ابلاغ قانون حجاب است، با انتقاد از عدم ابلاغ این قانون گفته «اگر می‌خواهی حرفت به کرسی بنشیند، مثل سلیطه‌ها هنجارشکنی کن. نهایتش می‌گویند این هم روانی است، اما در عوض حرفت به کرسی می‌نشیند، چون مدیران جمهوری اسلامی فقط در برابر چالش و تنش عقب‌نشینی می‌کنند، حتی با ذبح قانون!»

حمید رسایی در دهه ۹۰ عضو جبهه پایداری بود، اما بعد از این عضویت خارج شد. مشخص نیست این خروج تصمیم او بوده است یا تشکل پایداری. او از حلقه افراد و حامیان جدی سعید جلیلی است. مخالف سرسخت دولت روحانی و پزشکیان، دشمن شماره یک محمدجواد ظریف، منتقد سرسخت محمد باقر قالیباف و مردی که با اظهاراتش همواره در صدر اخبار قرار دارد.

حمید رسایی نخستین چهره‌ای نیست که در حوزه حجاب و ادبیات انتقادی از واژه سلیطه استفاده کرده است. استفاده از این واژه علیه برخی چهره‌ها و زنان عمری بالغ بر ۱۰ سال در ادبیات سیاسی یک جریان خاص دارد.

دهه ۶۰ و ادای واژه سلیطه پشت تریبون نماز جمعه

در مقطعی از دهه ۶۰ به این علت که آیت الله خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی، هر سه کاندیدای مجلس خبرگان بودند و بر اساس قانون نمی‌توانستند در بازه زمانی تبلیغات خطبه نماز جمعه را ادا کنند. همین شد که امامت جمعه موقت را یکی دو نوبت آیت الله مهدوی کنی واگذار کردند. در یکی از آن معدود خطبه‌ها و در ایام نوروز مرحوم مهدوی کنی در انتقاد از سریال‌های نوروزی آن سال یک بار گفت: برنامه‌های مفید پخش کنید به جای این که هر شب یک زن سلیطه را بیاورید!

اشاره او به نقشی بود که فرزانه کابلی ایفا می‌کرد لفظ «سلیطه» بر همسر فرزانه کابلی یعنی هادی مرزبان که کارگردان نام آشنای تئاتر بود سنگین افتاد از آیت الله مهدوی کنی شکایت کرد.

حکم شرعی به کار گیری چنین لفظی برای یک خانم که تنها نقش تعریف شده خود را بازی می‌کرد مشخص بود و کسانی وساطت کردند تا کار به دادگاه نکشد و گویا آقای مهدوی کنی نه در علن که خصوصی عذرخواهی کرده بود و گفته بود سلیطه را در مفهوم عام آن به بکار برده نه خاص که به معنی پتیاره است.

این که واژه سلیطه از دهه ۶۰ در ادبیات سیاسی جریان راست وجود داشت یک بخش این ماجرا است، اما نکته مهم و پنهان دیگر در این برهه تاریخی امکان طرح شکایت از خطیب جمعه توسط یک کارگردان است!

یالثارات و سلیطه خواندن معاون رییس جمهور

دوم دی ماه سال ۱۳۹۴ بود که نشریه «یالثارات‌الحسین» ارگان رسمی انصار حزب‌الله شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در دولت حسن روحانی را فمینیست و طرفدار «به رسمیت شناختن روسپیگری زنان» خواند که به برخورد با “زنان لاابالی و بی‌حیا و حجاب” اعتقاد ندارند.

مولاوردی روز یک‌شنبه، ششم دی‌ماه با انتشار یادداشتی ضمن اشاره به حمله‌های قبلی این نشریه به خود در پاسخ به این مطلب نوشت: «این بار قلم را به الفاظ شنیعی آلوده کرده‌اند که حتی در تاریخ روزنامه‌نگاری قبل از انقلاب هم بی‌سابقه است، لذا بر آن شدم برای ثبت در تاریخ نکاتی را متذکر شوم. لحن و ادبیات و توهین‌ها و اتهامات به‌کار رفته در این یادداشت آنچنان سخیف است که سایت‌هایی که اقدام به بازنشر آن کرده‌اند پیشاپیش از خوانندگان خود پوزش طلبیده‌اند».

پاسخ مولاوردی، اما باز با واکنش هفته نامه یالثارات مواجه شد. این هفته نامه در مقاله‌ای زیر عنوان «دیوار شکسته و زن سلیطه» به یادداشت مولاوردی واکنش نشان داده و با تکرار مطالب هفته گذشته تعبیر‌های تندتری علیه او به کار برده که برخی رسانه‌ها، از جمله خبرگزاری ایسنا آنها را غیر قابل انتشار ارزیابی کرده‌اند.

دبیر سیاسی هفته‌نامه یالثارات در بخشی از این یادداشت، مولاوردی را «آن زن فمینیست، عضو ارشد تشکیلات برانداز و منحل شده مشارکت» خواند و نوشت: «اگر بناست معاونت امور زنان ریاست جمهوری، پس از مسافرت به کشور‌های حوزه اسکاندیناوی، با تقلید از الگوی فنلاند برابری جنسیتی در ایران و خاورمیانه برقرار کند، لااقل برای اثبات حُسن نیت و صداقت به کفّار فنلاند، شایسته بود همانطور که برای به رسمیت شناختن روسپیگری زنان، نشست برگزار می‌کنند در نشست بعدی فکری هم به حال رسمیت شناختن روسپیگری مردان کنند».

۱۲ دی ماه همان سال نیز حسین الله کرم، که یالثارات زیر نظر وی منتشر می‌شد در گفت و گویی با روزنامه وقایع التفاقیه از اقدام این هفته نامه دفاع و تاکید کرد که «به‌خاطر آزادی بیان. ما براساس آزادی بیان، اقدام به انتشار آن مطلب و دیدگاه کردیم».

قائله درمانگاه قم و راه افتادم هشتک سلیطه

در ماجرای فیلمی که از درمانگاهی در قم نیز منتشر شد واژه سلیطه به ترندی در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد. روزنامه کیهان درباره ماجرای پرسر و صدای جدال لفظی یک معمم با یک زن در درمانگاهی در قم روایتی ارائه داد تا ثابت کند اولا فرد معمم (طلبه) مقصر نبوده و آن خانم مقصر است. ثانیا آن شخص روحانی مظلوم واقع شده و زن «سلیطه بازی» درآورده و ثالثا دامن زدن به این قضیه ادامه خط رژیم صهیونیستی است.

بعد از این اظهارات بود که نیرو‌های موافق و هم راستا با روزنامه کیهان هشتکی با عنوان سلیطه در مطالب خود استفاده کردند و در مقابل نیز جریانی در فضای مجازی با هشتک «ما هم سلیطه هستیم» از جانب برخی زنان آغاز شد.

اطلاق عنوان سلیطه توسط نیرو‌های جریان راست- از اصولگرایان دیروز تا حزب الله و جبهه انقلاب امروز- البته محدود به زنان نبوده است. به طور مثال خبرگزاری تسنیم در یادداشتی از محمدکاظم انبارلویی در سال ۱۳۹۲ بعد از ثبت نام محمود احمدی نژاد، اسفندیار رحیم مشایی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی، پدیداری جریان اصلاح‌طلب در انتخابات سال ۷۶ و آغاز دوره اصلاحات در سپهر سیاست کشور را عرصه ظهور نوعی «سلیطه‌گری سیاسی» خواند و نوشت: «سلیطه در لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین به‌معنای زبان‌درازی، بدگویی و بدزبانی است و سلیطه‌گری سیاسی یعنی زیر پا گذاشتن ادب گفت‌و‌گو. شنبه گذشته در دقایق پایانی ثبت‌نام آقایان هاشمی رفسنجانی، احمدی‌نژاد و مشایی به وزارت کشور رفتند و دوگانه رقابت‌های سال ۸۴ و ۸۸ را در اذهان زنده کردند. رقابت‌هایی که فرهنگ مسلط در آن همین پدیده زشت سلیطه‌گری سیاسی بود.»

با این وجود به نظر می‌رسد عمده دیدگاه به کار بردن واژه سلیطه در راستای تحقیر گروهی از زنان است که از منظر حسین الله کرم، حمید رسایی و حسین شریعتمداری مجرم یا متخلف هستند، بدون این که در دادگاهی جرم آن‌ها اثبات شده باشد.

واقعیت امر این است که حتی بر مسلک حسن الله کرم که از آزادی بیان نیز گفته این جریان می‌تواند با ادبیات دیگری مخالفت و اعتراض و انتقاد خود را بروز دهد. ادبیاتی که مایه این نشود که سخن لقمان حکیم مبنی بر آموختن ادب از بی ادب در ذهن تداعی شود.

این که این جریان مکررا در گفته هایشان علیه زنان از این دست از واژه‌ها استفاده کنند نه سودی برای ایشان دارد نه به واقع شری به همان گروه زنان می‌رساند و تنها و تنها یک پیام دارد که نویسنده فقید ایرانی، نادر ابراهیمی روزگاری در رمان «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» به آن اشاره کرده بود: «به راستی نفرین پیام آور «درماندگی» است و دشنام برای او برادری ست حقیر».

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.