روزنامه اعتماد با موسی غنینژاد، اقتصاددان برجسته ایران گفتوگو کرده است.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- با کسانی که معتقدند اقتصاد ایران روزبهروز بدتر میشود و به سمت فروپاشی میرود، موافق هستم. اگر وضعیت امروز را با چند سال قبل مقایسه کنیم، میبینیم که شرایط بهمراتب بدتر شده است. از جمله در قدرت خرید عمومی مردم که به دلیل تورم بالا بهشدت کاهش یافته، در حالی که دستمزدها همپای تورم افزایش نیافتهاند. در نتیجه، قدرت خرید کاهش یافته و فقر گسترش پیدا کرده است.
- اکنون بر اساس برآورد اقتصاددانان، حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور دچار فقر هستند؛ حتی ممکن است این میزان بیشتر باشد. این در حالی است که حدود ۲۰ سال قبل، این عدد بین ۱۵ تا ۲۰درصد بود. این جهش نگرانکننده نشان میدهد، وضعیت معیشتی مردم بهشدت آسیب دیده و بد شده است.
- اگر گفته میشود اقتصاد در آستانه از هم پاشیدگی است؛ این ادعا بیمبنا نیست. ایران کشوری نفتخیز با ذخایر عظیم نفت و گاز است، اما با این حال، در زمستان با کمبود گاز و در تابستان با کمبود برق روبرو است. در حالی که هنوز تابستان نرسیده، هماکنون با بحران برق مواجهیم. خاموشیها هم به صنایع لطمه زدهاند و هم سطح رفاه عمومی را پایین آوردهاند. اینها همه نشانههایی از بحرانیبودن شرایط اقتصادی کشور هستند.
- بهمحض انتشار کوچکترین خبر مثبت از انجام مذاکرات ایران و امریکا، نرخ ارز بهشدت کاهش پیدا میکند. اوایل امسال، با شروع مذاکرات، نرخ دلار حدود ۲۵درصد پایین آمد. تأثیر فضای مذاکرات را فقط در بازار ارز نمیتوان دید؛ بازار سرمایه هم واکنش مثبت نشان میدهد و انتظارات در کل اقتصاد بهبود مییابد در نتیجه اثر مذاکرات روی اقتصاد، بسیار جدی و فوری است.
- کاهش نرخ ارز به ثبات اقتصادی کمک میکند، قدرت خرید مردم را افزایش میدهد و انتظارات تورمی را کاهش میدهد. وقتی انتظارات تورمی مهار شود، اقتصاد نیز بهتر عمل میکند. بنابراین، اگر این مذاکرات به توافق منجر شود، میتواند اقتصاد ایران را وارد مسیر ترمیم تدریجی کند. در این صورت، فضا خوشبینانه میشود، تولید افزایش مییابد، بازار سرمایه رونق میگیرد، نرخ ارز تثبیت میشود و تورم کنترل میشود. البته اینها در صورتی محقق میشود که توافقی پایدار و قابلاطمینان حاصل شود؛ نه توافقی موقتی و بیثبات که آینده آن نامشخص باشد.
- اگر این مسیر به توافق پایدار منجر شود، شرایط مثبتتری رقم خواهد خورد. اما اگر مذاکرات به نتیجه نرسد یا متوقف شود، تبعات آن برای وضعیت اقتصادی فعلی و آینده کشور بسیار منفی خواهد بود.
- در کوتاهمدت، بلافاصله پس از توافق، انتظارات مثبت شکل میگیرد و نرخ تورم تثبت پیدا میکند به تعبیر بهتر از تلاطمش کم میشود و انتظارات تورمی پایین میآید. اما برای اینکه سرمایهگذاری خارجی وارد کشور شود و رشد اقتصادی بالا برود مثلا رشد ۷ یا ۸ درصدی شود؛ به زمان بیشتری نیاز داریم. حداقل یکی دو سال لازم است تا زیرساختهای بانکی و مالی اصلاح شوند، اعتماد سرمایهگذاران جلب شود و تجارت بینالمللی در مسیر طبیعی خود قرار گیرد.
- با توجه به فشارهای موجود باید هرچه سریعتر وضعیت ایران در جامعه بینالمللی در مورد مذاکرات با امریکا و مکانیسم ماشه مشخص شود. اگر در مذاکرات به توافق نرسیم، ممکن است فشار حداکثری دوباره بازگردد و ما وارد وضعیت اقتصادی بسیار بدتری شویم. اما احساس من این است که در نهایت به نوعی توافق خواهیم رسید؛ هرچند نمیتوان با قطعیت آن را پیشبینی کرد. امیدوارم این توافق، پایدار و قابلاعتماد باشد، چراکه اگر متزلزل باشد، اثر مثبت چندانی بر اقتصاد نخواهد گذاشت.
نظر شما