مسخرهبازی در اختتامیه جشنواره تئاتر فجر!
دیشب آیین پایانی جشنواره تئاتر فجر بود، از ساعت ۱۹ در تالار وحدت آغاز شد و به دلیل بیشمار بودن جایزههای اهدایی، بیش از سه ساعت به درازا کشید.

به گزارش تازهنیوز، مهدی یاورمنش در یادداشتی به انتقاد از اختتامیه عجیب جشنواره تئاتر فجر پرداخت و نوشت: اگر کسی به قطار جایزههای اهدا شده در این جشنواره نگاهی بیندازد، بیگمان با خود خواهد گفت تئاتر ایران چه سالی پُر بار را پشت سر گذاشته که چنین پایانی داشته است.
ولی واقعیت چیز دیگری است؛ آیین پایانی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر، یک شوخی تلخ بود. یک رویداد بیجان بود که برای جبران کوتاهی یک ساله گذشته مدیران هنرهای نمایشی، به اختصاص انبوهی از جایزهها در بخشها و شاخههای مختلف روی آورد. ولی با این ترفند هم آبی برای مسوولان و مدیران گرم نشد و بهناز جعفری، روی صحنه در سخنانی کوتاه به درستی گفت: «امشب احساس غریبی میکنم، احساس میکنم این جشن یک جشن غریب است. از همه منافذ این سالن، سوز غریبی میآید.»
این حس غریب و سرد، بر فضای آیین پایانی جشنواره ۳۹ تئاتر فجر چیره شده بود و پوشاک عجیب نوید محمدزاده هم، جُز جنجال در فضای مجازی، دستاورد دیگری برای برگزارکنندگان نداشت.
آیین دیشب تئاتر فجر، نمونه عینی رویدادی بود که با تکیه بر کمیت، قصد دارد بیکیفیت بودن خود را پنهان کند. آیا خود برگزارکنندگان این جشنواره، واقعا تعداد جایزههایی را که اهدا کردهاند، شمردهاند؟ واقعا یک بار از خودشان نپرسیدند در کجای جهان، یک جشنواره تئاتر یا هر هنر دیگری، این همه بخش و شاخه و جایزه پشت سر هم ردیف میکند؟
این همه بخشهای مختلف و این همه جایزه، هیچ نسبتی با واقعیت سال گذشته تئاتر کشور نداشت. مانند دیگر کارها، تنها برگزار شد تا پایان سال، دست مدیران هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای گزارش عملکرد، خالی نباشد.
مدیران تئاتر کشور و برگزارکنندگان جشنواره، از خودشان نپرسیدند هنری که برای یکسال تعطیل بوده، سالنهایش ورشکسته و هنرمندش بیکار شده است، جشن و جشنواره به چه کارش میآید؟ مگر این که به کار خود آقایان مسوول بیاید.
در حالی که هنرمندان کمتوفع هنرهای نمایشی درگیر مشکلات مالی هستند، جوانان تحصیلکردهاش آینده شغلی ندارند و بخش خصوصی آن که بار اصلی تئاتر کشور را در چند سال گذشته بر دوش کشیده، در آستانه فروپاشی است، آیین پایانی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر، بهترین نمونه برای آن ضربالمثل مشهور است که «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی.»