سریال قورباغه یکی از خشنترین سریالهای تاریخ کشور است
دو کارشناس و منتقد سینما به نقد برخی مجوزها و تصمیمات در وزارت ارشاد پرداختند.
به گزارش تازهنیوز و به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، علیرضا پورصباغ کارشناس و منتقد سینما در خصوص سریالهای نمایش خانگی گفت: سریال قورباغه یکی از خشنترین سریالهای تاریخ تولیدات نمایشی است که مشخص نیست این میزان از خشونت و نشان دادن مکرر آن، چگونه مجوز نمایش گرفته است؟
وی توضیح داد: موسیقی ریتمیکی که در پس زمینه صداهای اصلی سریال پخش میشود، در مسیر القای همان خشونت است. هدف سریال قورباغه رونمایی از خشونت آشکار نیست، قصد سازندگان پمپاژ خشونت و نهادینه کردن آن در ناخودآگاه مخاطب است.
در سکانسی از این سریال نوری (نوید محمد زاده) هدفون را روی سر خواهرش میگذارد و با دو نفر دیگر از همراهانش اقدام به قتل پدرش میکند و دخترک خردسال از آینه خودرویی که داخل آن سوار است، نحوه کشته شدن پدرش را تماشا میکند. سازنده کاملا حرفهای با جزئیات خشونت را بزک میکند. چنین صحنه ملتهبی توسط کمپانیهای هالیوودی هم ممیزی میشود، من از سانسور دفاع نمیکنم و نمیخواهم از این عبارت استفاده کنم، اما ممیزی، یعنی ممانعت از القاء ناهنجاریهایی که با جامعه ما نسبتی ندارد. پمپاژ تصاویری اینچنین خشن، هیچ سنخیتی با فرهنگ عامه ایرانی ما ندارد.
پورصباغ در ادامه افزود: در حالیکه قورباغه در قسمت اول پلیس کشی را طبیعی جلوه میدهد، سریال «ممنوعه» اجرای عدالت با اسلحه را عادی سازی میکند.
وی تصریح کرد: من الگوی قطعی برای ممانعت از نمایش خشونت ارائه نمیکنم، چراکه یکی از وجوه جذاب درام خشونت است، اما سوال اینجاست که این میزان از خشونت به درستی کارگردانی شده و به تصویر کشیده شده است یا خیر؟ قطعا فیلم هشت نفرتانگیز خشنتر از سریال قورباغه است و این فیلم از سیمای ملی پخش میشود، اما خشونت هشتنفرتانگیز هیچ القا و انجام خشونت در ناخودآگاه مخاطب را تبدیل به غریزه لذتجویانه نمیکند.
این کارشناس با انتقاد از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی گفت: علی رغم نامهنگاریهای فراوانی که از جهات مختلف برای ممیزی دقیق سریال به وزارت ارشاد ارسال شد، چگونه هیچگونه نظارتی بر این سریال شکل اعمال نشد، لیست ممیزیهای وزارت ارشاد، یک هجویه مل بروکسی و پارودی به شدت مضحک است. حتی شنیدم که توصیه شد کاراکتر پلیسی که در قسمت اول سریال در نریشن تبدیل به مواد فروش شود و با دوبله این ماهیت این کاراکتر تغییر کند، اما وظیفه وزارت ارشاد، گویا تغییر کرده و صیانت از حقوق سلبریتیها، اولیتر از صیانت فرهنگ عامه ایرانی است. تعجب میکنم یکی از مقامات عالی وزارت ارشاد در مکاتباتی صیانت از حقوق سلبریتیها محترم از اجرای وظایف وزارت ارشاد برشمردهاند. آیا وزارت موظف به صیانت از قوانین و موازین نظارت بر محصول است یا دلخور نشدن چهرههای کشور برایش مهم است؟
وی بیان کرد: در محصولات آمریکایی که خشونت را به درستی تصویر میکنند، آسیب شناسی خشونت به صورت نامحسوس بخشی از محتوای اثر را دربرمیگیرد. عالیترین مقام وزارت ارشاد خود را موظف به صیانت از سلبریتیها میداند یا صیانت از فرهنگ ایرانی؟!
این کارشناس در پایان گفت: سازمان سینمایی و وزارت ارشاد سیستم درجه بندی را با موفقیت نتوانست اجرا کند و با موانع قانونی از سوی دیوان عدالت اداری مواجه شد و در نتیجه درجهبندی را در سامانههای استریم ما رعایت نمیشود. برای کاربران سامانههای توزیع تولیدات نمایشی ما ردهبندی دسترسی لحاظ نشده و طبیعتا اگر کودک ده سال با چنین پمپاژ خشونتی در تولیدات شبکه نمایش خانگی مواجه شود، این خشونت در زیست فرد تاثیرات مخربی خواهد داشت.
پورصباغ بدون اشاره به یکی از سریالهای نمایش خانگی گفت: پایان این سریالها هیچ جای امیدی برای مخاطب باقی نمیگذارد. در یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی میبینیم که فساد به شکل سیستماتیک وجود دارد و ماموران و موظفان مبارزه با این فساد مستاصل هستند!
پورصباغ گریزی هم به توزیع سریالهای ترکی در سامانههای وی او دی زد و گفت: چرا وی او دیها سریالهای ترکی که هیچ نسبتی با فرهنگ ما ندارد را پخش میکنند؟ همین امر باعث شده خروجی شورای مصوب کننده سریالهای سامانه اینترنتی تماشای فیلم و سریال با حضور افرادی نظیر آقایان مهدی روشن روان، احسان عبدیپور، میثم نورانی، فقط تولیداتی شبیه به همین سریالهای ترکی است و هیچ رسانهای جرات پرسش این سوال را ندارد و هیچ کمکی به بهبود این شرایط نمیکنند.
وی همچنین بیان کرد: از مسئولین ساترا سوال میکنم این نهاد موظف بر نظارت کیفیت محصولات است، اما همین کار را که نمیتواند به درستی انجام دهد، هزینه اشتراکها را هم نمیتواند مهار کند. چرا هزینه اشتراک نت فیلیکس از سامانههای داخلی فقط ۵ هزار تومان بیشتر است.
شهرام خرازیها کارشناس ارشد رسانه و منتقد سینما گفت: خشونت موجود در سریالهای شبکه نمایش خانگی در حد همان خشونتی است که در سینما و تلویزیون ایران عرضه میشود. ممکن است در بعضی موارد دوز این خشونت در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل قورباغه افزایش داشته باشد، اما در نهایت اگر برآیند کلی محصولات این شبکه را در نظر بگیریم، تفاوت چندانی بین شبکه نمایش خانگی با سیما و سینما ملاحظه نمیشود. خشونت به هر حال از دیر باز تا کنون یک عامل جذابیت و فروش برای محصولات هنری محسوب شده و همچنان هم این نقش کلیدی را در تمام کشورهای تولید کننده محصولات تصویری و نمایشی بر عهده دارد.
وی در پایان اضافه کرد: صورت ظاهری قضیه این است که خشونت امری نکوهیده و مذموم است، اما در باطن و عمل، مردم واقعا خشونت را دوست دارند. استقبال ایشان از فیلمها و سریالهای خشن خود بهترین گواه بر این ادعاست. گرایش کارگردانهای ایرانی به طرح موضوعاتی مثل شوخیهای جنسی، خشونت و خودکشی در آثار خود، عجیب نیست. این گرایش در همه کشورها دیده میشود و خاص کشور ما نیست، زیرا این موضوعات خواست مردم است و مشتری دارند.