رویداد۲۴ نوشت: در شرایطی که ایران و اسرائیل پس از دو هفته درگیری نظامی، به مرحلهای از توقف حملات متقابل رسیدهاند و تحلیلگران از «آتشبسی شکننده» سخن میگویند، انتظار میرود که رسانهها با پرهیز از تنشزایی، به تقویت همبستگی اجتماعی و انسجام ملی بپردازند. اما صداوسیما، با مواضعی شگفتآور و تحریکآمیز، نهتنها در جهت آرامسازی فضای داخلی حرکت نمیکند، بلکه بعضاً در خطی موازی با مواضع تند دشمنان ایران قرار گرفته است.
هرچند تبادل حملات مستقیم میان ایران و اسرائیل متوقف شده، اما همانطور که کارشناسان هشدار دادهاند، وضعیت کنونی یک صلح پایدار نیست بلکه آتشبسی موقت و شکننده است. سایه جنگ همچنان بر سر منطقه سنگینی میکند و کوچکترین اشتباه محاسباتی یا تحریک رسانهای میتواند جرقه دور جدیدی از تنشها را بزند. در این بستر پرخطر، عملکرد صداوسیما باید بر اساس درک مسئولانه از مفهوم «امنیت ملی» باشد.
صداوسیما؛ رسانه ملی یا سکوی جناحی؟
رفتارهای اخیر صداوسیما، اما نشان میدهد که این نهاد بهجای ایفای نقش سازنده در مدیریت افکار عمومی، در حال تبدیل شدن به ابزار تسویهحسابهای جناحی و تریبون صداهای پرتنش است.
اظهارات اخیر وحید جلیلی قائم مقام صداوسیما مبنی بر اینکه «برخی میخواهند به اسم همبستگی، وطن را به آغل تبدیل کنند» مصداق این مدعا است که در روزهای اخیر بسیار جنجال آفرین بود، با انتقادهای گسترده همراه و نهایتا هم سبب شد که سازمان امور اجتماعی کشور از او به دادستان کل شکایت کند.
این رویکرد بهجای تقویت وحدت، جامعه را به دوگانههای خطرناک «خائن - میهن پرست» و یا «ملیگرایی و مذهبگرایی» میبرد و موجب افزایش شکاف اجتماعی است.
از تهدید بیمنطق تا تحریک دشمن
این، اما همه ماجرا نیست چراکه صداوسیما همزمان، نکاتی را از زبان مجری و کارشناس بیان میکند که نه تنها تناسبی با امنیت ملی نداشته و نشان از درک موقعیت و شرایط ندارد، بلکه کاملا همسو با اظهارات طرف امریکای و اسرائیلی است که دنبال بهانه برای تکرار حملات خود به ایران هستند!
برنامههای اخیر صداوسیما، با حضور برخی مجریان و کارشناسان، عملاً در تناقض با مواضع رسمی کشور در عرصه دیپلماسی و امنیت ملی قرار گرفتهاند.
مثلا یکی از مجریان شناختهشده شبکه سه، با لحنی تهدیدآمیز گفت: «سیاست ابهام هستهای را آغاز کردهایم. هر سطحی از غنیسازی را بخواهیم انجام میدهیم... به هیچکس پاسخ نخواهیم داد!»
این اظهارات، نهتنها فراتر از اختیارات نهاد رسانهای است، بلکه دقیقاً همان دستاویز تبلیغاتی است که دشمنان ایران برای توجیه فشارهای بینالمللی و حملات احتمالی خود استفاده میکنند.
سخنان سید مرتضی علوی، یکی از کارشناسان برنامههای سیاسی سیما نیز تعجببرانگیز بود. او گفت: «اگر آمریکا دوباره B۲ وارد آسمان ایران کند، با شگفتانه روبهرو خواهد شد... ایران ۴ فروند اف-۳۵ را ساقط کرده!»
این ادعاها که هیچ منبع رسمی آنها را تأیید نکرده، بیش از آنکه بازدارندگی ایجاد کند، دستاویزی برای تحقیر اعتبار دیپلماسی کشور و تشدید جو خصمانه از سوی قدرتهای نظامی جهان خواهد بود.
صداوسیما در سیبل انتقادات
رویه اخیر صداوسیما چنان مساله ساز شده که شاهد افزایش انتقادات به این رسانه نیز هستیم. مثلا روزنامه جمهوری اسلامی در شماره اخیر خود، با لحنی بیسابقه نسبت به عملکرد رسانه ملی هشدار داده و خواستار پاکسازی آن از افراد «کمسواد و مشکوک» شده است. در این یادداشت آمده: «این افراد، دانسته یا نادانسته، در خدمت دشمن صهیونیستی قرار گرفتند... حالا که فریبکاریشان آشکار شده، باید بساطشان جمع شود.»
این روزنامه تأکید کرده که صداوسیما باید به مأموریت اصلی خود بازگردد: «تقویت فهم عمومی، انسجام ملی و حمایت از امنیت کشور در برابر تهدیدهای خارجی.»
در خط مقدم جنگ رسانهای، صداوسیما کدام جبهه است؟
امروز که کشور از یک درگیری نظامی گسترده عبور کرده و نیازمند آرامش، همبستگی و تحلیل هوشمندانه است، رسانهای که عنوان «ملی» را یدک میکشد نباید خود به عاملی برای التهاب، تفرقه و تحریک بدل شود. صداوسیما باید انتخاب کند: یا در جبهه مردم و منافع ملی بایستد، یا با تداوم این رویکرد، اعتماد عمومی را بیش از پیش از دست بدهد.
Your Comment