در زمان‌های آرام‌تر، چین همانند روسیه با خوشحالی از ایران به عنوان ابزاری برای ضربه‌زدن به آمریکا و متحدانش استفاده می‌کند. اما هنگامی‌که تنش‌ها به درگیری نظامی و تهدیدی برای ثبات جهانی تبدیل می‌شود، پشتیبانی از ایران برای پکن سرمایه‌گذاری معقولی به نظر نمی‌رسد

سکوت تلخ چین و روسیه در سخت‌ترین روزها؛ شرکایی که از ایران برای ضربه به آمریکا استفاده می‌کنند!

رویداد۲۴ نوشت: جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل که آمریکا هم در آن دخالت مستقیم داشت، خاورمیانه را در آستانه بحرانی تازه قرار داد و انتظار می‌رفت که چین و روسیه به عنوان شرکای راهبردی تهران، واکنش شدید و حمایتی نسبت به آن نشان دهند. اما چنین نکردند و مواضع توام محتاطانه آنها مورد توجه جهان قرار گرفت. تحلیل رسانه‌ها این بود که این سکوت و احتیاط دیپلماتیک خطری برای ائتلاف‌های ضدآمریکایی است. لئون آرون در مجله آتلانتیک به این موضوع پرداخته و نوشته است:، اما رویدادهای اخیر در ایران نشان داد که ضدآمریکایی‌بودن فقط تا حدی می‌تواند یک ائتلاف را کنار هم نگه دارد.

در این مطلب آمده است: در حالی‌که اسرائیل و سپس آمریکا در ماه جاری ایران را هدف قرار دادند، واکنش چین و روسیه به طرز شگفت‌انگیزی ملایم بود. سال‌هاست که دشمنی مشترک با آمریکا باعث نزدیکی ایران، چین و روسیه شده است. هر سه کشور از تحقیر غرب در اوکراین و خاورمیانه و گسترش شکاف میان واشنگتن و اروپا سود می‌برند. بنابراین، پس از حمله نخست اسرائیل در ۱۳ ژوئن، انتظار می‌رفت چین—قوی‌ترین شریک در این سه‌گانه ضدآمریکایی—به سرعت موشک‌های برد کوتاه و تجهیزات پدافند هوایی به ایران بفرستد. بی‌تردید، پکن باید از قدرت دیپلماتیک روبه‌رشد خود استفاده می‌کرد تا اسرائیل و آمریکا را منزوی کند، جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل را خواستار شود و قطعنامه‌ای در محکومیت دو دولتی که به متحد چین حمله کرده‌اند ارائه دهد. اما رویدادهای اخیر در ایران نشان داد که ضدآمریکایی‌بودن فقط تا حدی می‌تواند یک ائتلاف را کنار هم نگه دارد.

موضع محتاطانه چین؛ اقتصاد اولویت دارد یا ایدئولوژی؟

چین پس از محکوم‌کردن نمادین حمله اسرائیل به‌عنوان «گستاخانه» و «نقض حاکمیت ایران»، با احتیاط پیش رفت و بر لزوم دیپلماسی تأکید کرد، نه افزایش سرزنش‌ها. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، در تماس با همتای اسرائیلی خود در ۱۴ ژوئن، از محکوم‌کردن صریح اقدامات اسرائیل خودداری کرد و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، چهار روز صبر کرد تا خواستار «کاهش تنش» شود و اعلام کند که «چین آماده همکاری با همه طرف‌ها برای ایفای نقش سازنده در بازگرداندن صلح و ثبات به خاورمیانه است».

پس از رای مجلس ایران به بستن تنگه هرمز، سخنگوی وزارت خارجه چین—در چیزی که به نظر هشدار به ایران می‌رسید—تأکید کرد که خلیج فارس یک مسیر تجاری حیاتی برای کالا و انرژی در جهان است و از همه شرکا خواست تا «مانع از تأثیرگذاری بیشتر تنش‌های منطقه‌ای بر رشد اقتصادی جهانی شوند.»

بیشتر بخوانید: 

تفرقه‌افکنی گاه و بیگاه صداوسیما در جهت منافع دشمن/ تلویزیون تریبون صداهای پرتنش است!

ایران بی‌خیال جنگنده‌های روسیه شد/ این جنگ‌افزار چینی جایگزین سوخو ۳۵ می‌شود!

در زمان‌های آرام‌تر، چین همانند روسیه با خوشحالی از ایران به عنوان ابزاری برای ضربه‌زدن به آمریکا و متحدانش استفاده می‌کند. اما هنگامی‌که تنش‌ها به درگیری نظامی و تهدیدی برای ثبات جهانی تبدیل می‌شود، پشتیبانی از ایران برای پکن سرمایه‌گذاری معقولی به نظر نمی‌رسد، دست‌کم در مقایسه با حفظ روابط اقتصادی و دیپلماتیک با غرب.

چین شریان حیاتی اقتصاد ایران محسوب می‌شود. حدود ۹۰ درصد نفت ایران را می‌خرد و مواد و فناوری‌هایی را تأمین می‌کند که برای توسعه تسلیحات ایران حیاتی‌اند. با این حال، این رابطه تجاری برای چین چندان مهم نیست، چرا که تنها حدود ۱۰ درصد نفت خود را از ایران تأمین می‌کند. افزون بر این، اقتصاد چین بیش از ۴۰ برابر اقتصاد ایران است و چین تجارت بسیار بیشتری با آمریکا و اتحادیه اروپا دارد.

اختلاف جهان‌بینی بین شرکای استراتژیک

از زمان جنگ جهانی دوم، رهبران دموکراسی‌های غربی توانسته‌اند تا حدی به دلیل داشتن جهان‌بینی مشترک با یکدیگر همکاری موفقی داشته باشند. این‌که آیا دین‌سالاران اسلامی ایران می‌توانند همان احساس نزدیکی را با شی جین‌پینگ، رهبر کشوری رسماً بی‌خدا، یا با پوتین که خود را حامی ارتدوکسی مسیحی می‌داند، تجربه کنند یا نه، پرسشی کاملاً متفاوت است.

واکنش پکن به وضعیت ایران باید به غرب اندکی خوش‌بینی محتاطانه بدهد. اگر دونالد ترامپ بالاخره فرق میان مهاجم و قربانی را درک کند—یا دست‌کم بفهمد که پوتین او را بازی داده—رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند با جدیت بیشتری از اوکراین حمایت کند، بی‌آنکه چندان نگران افزایش حمایت چین از روسیه باشد. تا زمانی‌که ایران و روسیه نفت ارزان تأمین کنند و به تقابل با غرب و متحدانش ادامه دهند، در راستای منافع چین عمل می‌کنند. اما دست‌کم در حال حاضر، بعید به نظر می‌رسد که پکن از هیچ‌یک از این شرکای به‌ظاهر راهبردی حمایت کند، اگر منافع چین در ثبات یا روابط گسترده و سودآورش با غرب به خطر بیفتد.

Your Comment

You are replying to: .
captcha

آخرین مطالب