دعوت مجدد صداوسیما از محمدجواد لاریجانی، با کارنامه‌ای مملو از اظهارات ناپخته نوعی التهاب‌آفرینی و تهدید آرامش روانی جامعه تلقی می‌شود.

صداوسیما با دعوت از این افردا آرامش جامعه را برهم می‌زند!

 عبدالرضا خزایی در چندثانیه نوشت: صداوسیما، به عنوان مهم‌ترین نهاد رسانه‌ای کشور، باید نماد صدای مردم، بازتاب‌دهنده منافع ملی و بستری برای ارتقای آگاهی، انسجام اجتماعی و عقلانیت عمومی باشد. اما عملکرد کنونی آن، به‌ویژه در موارد اخیر، به‌روشنی نشان می‌دهد که این رسانه در مسیری واژگونه گام برمی‌دارد؛ مسیری که نه‌تنها همسو با مطالبات جامعه نیست، بلکه گاه در تضاد آشکار با شعور عمومی قرار می‌گیرد.

دعوت مجدد از محمدجواد لاریجانی، با کارنامه‌ای مملو از اظهارات ناپخته و گاف‌هایی که در حافظه افکار عمومی با عنوان‌هایی چون «ماجرای ناف ترامپ» حک شده، یکی از نشانه‌های برجسته این روند معکوس است. اینکه فردی با چنین سابقه‌ای، مجدداً به‌عنوان تحلیل‌گر مطرح شود و در برنامه‌ای رسمی اظهاراتی چون «غافلگیری در داخل ایران ممکن است چند وقت دیگر با ۵ پهپاد در اروپا جبران شود» را بر زبان بیاورد، بیش از آنکه تحلیلی امنیتی یا رسانه‌ای باشد، نوعی التهاب‌آفرینی و تهدید آرامش روانی جامعه تلقی می‌شود. چنین جملاتی، نه راهبردی برای مواجهه با بحران‌ها بلکه دامن‌زدن به بی‌اعتمادی، تفرقه و فرسایش سرمایه اجتماعی است.

چرا رسانه‌ای که ادعای ملی‌بودن دارد، همچنان بر تکرار چهره‌ها، خطاهای گذشته و دعوت از افرادی با تحلیل‌های غیرکارشناسی و غیرمسئولانه پافشاری می‌کند؟ آیا این اصرار بر یک مسیر غلط، نوعی لج‌بازی رسانه‌ای است یا ناشی از ناتوانی در درک رسالت واقعی رسانه ملی؟ رسانه‌ای که در شرایط پیچیده کشور به جای ایفای نقش آرام‌بخش، اطلاع‌رسان و شفاف، عملاً خود به منبع تشویش بدل شده، نمی‌تواند ادعای نمایندگی مردم را داشته باشد.

پیامد این لج‌بازی یا بی‌توجهی به نیازهای واقعی جامعه، فقط در ساحت رسانه‌ای باقی نمی‌ماند. بلکه تبعاتی فراتر از آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حیثیتی برای کشور به‌وجود می‌آورد. تضعیف اعتماد عمومی به رسانه ملی، باعث تقویت رسانه‌های خارجی و غیررسمی و در نهایت، از دست رفتن توان اقناع و گفت‌وگوی حاکمیتی در بزنگاه‌های حساس می‌شود.

اصلاح این مسیر، مستلزم ورود قاطع و مسئولانه دولت است. به‌عنوان نماینده اراده ملی و متولی نهادهای عمومی، دولت موظف است از ابزارهای قانونی، نظارتی و ساختاری خود برای اصلاح صداوسیما استفاده کند. تغییر در رأس مدیریت این سازمان، انتخاب مدیرانی متخصص، مردمی، آگاه به اقتضائات رسانه‌ای روز و متعهد به منافع ملی، تنها راه بازگرداندن این نهاد به مسیر عقلانیت و اعتماد عمومی است.

صداوسیمای امروز، نیازمند یک بازتعریف جدی در مأموریت‌ها، ساختار، محتوای برنامه‌ها و شیوه تعامل با مردم است. رسانه ملی باید تریبون صداقت، تحلیل، عقلانیت و امید باشد، نه جولانگاه چهره‌های تفرقه‌افکن و نظراتی بی‌پشتوانه. تداوم وضعیت فعلی، کشور را با هزینه‌های سنگینی مواجه خواهد کرد؛ هزینه‌هایی که نه فقط مادی، بلکه در سطح سرمایه اجتماعی و مشروعیت نهادی جبران‌ناپذیر است.

روزنه اصلاح، همچنان باز است؛ اگر اراده‌ای برای تغییر وجود داشته باشد. لحظه‌ای که صداوسیما بپذیرد لج‌بازی با مردم یا تکرار تحلیل‌های شعاری و پرهیاهو، به‌جای ارتقا، آن را به حاشیه می‌برد، نقطه آغاز بازسازی اعتماد خواهد بود. این بازسازی، بدون یک گفتمان جدید مبتنی بر احترام، پاسخگویی، تخصص و پیوند واقعی با مردم ممکن نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب