قوه قضاییه امروز صبح همه کارهای خود را زمین گذاشته و به پرونده زینب موسوی، کمدینی که برنامه اخیر او در فضای مجازی جنجال آفرین شده ورود کرده است. خبرگزاری میزان، رسانه رسمی قوه قضاییه اعلام کرد که پس از انتشار ویدئویی در فضای مجازی که به ادعای این نهاد «توهین به فردوسی و جریحهدار شدن عفت عمومی» تلقی شده، دادستانی تهران علیه موسوی اعلام جرم کرده است.
این ویدئو، طنز کوتاهی بود که در آن موسوی ابیاتی از فردوسی را خوانده و آن را دستمایه شوخی قرار داده بود. هرچند بسیاری از کاربران این طنز را «سخیف» دانستند و آن را توهین به شاعر ملی ایران تعبیر کردند، موسوی در گفتوگویی تلفنی روایت متفاوتی ارائه میدهد.
روایت موسوی از پشتپرده انتشار ویدئوی شوخی با فردوسی
زینب موسوی به رویداد۲۴ میگوید اصلاً قرار نبوده این بخش از ویدئو منتشر شود: «مدیر برنامه یوتیوبی که قرار بود این طنز را منتشر کند قول داده بود این بخشها حذف شود. حتی فایلی که برای من ارسال کرده بودند هم فاقد این قسمت بود. من هیچ اطلاعی از انتشار آن در شبکههای اجتماعی نداشتم.»
به گفته موسوی روال قضایی تحقیرآمیز است؛ در دادگاه فریاد میزنند، تحقیر میکنند، جریمه میدهند و در نهایت هم صفحه اینستاگرام او را که منبع درآمدش است مسدود میکنند.
موسوی میگوید سازنده برنامه یوتیوبی که این بخش را منتشر کرده نیز ابراز پشیمانی کرده و ویدئو را از خروجی خود حذف کرده است.
واکنشها در شبکههای اجتماعی | از تمسخر چهره طنزپرداز تا نقد مشفقانه
انتشار این ویدئو موجی از واکنشها را برانگیخت. بیشتر کاربران از ادبیات موسوی انتقاد کردند و آن را «بیاحترامی به پاسدار زبان فارسی» دانستند. فاضل نظری، شاعر، در شبکه اجتماعی ایکس تصویری از موسوی منتشر کرد و در کنار آن بیتی از شاهنامه نوشت: «ز چهره توان دید رنگ درون/ نگردد سیهدل سپید از برون.» _ برای نگارنده این گزارش مشخص نیست منظور او از انتشار عکس و ارتباط دادن آن به این بیت شعر چیست؟ آیا او با این کار قصد توهین به چهره یک طنزپرداز به خاطر محتوای طنز او دارد؟
منتقدان معتقدند موسوی با «کلیدواژههای جنسی» و «ادبیات تند» به دنبال جلب توجه و شوآف اجتماعی بوده است. در مقابل، برخی فعالان فضای مجازی نگاه دیگری دارند. کاربری با نام مستعار سهند ایرانمهر در ایکس نوشت که نقد فردوسی و دیگر روایتهای ملی مشروع است، اما این کار باید با ایهام، وارونگی و ارجاعات بینامتنی انجام شود، نه با «بیادبی». او این رفتار را «برانگیختن آگاهانه خشم برای جلب پاداش الگوریتمی» دانست.
طنز، حساسیتهای اجتماعی و خط قرمزها | پیشنهاد به دستگاه قضا؛ گاهی تنبیه را برعهده جامعه بگذارید
به باور نگارنده، با هر پدیدهای بسته به ظرفیت جامعه شنونده میتوان شوخی کرد. در مورد تندزبانی هم شاید مخالف باشید، اما صادق هدایت یک جمله جالب دارد؛ او میگوید «زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد، فحش آبدار زیاد دارد. ما که سر این ثروت عظیم نشستهایم چرا ولخرجی نکنیم؟»
با این حال، در جامعه ایران شوخی با مذهب به دلیل قوانین و باورهای مذهبی تبعات قضایی سنگینی دارد، اما در مورد چهرههای ملی منع قانونی وجود ندارد. با این حال، حساسیت اجتماعی بسته به شرایط متغیر است. در این پرونده، جنسیت طنزپرداز نیز بیتأثیر نبوده است؛ زن بودن موسوی و شوخی با فردوسی بهعنوان نماد زبان فارسی، به خشم گستردهتری دامن زده است.
با این وجود، این پرسش مطرح است که آیا واکنشهای تند افکار عمومی کافی نبود؟ آیا لزومی به ورود دستگاه قضا وجود داشت؟ سهند ایرانمهر در این باره به خوبی نوشته: «با وجود نقد جدی به سخنان موسوی، امیدوار بودن به اعلام جرم علیه او کاملاً نابخردانه است. او نه دعوت به خشونت کرده و نه آسیبی رسانده. ابزار او کلمه است، نه خشونت. کیفریکردن، فقط ترس و خودسانسوری میآورد. پاسخ، نقد و گفتوگوست، نه پروندهسازی.»
نظر شما