رویداد۲۴ نوشت: مردم ایران طول هفته را با خبرهای هولناکی درباره بازگشت تحریم ها، جنگ مجدد، قطعی برق و آب، بیکاری کارمندان دولت، عقب افتادن وام و حقوق بازنشستگان و افزایش قیمت اغلب اقلام ضروری سپری میکنند، به این امید که یک آخر هفته در کنار خانواده آرامش بگیرند؛ غافل از اینکه (در ترافیک جادههای شمال، که معلوم نشد به خاطر عملیات عمرانی بی خبر بسته شده یا زیتون فروشهای رودبار کارشکنی کرده بودند)، باید سخنرانی ائمه جمعه را درباره انواع حقوق طبیعی که از آنها برخوردار نیستند، گوش کنند. تازهترین نمونه این سخنان از شیراز به گوش رسیده است.
آیت الله لطف الله دژکام در نماز جمعه گفت: برخی در کوچه و خیابان خیلی مدعی و طلبکار هستند و خود را مطالبهگر میدانند؛ به نظر بنده این اسم را بیخودی به خود میبندند؛ کسی که یاد خدا در دلش نیست، نمیشود مطالبهگر باشد و در قاموس انقلاب اسلامی جای مطالبهگر نیست.
آیت الله دژکام از پدیدهای به نام «مطالبهگر تراز انقلاب اسلامی» حرف زده و گفته چنین کسی باید یاد خدا در دلش باشد و حرف برای خدا بزند نه اینکه اگر باند و جریان خودش لطمه خورد، رگ گردنش باد کند و وقتی باند مقابل است، هیچ مطالبهای ندارد؛ این باندبازی است نه خداخواهی و باندبازها باید از خدا بترسند.
اما واقعیت این است که منبر نماز جمعه سالهاست از جایگاهی که قرار بود حلقه ارتباط مردم و مسئولان باشد، فاصله گرفته و به تریبونی برای بیان مواضع شاذ، غیرهمسو با سیاستهای کلان نظام و بیارتباط با دغدغههای مردم بدل شده است.
سخنان جنجالی از تریبون نماز جمعه
آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد یکی از سردمداران این دست اظهارات است. او بارها از تریبون نماز جمعه برای حمله به زنان، مذاکره، حجاب و مسئولان دولتهای مختلف غیر همسو (همه دولتها به جز دولت داماد فقیدش) استفاده کرده است. او زنان را «خواهران ولنگار» میخواند، کنسرت را راه نفوذ دشمن میداند و اجازه کنسرت در مشهد را نمیدهد، مذاکره غیر مستقیم را بد و مستقیم را بدتر میخواند و کسانی که خواستار تغییر پارادایم حاکمیت هستند را به اشعث بن قیس تشبیه میکند.
نمونههای مشابه کم نیست: از امام جمعه رفسنجان که دوچرخهسواری زنان را حرام اعلام کرد، تا امام جمعه گچساران که اسبدوانی زنان را تهییجآور دانست و امام جمعه کرج که حضور پزشکان مرد در بیمارستانهای دولتی برای بیماران زن را ممنوع میخواند.
تضاد نماز جمعه با سیاستهای کلان نظام
اسفندماه سال گذشته در حالی که دولت پزشکیان تلاش بی امانی را برای احیای توافق هستهای در دستور کار داشت تا مانع از بازگشت تحریمها شود، تریبون نماز جمعه یک صدا به مکانی برای مخالفت با مذاکره تبدیل شد. در مشهد آیت الله علم الهدی برجام را «لعنتی» خطاب کرد و گفت: «اگر کسی ایرانی باشد و غیرت ایرانی داشته باشد، نمیپذیرد که دست خود را خالی کند… و یکگوشه بنشیند کاسه گدایی دست بگیرد.»
این سخنان در شرایطی مطرح میشود که دولت پزشکیان با مجوز کامل رهبری مذاکرات هستهای را پیش میبرد. عباس عراقچی، وزیر خارجه، حتی تأکید کرده که نه تنها اختیار مذاکره، که اختیار «توافق با آمریکا» نیز از سوی رهبری به او داده شده است. با این حال، خطبههای نماز جمعه به سکویی برای مخالفت با مذاکرات بدل شدهاند.
همین شکاف بین مطالبات مردم و منویات نظام با محتوای سخنرانی خطبای نماز جمعه باعث شد رهبری در سال ۱۴۰۱ در دیدار با امامان جمعه سراسر ایران از «کاهش مشارکت در نماز جمعه» صحبت کند. ایشان گفته بود این واقعیت را نباید به حساب ضعف ایمان مردم گذاشت بلکه تفاوت رفتار و گفتار ائمه جمعه است که «مستمع را سر لج میآورد».
پاک کردن صورت مساله
اما ظاهرا گوش بسیاری از ائمه جمعه به فرمان رهبری هم بدهکار نیست. راه حل چیست؟ شورای عالی امنیت ملی بعد از سالها تلاش پشت پرده برای کنترل این دست اظهارنظرها در نماز جمعه، به یک راه حل خلاقانه رسیده است؛ به جای حل مساله، صورت مساله را پاک کنیم!
این نهاد در اطلاعیههایی که به طور مرسوم خطاب به مدیران و سردبیران رسانهها صادر میکند از آنها خواسته از «بازنشر اظهارات سخنرانان تریبونهای رسمی که بیانات شاذ و خارج از سیاستهای اعلام شده» دارند خودداری کنند.
این نهاد که عالیترین نهاد برقراری امنیت در کشور است به این نتیجه رسیده که نمیتواند جلوی اظهارنظرهای خلاف قاعده چهرههای رسمی را بگیرد، اما چه دیواری کوتاهتر از رسانهها؟!
شورای عالی امنیت ملی به رسانهها ابلاغ کرده که «از انتشار، بازنشر یا بازتاب گفتوگوها و اظهارات چهرهها، افراد دارای عنوان یا سخنرانان تریبونهای رسمی که بیانات شاذ و خارج از سیاستهای اعلامشده، غیرهمسو با مصالح ملی و بینالمللی کشور دارند، اکیداً خودداری کنند و به اظهارات وحدت شکنانه و مخرب این افراد وزن و ضریب ندهند.».
اما آیا سکوت رسانهها واقعاً راهحل است یا مطالبه گری ممنوع است؟ اگر رسانهها مطالبه گری نمیکردند، آیا پروندههایی، چون تخلفات خانواده آیتالله کاظم صدیقی، خطیب جمعه تهران، هرگز به جریان قضایی میافتاد؟ آیا همین مطالبه گری که از نظر امام جمعه شیراز ممنوع است، نقشی در کاهش فاصله میان مردم و تریبون نماز جمعه نداشته است؛ همان نقشی که رهبری هم انتظار دارد؟
نظر شما