بازار ارز ایران در روزهای اخیر یکی از حساسترین و پرنوسانترین دورههای خود را تجربه کرد، دورهای که در آن نرخ دلار آزاد پس از آنکه ۱۰۵ هزار تومان را لمس کرد، به کانال ۹۰ هزار تومانی بازگشت. اما با گذشت چند روز، قیمت دلار به آرامی، اما پیوسته به مرز روانی ۱۰۰ هزار تومان نزدیک شده است. این مرز نهتنها یک عدد اقتصادی، بلکه نمادی از شکست یا موفقیت سیاستهای ارزی دولت تلقی میشود؛ رقمی که عبور از آن میتواند پیامدهای روانی، اجتماعی و اقتصادی گستردهای به همراه داشته باشد.
نرخ دلار در هفتههای گذشته با نوسانات محدود، اما جهتدار، از کانال ۹۷ هزار تومان به سمت ۹۹ هزار و ۹۵۰ تومان حرکت کرده و در معاملات روز سهشنبه در سطح ۹۹ هزار و ۶۵۰ تومان بسته شده است. در معاملات روز چهارشنبه نیز نرخ ارز با افزایش ۳۰۰ تومانی نسبت به روز سهشنبه روی رقم ۹۹ هزار و ۷۵۰ تومان قرار گرفت. این حرکت آهسته، اما معنادار، نشاندهنده نوعی دودلی در بازار است. تردیدی که از یکسو ناشی از تقاضای احتیاطی و انتظارات تورمی است و از سوی دیگر، حاصل تلاش بانک مرکزی برای کنترل بازار از طریق ارزپاشی محدود و مدیریت انتظارات.
تقاضای احتیاطی، که در شرایط نااطمینانی اقتصادی و سیاسی بهطور طبیعی افزایش مییابد، در حال حاضر نقش موتور محرک رشد پلکانی دلار را ایفا میکند. بسیاری از خریداران خرد و حتی برخی فعالان بزرگ بازار، نرخهای فعلی را کف قیمتی تلقی کرده و با این تصور که احتمال جهش بیشتر وجود دارد، اقدام به خرید میکنند. این رفتار، حتی اگر پایه اقتصادی محکمی نداشته باشد، عملا به افزایش تدریجی نرخ ارز کمک کرده و فشار مضاعفی بر سیاستگذار وارد میکند.
از سوی دیگر، بازار ارز در وضعیت انتظار به سر میبرد؛ انتظاری که به دو متغیر کلیدی وابسته است؛ نخست، تصمیمات سیاسی و دیپلماتیک در سطح بینالمللی که میتواند بر انتظارات ارزی اثرگذار باشد و دوم، سیاستهای پولی داخلی از جمله نحوه مداخله بانک مرکزی در بازار. در چنین فضایی، هر خبر یا رویداد غیرمنتظرهای قادر است مسیر بازار را بهطور ناگهانی تغییر دهد.
عبور یا عدم عبور از مرز ۱۰۰ هزار تومان، میتواند بهعنوان نقطه عطفی در تحلیلهای اقتصادی و روانی بازار تلقی شود. اگر این مرز شکسته شود، احتمالا شاهد موج جدیدی از انتظارات تورمی، افزایش قیمتها در سایر بازارها و فشار بیشتر بر سیاستگذار خواهیم بود. در مقابل، اگر این سطح حفظ شود و بازارساز بتواند با ابزارهای خود مانع از جهش نرخ شود، ممکن است فضای بازار به سمت ثبات نسبی حرکت کند؛ هرچند این ثبات در شرایط فعلی بسیار شکننده و وابسته به تحولات بیرونی خواهد بود.
بازار ارز در حال پیشخور کردن نااطمینانیهای آینده است
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در پاسخ به اینکه با توجه به نزدیک شدن نرخ دلار به مرز روانی ۱۰۰ هزار تومان، آیا بازار در حال پیشخور کردن سناریویی خاص است یا صرفا ناشی از انتظارات روانی است؟ به اقتصاد ۲۴ گفت: «انتظارات روانی زمانی شکل میگیرد که قیمت دلار افزایش پیدا میکند. روند بازار بستگی به میزان عرضه و تقاضا دارد. تقاضا به اخبار آینده واکنش نشان میدهد و وقتی این اخبار منتشر میشود، تاثیر خود را بر قیمتها میگذارد. اخباری مانند مذاکرات، وضعیت کشور پس از جنگ ۱۲ روزه، تحولات منطقه، مناقشات غزه و اسرائیل که ایران نیز به نوعی در آن دخیل است، همه باعث میشود که این انتظار شکل بگیرد که یا درگیری جدیدی آغاز خواهد شد، یا مکانیسم ماشه فعال خواهد شد.»
وی ادامه داد: «چند روز اخیر که ما افزایش نرخ را داشتیم و دلار به ۱۰۵ هزار تومان هم رسید به این دلیل بود که در آستانه فعال شدن مکانیسم ماشه قرار گرفتیم ولی توافق ایران با آژانس باعث شد قیمت دلار کاهشی شود و تا ۹۷ هزار تومان هم برسد. اینکه الان مجدد افزایش پیدا کرده، دلیل خاصی ندارد و شاید روی این حساب بود که توافق با آژانس محکمتر خواهد بود و ایران ممکن است مذاکراتی را شروع کند. اگر به حساب هیجانات یا جو روانی بگذاریم، هرچه به آینده ربط دارد همراه با نااطمینانی و ریسک است و جو روانی ایجاد میکند. انتظاراتی که شکل میگیرد مبنی بر اینکه دولت کسری بودجه دارد، تصمیماتی برای تک نرخی کردن ارز و افزایش نرخ آب و برق دارد و از طرفی باید یارانه را زیاد کند که خودش کسری بودجه ایجاد میکند و این کسری را ممکن است با افزایش نرخ ارز جبران کند، همه تاثیرگذار هستند.»
قیمت دلار بیجا پایین آمده
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: «افزون بر موارد یاد شده، سکوتی که در بانک مرکزی نسبت به اینکه سیاست ارزی چه خواهد بود، حاکم است اثرش را روی نرخ ارز میگذارد. به باور من، چون پیکهای ۱۰۵ هزار تومان هم برای دلار داشتیم، نرخ دلار بیجا پایین آمده و باید تلنگری به اخبار و انتظارات بخورد تا این شکاف پر شود. البته افزایش قیمت جهانی اونس طلا که از آن طرف ارزش دلار را پایین میآورد و بحث کاهش نرخ بهره آمریکا بی تاثیر نیست ولی کماکان هرچه بر سر ارزش دلار بیاید، در ایران آن را بصورت افزایش قیمت میبینیم.»
بغزیان در پاسخ به اینکه با وجود محدودیتهای منابع ارزی، آیا بانک مرکزی میتواند نرخ را کنترل کند، یا ناچار به پذیرش سطوح جدید قیمتی خواهد بود؟ بیان کرد: «به باور من خواستگاهش وجود دارد ولی بستگی دارد به اینکه با وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه به چه توافقی خواهند رسید. اینکه بگوییم کسری منابع ارزی نداریم، یک باور خوشبینانه است و نمیتوان روی آن حساب کرد. به هر حال هر زمان که آمریکا راههای دور زدن تحریم را میبندد، از آن طرف کسری منایع ارزی خود را بیشتر نشان میدهد و ما باید از منابعی که داریم، بهینهتر استفاده کنیم. من فکر میکنم بانک مرکزی الان یک عقلانیتی دارد که به این سادگی حاضر نمیشود نرخهای توافقی و ترجیحی را با بازار آزاد هماهنگ کند.»
نظر شما