درست است که اسرائیل درنهایت حملاتی را به ایران انجام داد و موجب رقم خوردن جنگ دوازده روزه شد اما این به معنای آن نیست که با اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها، مشروعیتی برای حمله نظامی به ایران ایجاد شود.

همه فکر می‌کنند پزشکیان با ترامپ ملاقات کند، شق‌القمر می‌شود!

نصرت‌الله تاجیک در روزنامه اعتماد ضمن اشاره به سفر مسعود پزشکیان به نیویورک نوشت: سفر آقای پزشکیان به نیویورک و اصولا سفرهای دیپلماتیک و حضور در مجامع بین‌المللی در هر حال بخشی جدانشدنی از فعالیت‌های سیاست خارجی هر کشور برای تبیین مواضع و گسترش و تحکیم روابط دو و چندجانبه و بین‌المللی کشورها به منظور یارگیری و اجماع‌سازی به شمار می‌رود. با این حال، واقعیت آن است که در فضای رسانه‌ای ما، این سفرها اغلب با نگاه احساسی، هیجانی یا غیرکارشناسی تحلیل می‌شوند و از زوایای تخصصی به آنها نگریسته نمی‌شود.

گاهی تیترهایی در مطبوعات منتشر می‌شود که فاصله زیادی با واقع‌بینی دارد و این امر موجب می‌شود افکار عمومی از ماهیت واقعی تحرکات دیپلماتیک دور بماند. مشکل ما و رسانه‌هایمان این است که به جای اینکه ببینیم کی همراه آقای پزشکیان می‌رود؟!  نمی‌پرسیم چرا می‌رود؟! برای چه کاری؟! و چه ابزاری دراختیار دارد؟! و آیا ابزار و این کارها مفید و موثرند؟! اما عموم تحلیلگران معتقدند که رییس‌جمهور اگر امسال دست خالی و بدون یک اقدام بازی به‌هم‌زن، با این آسیب‌هایی که دیده‌ایم، به نیویورک برود، چیزی عاید اهداف سیاست خارجی کشور نخواهد شد!

نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که اساس دیپلماسی بر مذاکره و تفاهم استوار است. ما نیز در مقطع کنونی به مذاکره نیاز داریم. شرط موفقیت در هر نوع دیپلماسی چه در روابط دوجانبه و چه در تعاملات چندجانبه و بین‌المللی توجه بازیگران به دغدغه‌های طرف مقابل است.

اگر کشوری صرفا بر خواسته‌ها و اهداف خود پافشاری کند، بدون آنکه درک کند طرف مقابل چه نگرانی‌ها و اولویت‌هایی دارد، امکان رسیدن به تفاهم واقعی فراهم نخواهد شد. البته درنظر گرفتن دغدغه‌های طرف مقابل به معنای پذیرش اهداف و منافع آن کشور نیست، بلکه به معنای درک متقابل برای یافتن راه‌حل‌های مشترک است.

با این همه در شرایط کنونی و با توجه به سطح بالای تنش میان ایران و امریکا، بعید به نظر می‌رسد که دیدارهای سطح بالا میان مقامات دو کشور در حاشیه نشست مجمع عمومی امکان‌پذیر یا ثمربخش باشد. روابط دو طرف طی سال‌های اخیر آسیب جدی دیده و هنوز بستری برای گفت‌وگوی مستقیم در سطوح عالی شکل نگرفته است. مشکل اصلی سیاست خارجی کشور این است که تکلیفمان با خودمان روشن نیست!

همه فکر می‌کنند آقای پزشکیان با ترامپ ملاقات کند، شق‌القمر می‌شود! اما جدای از عملی نبودن، او خواسته‌های مشخص و غیرمعقولی دارد که ناشی از تفکر غلطی است که ایران را در یک قدمی تسلیم می‌پندارد! نمی‌شود داستان هزار و یکشب برایش گفت! از این سو بعضی کنشگران سیاسی جوری از گرفتن اختیارات صحبت می‌کنند که گویی مشکل در نیویورک حل می‌شود! خیر! مشکل در تهران حل می‌شود که ما هم چوب را نخوریم و هم پیاز را! تا زمانی که ندانیم چگونه با استراتژی درست کشور را از این چاهی که ما را در آن انداخته‌اند، بیرون بیاوریم! همه مسوولان کشور هم دسته جمعی به نیویورک بروند اتفاقی نمی‌افتد!

از این رو، به نظر می‌رسد در سفر پیش‌رو، تمرکز بیشتر بر گفت‌وگو با مقامات اروپایی باشد و تلاش شود یا انتظار می‌رود رییس‌جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان در دیدارهای خود با رهبران اروپایی بر دو محور اصلی تاکید کنند: نخست، ارایه توضیحات و راستی‌آزمایی‌های لازم برای نشان دادن جدیت و پشتوانه حاکمیتی مواضع ایران و در وهله دوم، تلاش برای دستیابی به یک تفاهم اولیه در نیویورک، در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل. چنین تفاهمی می‌تواند زمینه‌ساز گام‌های بعدی در مسیر دیپلماسی باشد و راه را برای تعاملات آینده در زمینه برنامه هسته‌ای ایران هموار کند.

اما یکی از دیگر معضلات کنونی ایران، شکل روابطش با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. لازم به ذکر است که اخیرا شورای عالی امنیت ملی بیانیه‌ای منتشر کرده است، اما واقعیت این است که در این بیانیه درباره سطح و مراحل تعلیق تعهدات هسته‌ای، به‌طور مشخص اشاره‌ای به جزییات نکرده است، از همین رو هنوز پرسش‌های کارشناسی متعددی باقی مانده است: آیا صرفا تعهدات خارج از پادمان متوقف خواهد شد یا اجرای تعهدات پادمانی نیز در دستور کار قرار می‌گیرد؟ اینها مسائلی است که باید در سطوح تخصصی و کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد. با این حال، واقعیت آن است که تلقی من نیز این است که مجموعه اقدامات اخیر بیشتر کارکردی بازدارنده دارند؛ به این معنا که تهران در آستانه فعال شدن مکانیسم «اسنپ‌بک» قرار نگیرد.

در عین حال، اگر این ساز و کار فعال شود، این قبیل اقداماتی که در بیانیه آمده اجرا خواهد شد، اما به عقیده من اروپا نفع زیادی از اجرای اسنپ‌بک نمی‌برد و سعی می‌کند در پرونده هسته‌ای ایران باقی بماند تا بتواند از آن به عنوان ابزاری برای امتیازگیری استفاده کنند؛ هم از ایران و هم از امریکا.

کشورهای اروپایی به نیابت از واشنگتن تلاش می‌کنند در این حوزه فعال باشند تا در ازای همراهی با ایالات‌متحده، در پرونده‌هایی چون جنگ اوکراین و تحولات بین‌المللی، امتیازاتی به دست آورند. با این حال، اگر روند فعلی به سمت حل ‌و فصل یا تمدید توافق‌ها سوق یابد، اروپا همچنان فرصت نقش‌آفرینی خواهد داشت؛ چه در پرونده هسته‌ای ایران و چه در سایر موضوعاتی که در تقابل با امریکا پیگیری می‌کند. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha