سردار نائینی سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با SNNTV گفت: دفاع مقدس یک حادثه صرف تاریخی نبود، جشن پایداری ملت ایران و درسها و آموزههای فراوانی برای ملت ایران در عرصههای مختلف داشت و به خوبی هم از این درسها بهره گرفت.
عمدتاً فعالیتهای فکری و اندیشهای بود چون قبل از انقلاب هم دانشآموز بودیم. بیشتر در حوزههای روشنگری و بصیرتافزایی و آشنایی جوانان و نوجوانان محل و منطقهام فعالیت میکردیم و در کنار بسیاری از جوانانی که در مبارزه فعال بودند، سعی میکردیم در این زمینهها فعال باشیم.
با پیروزی انقلاب اسلامی، مانند بسیاری از جوانها در اردوهای جهادی شرکت کردیم. در اوایل سال ۵۸ هم سیل گستردهای در خوزستان آمد و امام (ره) فرمانی دادند به جوانان کشور که برای کمک به سیلزدگان به خوزستان بروند. همان هستههایی که در مبارزه بودند، بعدها در حوزه سازندگی و محرومیتزدایی هم فعالیت کردند. این امام (ره) بود که این حرکت را رهبری کرد و اولین نهادی که تشکیل شد، جهاد سازندگی بود.
یک سال قبل از جنگ در خوزستان بودم؛ در زمان جنگ عضو سپاه محمد رسول الله تهران شدم و به جبهه های غرب اعزام شدم / تا سال ۶۹، رئیس ستاد قرارگاه نجف سپاه در غرب بودم
قبل از شروع جنگ، فعالیتهای سیاسی و رسانهای گروههای مختلف در جنوب خوزستان بسیار پررنگ بود. گروههای چپ و جریان خلق عرب در آبادان، ماهشهر، خرمشهر و مناطق دیگر فعال بودند و اینها افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدادند.
بچههای سپاه ماهشهر و آبادان از ما خواستند که بمانیم و کمک کنیم. ما در آن زمان عمدتاً در کارهای فکری و فرهنگی مشغول بودیم.
از یک سال قبل از جنگ در خوزستان بودم و در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر حضور داشتم. بعد از آن به سپاه تهران پیوستم و دوره آموزشی در پادگان امام حسین تهران گذراندم و به عنوان عضو یکی از گردانهای پادگان ولیعصر تهران سازماندهی شدیم. سپاه تهران مسئولیت پشتیبانی از جبهههای غرب را بر عهده داشت و ستاد غرب هم تحت فرماندهی شهید بروجردی بود. ما مأموریت یافتیم که به جبهههای غرب اعزام شویم و تا پایان جنگ در آنجا فعال بودیم.
به دلیل اینکه روش های دشمنان جواب نداد، جنگ تحمیلی ۸ ساله اجتنابناپذیر بود
دفاع مقدس یک حادثه صرف تاریخی نبود، جشن پایداری ملت ایران و درسها و آموزههای فراوانی برای ملت ایران در عرصههای مختلف داشت و به خوبی هم از این درسها بهره گرفت.
عمدتاً فعالیتهای فکری و اندیشهای بود چون قبل از انقلاب هم دانشآموز بودیم. بیشتر در حوزههای روشنگری و بصیرتافزایی و آشنایی جوانان و نوجوانان محل و منطقهام فعالیت میکردیم و در کنار بسیاری از جوانانی که در مبارزه فعال بودند، سعی میکردیم در این زمینهها فعال باشیم.
با پیروزی انقلاب اسلامی، مانند بسیاری از جوانها در اردوهای جهادی شرکت کردیم. در اوایل سال ۵۸ هم سیل گستردهای در خوزستان آمد و امام (ره) فرمانی دادند به جوانان کشور که برای کمک به سیلزدگان به خوزستان بروند. همان هستههایی که در مبارزه بودند، بعدها در حوزه سازندگی و محرومیتزدایی هم فعالیت کردند. این امام (ره) بود که این حرکت را رهبری کرد و اولین نهادی که تشکیل شد، جهاد سازندگی بود.
تجربه ۸ ساله دفاع مقدس، مبنای قدرتسازی برای دفاع ۱۲ روزه بود
اگر بخواهیم یک مقایسه کوتاهی بین جنگ ۸ ساله و جنگ ۱۲ روزه داشته باشیم، میتوان گفت که این دو جنگ دو تجربه بزرگ نظامی برای ایران هستند
یکی از موارد این آمادگیها، اهمیت موشکی بود که از سال ۶۳ به بعد به آن پی بردیم. در طول جنگ ۸ ساله، ما تنها ۸۸ موشک شلیک کردیم، یعنی سالی ۱۰ موشک. اگر ما در دفاع مقدس میتوانستیم روزی ۲۰ موشک شلیک کنیم، قطعاً با پدیدههایی همچون جنگ شیمیایی، جنگ شهرها و جنگ دریایی روبهرو نمیشدیم و جنگ هشت ساله هم طولانی نمیشد
دشمن در هر دو جنگ، به دنبال تجزیه و براندازی کشور بود. در جنگ ۱۲ روزه هم مثل جنگ ۸ ساله، ایران به تنهایی در مقابل کل اردوگاه نظام سلطه قرار داشت. دشمن در هر دو جنگ، امیدوار بود که به سرعت و با ایجاد شورش داخلی، نظام جمهوری اسلامی را فروپاشی کند
تفاوت ها وشباهت جنگ تحمیلی ۸ ساله و ۱۲ روزه چه بود؟ / در جنگ ۱۲ روزه، محاسبات دشمن بهطور کامل بر هم خورد و تغییر کرد
در هر دو جنگ، جبهه معارض تمام ظرفیتهای خود را در اختیار دشمن قرار داد
این جنگها بر اساس یک روایت غلط از ایران ضعیف شکل گرفت. در جنگ ۱۲ روزه نیز دشمن بر اساس همان محاسبه اشتباه از جنگ سال ۵۹ تصمیم به حمله گرفت؛ به این تصور که ایران ضعیف شده و قادر به دفاع از خود نیست. اما ایران با انسجام داخلی و اتحاد مقدس مردم، محاسبات دشمن را کاملاً به هم ریخت
عملیاتهای مؤثر در جنگ ۱۲ روزه بهویژه در استفاده از موشکها، روز به روز دقت و قدرت تخریب بیشتری پیدا کرد و از روز چهارم و پنجم جنگ، معادله بهطور کامل به نفع ایران تغییر کرد. دشمن پس از روز هشتم و نهم، به آتشبس رسید، زیرا محاسباتش نشان میداد که اگر ادامه دهد، هیچ چیزی از نیروهایش باقی نمیماند
در جنگ ۱۲ روزه، ایران از موقعیت منطقهای خوبی برخوردار بود و یک جبهه بزرگ مقاومت در اختیار داشت، در حالی که در جنگ ۸ ساله، ایران به تنهایی در برابر کل اردوگاه غرب قرار داشت
حملات اولیه پهپادی ایران به سرزمین های اشغالی از همان ساعت ۴ صبح آغاز شد
در شرایط سختی که دشمن فرماندهان اصلی ما را هدف قرار داده و پیشبینی فروپاشی کامل نظامی را داشت، ما هیچ مشکلی نداشتیم. دشمن بهدنبال اختلال در فرماندهی بود، اما چرخه فرماندهی و کنترل ما بهطور کامل فعال و قدرتمان بازیابی شده بود
ما تهدید را بهخوبی پیشبینی کرده بودیم و طرحهای عملیاتی از قبل آماده و تصویب شده بودند. بلافاصله پس از تهاجم دشمن، موج اول عملیات پهبادی را آغاز کردیم و پس از چند ساعت، عملیات موشکی صادق ۳ شروع شد
این واکنش سریع نشاندهنده آمادگی کامل ما در برابر تهدیدات بود. ما هیچگونه غافلگیری نداشتیم و همه چیز طبق برنامه از پیش تعیینشده اجرا شد
در جنگ ۱۲ روزه هیچگونه غافلگیری وجود نداشت؛ دشمن از واکنش سریع ایران غافلگیر شد
مطلقاً غافلگیری در جنگ ۱۲ روزه وجود نداشت. اگر غافلگیری را در سطح راهبردی تعریف کنیم، باید بگویم که ما از بهمن ۱۴۰۳ کاملاً برآورد کرده بودیم که رژیم وارد جنگ خواهد شد
ما طرحهای عملیاتی از قبل داشتیم که به تصویب رسیده بود و یگانهایی که قرار بود پاسخ دهند، آماده بودند. وقتی حمله دشمن آغاز شد، یگانها بلافاصله وارد عمل شدند. بهطور خاص، عملیات پهبادی بلافاصله شروع شد و چند ساعت بعد، عملیات موشکی وعده صادق ۳ آغاز شد. این نشان میدهد که ما کاملاً آماده بودیم و هیچگونه غافلگیری وجود نداشت
ممکن است تاکتیکهای دشمن در سطح جنگهای نوین و ترکیبی باعث برخی از غافلگیریهای تاکتیکی شود، ولی آنچه که در جنگ مهم است، هدف دشمن است. هدف دشمن در این جنگ براندازی و تجزیه کشور بود. آیا دشمن به هدفهایش رسید؟ قطعاً نه. دشمن در این جنگ شکست خورد و خودشان هم به این شکست اعتراف کردند
نظر شما